خانواده و تربیت

ويژگی های نوجوانی

**نوشته شده توسط خالق داد ناصری/لیسانس ارتباطات**. **ارسال شده در** خانواده و تربیت

چكیده  

هدف این پژوهش، بررسی ویژگی­های نوجوانی است. درآغاز این نوشتار تعریف نوجوانی مورد بررسی قرار گرفته است و در ادامه، یازده ویژگی برای نوجوانی ذکر گردیده است که عبارتند از: تغییرات جسمانی، گروه گرایی، حس خود نمایی، بروز احساسات مذهبی، هویت یابی، داشتن آرمان‌های بزرگ، استقلال طلبی، مسئولیت پذیری، الگوپذیری، همانند سازی و همسرگزینی.

واژه­ گان کلیدی: نوجوانی، تغییرات جسمانی، مذهب، هویت، الگوپذیری.

مفهوم شناسی

1. نوجوانی

واژه نوجوانی«dolescence » ازکلمه لاتینadolescere- - مشتق شده است که به­ معنای «رسیدن به ‌بزرگسالی» است. شروع ‌آن با بلوغ ‌است و با عهده ‌دار شدن مسئولیت­‌های بزرگسالی پایان می‌یابد. (هنری ماسن، 1365: 635)نوجوانی پلی بین کودکی و بزرگسالی است. در این دوره، افراد در رشد شناختی، اخلاقی، واجتماعی پیشرفت‌­های مهمی می‌کنند. (ویتن، 1385: 208)

تعریف نوجوانی در فرهنگ ‌و بستر آمده ‌است: «نوجوانی انتقال ازمرحله‌ی آخرکودکی به مرحله‌ی بالندگی وکمال است». یا دوره‌ای ‌ازجریان تدریج زندگی را نوجوانی می‌گویند که با تحول عمیق در جسم، روان، قدرت تجسم و تخیل زیاد همراه است.  )اگبری، 1387: 4)

از نظر بریتانکا، نوجوانی اغلب به عنوان دوره­‌ای بین بچگی و بزرگسالی تعریف می­شود. (شرفی، 1387: 49) گرچه بعضی ازمؤلفین، نوجوانی را مساوی بلوغ جنسی و  

دوره­ ی تغییرات فیزیکی که روح آن درتکامل و رسیدگی در تولید مثل است، می‌دانند. ولی اغلب، نوجوانی با مفاهیم روانی و اجتماعی تعریف می‌شود. (میلرنیوتون 1995، ص23)( miller Newton) درکتاب نوجوانی (1995، ص 23) تعریف جامع‌تری ازاین دوره بیان می‌کند: «نوجوانی دوره فرایند­های رشد انتقال ازکودکی به بزرگسالی است. این فرایند ها جنبه‌­های گوناگونی دارند:

اول، رشد و نموّ سازمان عصبی مغز که نموّ آن درتحول فرایندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده می‌شود؛ دوم، رشد فیزیکی که شامل رشد اندازه‌های بدنی و تغییر درنیمرخ جسمی است؛ سوم، رشد نظام جنسی یا تولید مثل، شامل جسمی و رفتاری؛ چهارم، رشد احساس (خود) به­عنوان یک بزرگسال یایک انسان مستقل و خود راهبر؛ پنجم، کسب موفقیت بزرگسالی در گیرو اجتماع یا فرهنگ؛ ششم، رشد کنترل رفتاری خود درتعامل با جامعه.» (لطف آبادی، 1383: 12)


2. جوانی

دوره جوانی دوره انسجام هویت و مدخل زندگی بزرگسالی است­که از سنین 20 سالگی به­بعد شروع می‌شود. در این دوره اسـت­که فرد به کمال رشـد بدنی خود رسیده، توانـایی‌­های شناختی، زبانی و رشد اجتماعی او ازکیفیت بالایی برخوردار است و تغییرات روانی مربوط به انسجام هویت وی نیز بسیار برجسته و شوق آفرین است. ورود به زندگی اجتماعی، اقتصادی و سازگاری و نقش آفرینی فرهنگی نیز دراین سال­‌ها رُخ می‌دهد. (همان، 213)

