گزارش و گفتگو

مصاحبه با آقای اعتمادی وکیل پارلمان

**نوشته شده توسط موسی اکبری**. **ارسال شده در** گزارش و گفتگو

اشاره:

در سال جاری، کشور افغانستان حوادثی و مسائل مهمی را تجربه کرد، مسائل چون پیمان استراتژیک افغانستان و ایالت متحده آمریکاه، لوی جرگه  و نشست بن دوم و حادثه ی تروریستی و دل خراش عاشورا در کابل، انفجارهای عاشورا در مزار شریف و قندهار، که تحلیل های گوناگونی از سوی صاحب نظران مختلف را درپی داشت. «فصلنامه سخن صبا» بر آن شد که نظر و دیدگاهی یکی از نمایندگاه ولایت غزنی در پارلمان افغانستان، جناب آقای اعتمادی را جویا شده و مصاحبه ی با ایشان انجام داده که اینک در اختیار شما خوانندگان محترم قرار می گیرد.

سخن صبا: محترم جناب آقای اعتمادی تشکر از این که وقت تان را در اختیار ما قرار دادید لطفا در گام نخست خود را برای خوانندگان «فصلنامه سخن صبا» معرفی نماید.

وکیل اعتمادی: با تقدیم سلام و خسته نباشید خدمت دست اندركاران بنیاد فرهنگی صبا و آرزوی توفیق بیش از پیش برای آن عزیزان. اینجانب چمن شاه اعتمادی در سال1351ه.ش. به دنیا آمده‌ام بعد از آنکه دست چپ و راستم را شناختم تا سال1378ساكن كوی درس بحث شدم. بعد از آن مدت ده سال مدّرس علوم دینی در مدرسه علمیه رسول اكرم (ص) بودم و مدت چهار سال در لیسه عالی نسوان میرادینه معلم بودم و در سال1389 در انتخابات شركت كردم و مدت یك سال است در این وظیفه جدید عمر می‌گذرانم.

سخن صبا: یکی از مسایل مهم و راهبردی جاری کشور که توجه نه تنها صاحب نظران و تحلیل-گران سیاسی؛ بلکه همه‌ی افراد کشور را به خود جلب نمود، لوی جرگه‌ی «پیمان استراتژیک افغانستان و آمریکا» بود، این نشست در سطح کشور، منطقه و جهان انعکاس وسیعی پیدا نمود و موضع گیری‌های گوناگونی به دنبال داشت. تحلیل و ارزیابی جناب عالی از ماهیت، آثار و پیامدهای این پیمان چیست؟

وکیل اعتمادی: شما نیك می دانید كه در كشور ما جرگه‌ها سابقه ای طولانی و جایگاه ویژه دارد به نحوی كه در بزرگ‌ترین سند ملی قانون اساسی برای آن باب و فصل جداگانه را باز کرده‌اند این نشانه ای منزلت والای جرگه در باور عموم مردم حتی سیاست مداران ما بوده و هست. در وضعیت نه چندان مساعد ایام كه مسوده آخرین قانون اساسی را نوشته کرده‌اند لویه جرگه را در آن داخل کرده‌اند البته لوی جرگه ای كه در قانون اساسی آمده است با این جرگه‌ها هم از حیث ماهیت متفاوت است و هم از حیث وجود، اینكه ارباب قدرت هر جمعی را در هر زمان كه خواسته باشد با توجه به امكانات كه در دست دارد دور میز یا میزها جمع كند و آن‌ را لویه جرگه نام نهد بحث دیگری است و فرصت جدا از این را می‌طلبد. امر مشوره خواهی و یا همان رفراندوم كه از تبعات دموكراسی و نظام مردم سالار است بی گمان مطلوب و نشانه ارزش گزاری به آرای صاحبان فكر و احترام به اصل« و امرهم شورای بینهم» است. تالی صالح كه بر این عمل مترتب خواهد بود باورمندی مردم یا حد اقل خواص به حاكمیت مبتنی بر رأی و نظر و محوریت جمهور است در چنین فضای عرصه ای یكه تازی و استبداد محدود و میدان برای  تبارز و تبلور نخبگان آراسته می‌گردد. لویه جرگه ای كه چندی قبل در افغانستان بر گذار گردید و در آن موضوعات مهم مثل: مصالحه با مخالفین دولت، امضای پیمان استراتژیك با امریكا و.... در مدت چهار روز مورد بحث قرار گرفت، طبعاً مثل سایر رخدادها از منظر های مختلفی مورد بحث واقع شد و هر كسی و حتی جمعی و مجموعه ای بر آن افزودند دلبری و دلستانی این جرگه زمانی هویدا شد كه سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های سیاسی سازمان‌های خارجی بر آن مهر تایید زدند و تدویر چنین نشست‌های را یك ضرورت پنداشتند؛ البته حمایت خارجی‌ها دلایل گوناگون می‌تواند داشته باشد، از جمله طولانی شدن زمان جنگ و عدم توفیق آن‌ها در مبارزه با تروریزم و گسترش نا امنی ها و جان بدر بردن از باتلاق