ویژگی‌های نوجوانی

درمیان تمام دوره­های زندگی انسان یعنی ازتولد تا مرگ، دوره نوجوانی وجوانی از همه آنها شـاخص­تر، مهمتر و قابل توجـه تر است. ریشه این اهمیت در مختصات و ویژهگی­هایی است که از این دوره نقل شده است. بدین جهت، شناخت ‌ویژگی­‌های این دوره برای همه مربیان، اولیاء و والدین ضروری ‌است؛ زیرا درصورت عدم درک درست ازخصوصیات و ویژگی­های این نسل، پرورش و تربیت درست آنان امکان پذیر نخواهد بود و درنتیجه سلامت روانی اقشار مختلف جامعه دچار بحران خواهد شد چنانچه روان شناسان براین باور هستند که میزان سلامت روانی افراد جامعه، درگرو چگونگی برخورد با قشر نوجوان و جوان وتأمین نیاز­های روحی و خواست­های درونی آن­ها است. (زمانی، 1382: 16)

برای همه‌­ی دست اندرکاران امور تربیتی لازم است که قبل از اقدام به تربیت، آشنایی‌لازم نسبت به ویژگی­های متربیان پیدا کنند، تا تربیت از روی شناخت و آگاهی صورت بگیرد. لذا در این مقاله، برخی از ویژگی‌های مهم دوره نو جوانی به اختصار ذکر می­گردد که عبارتنداز:

2. تغییرات جسمانی

گرچه جسم انسان همیشه درحال تغییر و تحول است، اما در دوره نوجوانی، این‌ تغییر و تحول از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در دوره­ی ‌نوجوانی بر اثر ترشح هورمون‌های بلوغ (puberty)، تغییر و تحول­هایی درشخص بروز می‌کند و رشد جسم او بیشتر می‌شود؛ تغییرات قد، وزن، رشد سینه‌ها، قاعدگی در دختران، بَمتر شدن صدا و رشد موهای صورت برای پسران ازجمله نشانه‌های بارز و مهم نوجوانی هستند. اگرچه نوجوانی معمولاً با بلوغ آغاز می­شود، ولی با این حال یک دوره شناختی نسبتاً نامعین از رشد بین کودکی و بزدگسالی است. مثلاً در ایالات متحده امریکا، این دوره تقریباً از سالهای سیزده به­بعد آغاز می‌شود. اما دربعضی ازکشورهای غیرصنعتی، به این انتقال تدریجی نیازی ندارند و کودکان به­طور ساده تاجایی­که امکان داشته باشد، هرچه زودتر مسئولیت‌های بزرگسالان را می‌پذیرد. (هافمن و دیگران، 1384: 377)

باید توجه داشت که اصطلاح بلوغ برای توصیف دوسال فاصله قبل ازبلوغ جنسی به­کار می‌رود که طی آن، تغییراتی صورت می‌گیرد که به رشد جسمانی و جنسی منجر می‌شود. کودکان علاوه بر اینکه هنگام نوجوانی بلندتر و سنگین­تر می‌شوند، خصوصیات جسمانی‌ای را پرورش می‌دهندکه ویژه بزرگسالان است. این خصوصیات، ویژگی‌های جنسی ثانوی نامیده می‌شوند؛ ویژگی‌های جسمانی‌ای که یک جنس را از دیگری متمایز می­‌کنند، ولی برای تولید مثل ضروری نیستند برای مثال، صدای مردان تغییر می‌کند، موی صورت آن‌ها رشد می‌کند، و درقسمت بالاتنه، رشد عضلانی و استخوان بندی بیشتری می‌کنند، که به شانه‌های پهن‌تر منجر می‌شود. زنان، رشد پستان وپهن شدن استخوان‌های لگن به­علاوه افزایش ذخیره چربی در این ناحیه را تجربه می‌کنند که نتیجه آن کفل پهن‌تر است.

اما بلوغ جنسی مرحله‌ای است که طی آن، عملکرد جنسی به پختگی می‌رسد که شاخص شروع نوجوانی است. به­هنگام بلوغ جنسی است­که ویژگی‌های جنسی نخستین، ساختارهای لازم برای تولید مثل به­طور کامل رشد می‌کنند. (ویتن، 1385: 209-208)

آشکارترین و برجسته ترین علامت جسمانی بلوغ و نوجوانی، جهش نموّی (growth spurt) است­که با افزایش سریع درقد،  وزن و رشد اسکلتی مشخص می‌شود. نوجوانی همچنین، زمان سریع در اندامهای تولید مثل و ویژیگیهای جنسی است.

 به­ واسطه رسش و ترشح هورمون‌ها، تخمدان‌ها (ovary)، رحم (uterus)  و مبهل (vagina) در دختران نوجوان رشد کرده و اولین قاعدگی (menarche) را تجربه می‌کنند. در پسران نوجوان، بیضه‌ها،(testes) کیسه بیضه‌ها،(scrotum) آلت تناسلی (penis) رشد کرده و برای اولین بار، احتلام(spermarche) را تجربه می‌کنند. تخمدان­‌ها و بیضه­ها نیز درجای خود، هورمون‌هایی را تولید می‌کنند که به­ رشد ویژگی‌های ثانوی جنسی نظیر موهای زهار، بَمترشدن صدا، موی صورت، سینه‌ها وغیره منجر می‌شود. (هافمن و دیگران، 1384: 378)

با این تغییر و تحول جسمی، سایر امور روحی هم تغییر می‌کند، احساس‌ها و تمایل­های جدیدی درنهاد جوانان به وجود می‌آید، حالت‌های خاصی به دست می‌دهد، دیگرحالت‌های زمان کودکی و نوجوانی را کنار می­گذارد. آنچه نوجوانان باید بدانند، این است­که این دوران، دورانی پرآشوب و اضطراب انگیز است و باید مواظب باشند طبق مصلحت عمل ‌کنند، نه طبق احساسات درونی.

1. میل به خود آرایی

یکی دیگراز ویژگی­های دوره نوجوانی، میل به خود آرایی است.  نوجوانان حالت خود آراستگی رویایی و خیال پردازی دارند. نوجوانان در دوره نوجوانی، خود به خود از نوعی زیبایی طبیعی برخوردار هستند، سعی می‌کنند با اضافه کردن زیبایی­های مصنوعی بر زیبایی خود بیفزایند. میل به خود آرایی در سنین جوانی ادامه دارد تا درسنین بالاتر، که زیبایی طبیعی انسان تا حدودی ازبین می‌رود، کم می‌شود هرچه سن بر انسان می‌گذرد صورت گلگونش، جسم پر تراوتش، قامت، سر، گونه، پوست صاف و نرم و موهای زیبا و سیاهش از دست می‌رود و از جمال و زیبایی‌طبیعی‌اش کاسته می‌شود. از این رو، رغبت به زیبایی‌مصنوعی و خود آرایی هم در وجودش کم می‌شود؛ به همین دلیل، افراد مسن توجه چندانی به خود آرایی ندارند. میل به زیبایی وخود آرایی، امری طبیعی در نوجوانان وجوانا ن است.(زمانی، 1382: 19)

     اسلام که دینی جامع و کامل می‌باشد و به تمام ابعاد زندگی مادی و معنوی انسانها توجه نموده، با تأکید بر استفاده از لباس­های زیبا، شانه کردن مو، معطرکردن بدن و بهداشت شخصی، به حس زیباگرایی (که خداوند درفطرت آدمی به ودیعه گذاشته است) توجه کرده است؛ رسول اکرم (ص) می‌فرماید:  «اِنَّ اللهَ تَعَا لی جَمِیلٌ یحِبُّ الْجَمَالَ، وَیحِبُّ اَنْ آثَرَ نِعْمَتِهِ عَلی عَبْدِهِ وَیبْغِضُ الْبُؤْسَ وَالتَّباؤُسَ»؛(ری شهری، 1385: ج10، 19) پیامبر خداوند (ص) فرمود: خداوند متعال زیبا است، زیبایی را دوست دارد و دوست دارد اثر نعمت خودرا دربنده اش ببیند، او فقر و فقر نمایی را دشمن می‌دارد.

     مهم این ‌است­که میل ‌به خود آرایی باید درحد طبیعی و فطری باشد تا باعث انحراف نوجوا نان و جوانان نگردد؛ زیرا در دنیای مدرن بسیار دیده می‌شود که نسل جدید (دختر یا پسر) به سبب افراط در خود آرایی به راه‌های غلط کشیده شده‌ اند.

3. گروه گرایی

از دیگر ویژگی‌های نوجوانی، گروه گرایی است. طغیان علیه والدین و طرد ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی بزرگسالان، نوجوانان را در وضع نا بسامانی قرار می­دهد و دو راه درمان برای این وضعیت وجود دارد: یکی دوستی و رفاقت، دیگری گرویدن به گروه که هم انزوا را ازبین می‌برد و هم جنبه انحصار طلبی دوستی‌های این دوره را خنثی می‌کند. به همین دلیل، بیشتر نوجوانان و جوانان گروه گرایند و به سهولت دور یکدیگر گرد می‌آیند.  (احدی، 1381: 159)

نوجوانان شدیداً از گمنامی و تنهایی تنفر دارند و علاقه مندند در یک گروه و تشکیلات با دیگر همسالان خود فعالیت کنند. ظاهرآ پسران بیش از دختران تمایل به شرکت در گروه دارند. گروه دختران، حتی اگر به ظاهر متشکل به نظر برسد، در داخل به واحدهای کوچک‌تری تجزیه می‌شوند وگاه نیز واحدها بایکدیگر به رقابت بر می­خیزند؛ زیرا دختران دوستی‌های انفرادی و پیوندهای محدود میان دو یا سه نفر را بر پیوندهای گروهی ترجیح می­دهند. افزون بر این تفاوت، تحرک گروه پسران و تمایل آنان به عمل بسیار زیاد است اما دختران به تخیل، درون گرایی و راز دل گفتن با دوست یگانه، توجه بیشتری نشان می‌دهند. (همان، 162)

 نوجوانان که موفق نمی‌شوند درگروه و دسته­ای راه یابند، غالباً به تزلزل شخصیت و خود کم بینی مبتلا می‌شوند و در نتیجه ممکن است درصحنه اجتماع و زندگی، با مشکل روحی رو یاروی گردند و در ایام جوانی این مشکل شدت پیداکند. نوجوان میزان لیاقت خود را با توجه به تعلق گروه می‌سنجد. حتی برای عضویت در گروه خاص و مورد علاقه خود حاضر است به کارهای خطرناک دست بزند. در این دنیای متغیر، نسل جدید با تعلق به گروه، احساس آرامش می‌کند.

تمایل به گروه و جمع، که خداوند حکیم در فطرت نو جوانان و جوانان قرار داده است، می‌تواند در پیشرفت اجتماعی و کسب تجارب و اعتماد به نفس آنان نقش بسزای داشته باشد. پیوستن به گروه مشکلات را تسکین می‌دهد، تعارض­ها را حل می‌کند و زمینه لازم را برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی درآنها فراهم می‌سازد. البته این، درصورتی است­که فعالیت‌های گروه، شکل ضد اجتماعی به خود نگیرد و قدرت و نفوذ بیش از حد گروه موجودیت شخصی فرد را نابود نسازد. لذا مربیان باید توجه داشته باشند که جوانان را به سوی گروه‌های سالم هدایت کنند. باید دانست، اگر نیروی جوان و نوجوان از گروه سالم محروم بمانند و سرخورده شوند، قطعاً به گروه‌های ناسالم می‌پیوندند تا از تنهایی وگمنامی رهایی یابند. (همان، 163)

4. حس خود نمایی

ویژگی دیگر دوره نوجوانی حس خودنمایی است خودنمایی، جلب توجه، از «حب ذات» سرچشمه می‌گیرد که بدون استثنا درتمام جانوران، به ویژه درانسان، به شدت موجود است و اگر ارضا نشود، ناراحتی‌ها، بدبینی‌ها، یأسها و ستیزه جوئیها را درپی خواهد داشت به خصوص نوجوانان، که به اثبات شخصیت خود علاقه شدیدی به خود نمایی دارند، آنان مایلند نشان دهند که از دیگر ان کمتر نیستند و می­خواهند ثابت کنند که قدرت انجام دادن بسیاری از کارها را دارند، نوجوانان علاقه‌ مندند که مشهور شوند، از این­رو به خودنمایی می­‌پردازند و شیفته کارهای قهرمانی و هر آنچه نشانه قهرمانی است می‌باشند. جوانان به افراد معروف و قهرمان، ابراز علاقه می‌کنند و دوست دارند راه آنانرا بپیمایند و همانند آنان معروف و مشهور شوند. (صاحب الزمانی، بی­تا: 210)

5. بروز احساسات مذهبی

با تحولی که بر اثر بلوغ در نوجوانی صورت می‌گیرد، استعدادهای فطری و طبیعی، یکی پس از دیگری جامه فعلیت می‌پوشند؛ علاوه برخواهش­های غریزی که بین انسان و حیوان مشترک است، مجموعه‌ای ازگرایشهای فطری چون احساسـات مذهبی و کشـش­های روحی در جوانان بروز می‌کند.

مذهب به معنای راه و محل رفتن است و در اصطلاح به آیین آدمی نیز گفته می‌شود. به عبارت جامع‌تر به روش و برنامه­ای که یک فرد در زندگی پیشه می‌کند و جهان، گذشته و آینده را بر اساس آن تفسیر می­کند مذهب گفته می‌شود.(اکبری، 1387: 344)

امروزه روانشناسان معتقدند: دوره بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و تمایلات معنوی است. دراین دوره نوجوانان وجوانان مایلند از مبدأ هستی آگاه شوند، خالق خویش را بشناسند و با خدای خویش رابطه برقرار نمایند. این تمایلات فطری نوجوانان به مذهب، آنقدر شدید است­که همه روان شناسان می‌گویند بین بحران تکلیف و جشنهای مذهبی ارتباط غیر قابل اینکاری وجود دارد. این حس مخصوصاً در شانزده سالگی به اوج می‌رسدکه اگر خوب هدایت شود، عامل مهم برای رشد معنوی جوانان است.

گویا همه روانشناسان در این نکته متفق­القولند که مابین بحران تکلیف و جهش ناگهانی احساسات مذهبی ارتباطی وجود دارد. به نظر روانشناسان دوران بلوغ وجوانی دوره‌ی بروز احسات مذهبی، شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است در این دوره نوجوانان به طور فطری از عالم مبدأ باخبر می‌شوند در این اوقات، یک نوع نهضت مذهبی حتی درکسانی دیده می‌شود که سابق بر این، نسبت به مسایل مربوط به مذهب و ایمان لاقید بوده ‌اند.(همان، 245)

6. هویت یابی

یکی ازموضوعات مهمی­که برای هر فردی رخ می‌دهد موضوع هویت یابی است­که عمدتاً در دوره نوجوانی مطرح است. کم توجهی به این موضوع و عدم رسیدگی به موقع و شایسته پیرامون این امر، می‌تواند ضرر آفرین و خطر ساز باشد.

در تعریف هویت گفته اند: «هویت، عبارت از افتراق و تمیزی است­که فرد بین خود و دیگران می‌گذارد».(همان، 50) بنا بر این، هویت یک سازه و ساختار روانی و اجتماعی است. نوجوان برای شناخت هویت خود با دو مسأله رو برو است. مسئله اول، سازگاری با تغییرات بدنی، درونی و شناخت است و مسئله دوم، نحوه‌ی برخورد با مجموعه‌ای از نظام‌های بیرونی و ارزشی است. (همان، 50)

هر فردی، در دوره‌ی نوجوانی درجستجوی هویت خویش است مهم‌ترین چالش نوجوانی، تلاش برای تشکیل درک روشنی از هویت است­که می‌خواهد بداند کیست؟ چه نقشی باید در جامعه ایفا کند؟ وظایفش درقبال آحاد جامعه چیست؟ درقبال چه چیزها و چه کسانی مسئول است؟ آیاکسی و یا کسانی اورا در انجام مسئولیتها یاری خواهد کرد؟ اگر یاوری نباشد چه باید بکند؟ گرچه تلاش برای کسب هویت، یک فرایندی دایمی است، اما در دوره نوجوانی خیلی شدید تر است. نوجوانان به شیوه‌های مختلف به تشکیل هویت می‌پردازند.(ویتن، 1385: 210)

برای کسب هویت، چهار مرحله وجود دارد (البته این‌ها مراحلی نیستند که افراد طی کنند، بلکه جهت گیری‌هایی هستند که می‌توانند در دوره خاصی روی دهند. یک نفر می‌تواند دریکی از این مراحل، گیر کند یا در زمانهای مختلف چند تا از آنها را طی کند این چهار وضعیت به قرار زیر هستند:

یک) ضبط هویت؛ تعهد دایمی به بصیرت‌ها، ارزش‌ها، ونقشهایی است­که والدین فرد تجویز کرده ‌اند. این مسیر به فرد امکان می‌دهد که ازتلاش برای هویت، بگریزد، اما بعداً می‌تواند موجب بروز مشکلاتی شود.

دو) وقفه؛ عبارت است از به تأخیر انداختن امتحان کردن ایدئولوژی‌ها و مشاغل. این امتحان کردن می‌تواند با ارزش باشد. متأسفانه، برخی افراد در این مرحله موقتی می‌مانند.

سه) پراکندگی هویت؛ افرادی­که هویت پراکنده دارند فاقد جهت روشنی هستند. آنها پای بند ارزشها و اهداف نیستند و برای رسیدن به آنها تلا ش هم نمی­کنند. آنها ممکن است هیچ­گاه گزینه‌ای را کاوش نکرده باشند یا این­کار را بسیار تهدیدکننده بدانند.

چهار) کسب هویت؛ افرادی­که هویت کسب کرده ‌اند، قبلاً گزینه‌ها را بررسی نموده و به اهداف و ارزشهای خاصی­که خودشان برگزیده‌اند، پای بند هستند آنها احساس سلامتی می‌کنند و می­دانند راه به کجا می‌برند. (همان، 210)

اما دوره جوانی، دوره شکل گیری هویت است. این دوره زمان تصمیم­گیری‌های اساسی است واین تصمیمات عموماٌ تأثیر بسیار بزرگی بر تمام زندگی فرد می­گذارد به دلیل اهمیت بزرگ تصمیم­گیری‌های دوره جوانی، مهم‌ترین جنبه دستگاه روانی فرد دراین دوره، همان رشد فکری و سطح آگاهی اوست چنین هویت منسجمی، معمولاً در اوائل دهه سوم زندگی (در حدود 20- 25 سالگی) شکل می‌گیرد. چگونگی تثبیت هویت در جوانی، به وقایع مهم زندگی فرد در این دوره بستگی دارد به عنوان مثال هویت اجتماعی کسی­که پس از تحصیلات، به یکی از رشته های معلمی وارد می­شود، با کسی که به یکی از رشته­ های مهندسی وارد می‌شود، متفاوت خواهد بود. همین طور، هویت شغلی دختری­که پـس از پایان تحصیلات از دواج می‌کنـد و زندگی خانـه داری را بر می­گزیند با دختر دیگری­که در یکی از رشته­های پرستاری ادامه تحصیل می‌دهد و بعدها پرستار بیمارستان خواهد شد، متفاوت خواهد بود. (لطف آبادی، 1383: 214)

7. داشتن آرمان­‌های بزرگ

داشتن آرمان‌­های بزرگ و هدفداری خارج از دسترس و توانایی و احتمالاً غیر واقعی، از خصوصیات دیگر دوره نوجوانی است اینجاست که ارائه تصویری درست از آینده و میزان توانایی‌­های فرد و نیز میزان منابع و امکانات جهت حرکت درمسیر، می‌تواند بسیار سودمند باشد. (جمالی، 1379: 55)

این آرزو­های غیر واقعی نه فقد درباره خودشان بلکه، همچنین برای بستگان و دوستان آن­ها نیز وجود دارد. این آرزو­ها در اوایل نوجوانی با توسعه عواطف، همراه هستند، بیشتر حالات غیر واقعی آنان، شامل رنجش زیاد، آزار و ناکامی است و نوجوانان زمانی­که احساس کنند دیگران آنها را دست کم می‌گیرند و یا به اهدافشان دست نمی‌یابند، این حالات را ازخود نشان می‌دهند. با توتسعه تجارب اجتماعی و شخصی و با افزایش قدرت تفکر عقلانی، نوجوانان رشد یافته تر، به خود، خانواده، دوستان و زندگی، به طورکلی واقع بینانه تر می‌نگرند. درنتیجه، آنها کمتر از نا امیدی و توهم نامعقول رنج می‌برند ونسبت به سالهایی­که جوانتر بودند، واقع گراتر می‌باشند. این یکی از مو فقیتهایی است که آنها را در شادیهای رشد یافته تر، مشارکت می‌دهد. (شرفی، 1387: 56)

همچنان­که دوره نوجوانی ادامه می‌یابد، دختران و پسران به طور یکسان از افق آرمان گرایی متآثر می‌شوند. آرمان گرایی که از زندگی سبکبار، بی‌خیال و مجرد، ناشی می‌شود و نوجوانان به تدریج خود را از آرمان­گرایی رها نموده و به موفقیت بزرگسالان نایل می‌شوند. احساس اینکه دوره نوجوانی ازدوره بزرگسالی ومسایل مربوط به آن از قبیل نیازمندیها و مسئولیتهایش، شادتر و با نشاط­تر است تمایلی را به وجود می­آورد که نوجوانی را به یک دوره فریبنده، شاد و سبکبار مبدل نماید. (همان، 57)

8. استقلال طلبی

لازمه ورود به مرحله نوجوانی و جوانی، بریدن از وابستگیهای دوران کودکی و تجربه استقلال بزرگ سالاری است. میل به استقلال طلبی در دوره ی نوجوانی مشهود است در این مرحله، کودک دیروز که به والدین و اطرافیان خود وابستگی شدیدی داشت و نظر آنها را نظر خود می‌پنداشت، درتصمیم گیریهای بیشتر، پدر و مادر، به رأیش تصمیم می‌گرفتند و باید و نبایدهایش را والدین و مربیانش تعیین می‌کردند و او می‌پذیرفت و اطاعت می‌کرد، در دوره نوجوانی چنین آرام و تسلیم نیست. آنها با درک جدید از محیط اطراف و احساس توانمندی درشناخت دنیا، دست یافتن به قدرت تحلیل واقعیت بیرونی، احساس می‌کنند قادر به تصمیم­گیری در مورد مسائل خود، بوده و خواهان ترسیم خط موازی بین «من» و «غیرمن» خود می‌شوند. آنها به داشتن اطاق مستقل و امکاناتی مختص از دیگر افراد خانواده، برای خود، اصرار دارند و می­خواهند که اطرافیان، این مرز را بشناسند و به آن احترام بگذارند. آنها گاهی حتی درمورد مسائل بسیارجزئی و ظاهراً بی اهمیت، رو در روی بزرگترها می‌ایستند و با آنها مقابله می­کنند و یا بی اعتنایی به دستورات آنها، رفتارهای مقابله و مجرمانه از خود نشان می‌دهند. این رفتارها برای آزار والدین و مربیان نیست؛ بلکه آنها می‌خواهند ابراز وجود کنند.

لذا ضروری است­که تمایل به استقلال و شخصیت نوجوانان به درستی ارضا شود؛ چون استقلال، تصحیح کننده مسئولیت فردی نوجوانان است وکسب شخصیت شرط عضویت آنان در امور اجتماعی است. (اکبری، 1387: 247)

9. مسئولیت پذیری

یکی دیگر از ویژگی­های دوره نوجوانی را می­توان روحیه‌ای مسئولیت پذیری و تعاون نام برد. نیروی نوجوانی، ازآن جای که از ذهن مهیا و حوصله زیاد برخور دار است خواستار اهمیت قائل شدن به استعدادهای و توانائیهای خویش است لذا اگر بستر مناسب برای شکوفایی استعداد نوجوانان فراهم نشود، نقش پذیری آنها درجهت خلاف بروز خواهد کرد چنانچه گاه مشاهده می­شود که یک نوجوان برای نشان دادن توانائـیهای فوق العاده­ی خود دست به کار خلاف می‌زند. وارد شدن درگروههای مجرمین نیز از همین حس درونی نشأت می‌گیرد؛ زیرا با این­کار، احساس می‌کند که حد اقل، کسی یا گروهی برای او نقش قائل شده و استعداد اورا در سرانجام رساندن امور، درک کرده است. (جمالی، 1379: 55)

10. الگو پذیری و همانند سازی

یکی دیگر از ویژگی­های مهم دوران نوجوانی و جوانی ، حس الگو پذیری و همانند سازی است. باتوجه به فطری بودن حس کمال طلبی، جوانان برای تکوین شخصیت روحی، فکری و اجتماعی خویش، همواره سعی می­کنند افرادی را که از نظر مادی یا معنوی به‌کمال رسیده ‌اند، الگوی خویش قرار دهند و با استفاده ازالگوهای انسانی، عملی ‌و عینی یا فلسفی‌سعی می‌کنند آنها را به عنوان سرمشق و مدلی‌برای ایجاد ارزشهای معنا دار، هدفها، آرمانها و معیارهای ‌شخصی‌خود، به‌ کار برد. این الگوها به نوجوانان و جوان کمک می‌کنند که بدانند چگونه باید باشند، چگونه باید عمل کنند، در زندگی چه چیزهایی را انتخاب بکنند، چه کسانی با چه ارزش‌هایی را بپذیرند، چگونه رفتار کنند، در مواجه با مشکلات چگونه عمل کنند و به طور کلی، بتوانند معیارهای برای خود و دیگران تعیین کنند. قهرمانان وشخصیتهای آرمانی برای نوجوانان بسیار مهم است هستند. نوجوانان شخصیت‌های برجسته، ستارهای سینما، قهرمانان ورزشی، سیاست مداران برجسته، کاشفان، مخترعان، و غیره را انتخاب کرده و جایگاه والای برای آنان قائل می­شوند. گرچه بعضی درتشخیص الگوهای واقعی و به کمال رسیده، اشتبا می­کنند و افرادی را که لایق و شایسته نیستند الگوی خویش قرار می‌دهند. (فقیهی، 1372: 187)

11. همسرگزینی

ازدواج یک امر جهانی است­که درتمام جوامع و درطول تاریخ وجود داشته و به یک مجموعه از نیازهای اساسی انسان پاسخ می‌دهد. همسرگزینی و تشکیل خانواده مهم‌ترین رویداد زندگی دوره جوانی است و تا پایان عمر، برجریان حیات و سعادت فرد اثر می‌گزارد برخورد با این مسأله درجهان کنونی به دو شکل اساسی، انجام می‌شود. برای نوجوانان و جوانان بسیاری ازکشورهای جهان، همسر گزینی در ادامه تجارب روابط نزدیک به جنس مخالف، ظاهر می‌شود و برای بسیاری از نوجوان و جوانان کشورهای دیگر، همسر گزینی عموماً به معنای اولین ارتباط نزدیک و زندگی با جنس مخالف است.

صرف نظر از موارد افراطی آمیختـه به انحراف اخلاقی و جنسی که در میـان گروه­های بزرگی از جوانان غربی رایج است درمیان بسیاری ازجوانان جهان و به خصوص در میان جوانان مسلمان، ارتباط باجنس مخالف همراه با تعهد ازدواج و زندگی خانوادگی است. این ارتباط برای هردو جنس، به ویژه برای دختران جوان، عموماً همراه باتقدیس تشکیل خانواده و پایبندی به کارکردهای زندگی خانوادگی است.

انتخاب همسر، درادامه تمایل طبیعی فرد به معاشرت و ارتباط باجنس مخالف، ارتباط گیری صمیمانه، اشتیاق به ایفای نقش جنسی، تأکید بر ایدئالها و واقعیتها، کنارگذاشتن نگرش فاصله گرفتن ازجنس مخالف، و مایل به ایجاد همدلی، عشق، احترام، مراقبت، مسئولیت و وظیفه شناسی دو جانبه است.

در فرهنگ اسلامی تأکید اساسی والدین، بزرگسالان، قانون و دین، اولاٌ ‌بر ضرورت و وجوب ازدواج پسران و دختران جوان است و ثانیاً ارتباط نزدیک با جنس مخالف فقط در صورت ازدواج، مجاز شمرده می‌شود. اما در فرهنگ­هایی­که دین وسنتهای کهن، نقش اصلی را ندارد، این ارتباط نزدیک اگرچه غالباً به عنوان حقوق شخصی جوانان به حساب می‌آید و جامعه حق دخالت در آنرا ندارد، بازهم گروهی قابل توجهی از جوانان، خانواده و نهادها ی اجتماعی، حفظ آرمان‌های سنتی ازدواج را کمابیش محترم می­شمارند و تمایل عمومی برای ازدواج قانونی و وفاداری به سنن زندگی خانوادگی قابل ملاحظه است. روی هم رفته، هرجا مذهب نقش مسلط خود را عملاٌ در جامعه ایجاد می‌کند، ارتباط جوانان باجنس مخالف به طور عمده همزمان با انتخاب همسر و تشکیل زندگی خانوادگی است و هرجا که مذهب نقش قابل ذکری ندارد، این ارتباط، مقدمه بر تعهد ازدواج و تشکیل خانواده است. (لطف آبادی، 1383: 236-235)

نتیجه گیری

دوره نوجوانی یکی از حساس ترین دوره­های زندگی است. والدین و مربیان، برای تربیت درست این نسل، باید شناخت کافی از ویژگی­های مربوط به نوجوانی داشته باشند تا بتوانند شیوه­های مناسب تربیتی را اعمال نمایند. کسانی­که در تربیت نوجوانان موفق نیستند، قطعاً شناخت کافی از ویژگی­های نوجوانی ندارند. بنا بر این، برهمه­ ی دست اندرکاران امور تربیتی لازم است­ که قبل از اقدام به تربیت نوجوانان، شناخت کافی از ویژگی­های نوجوانی پیدا کنند.

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**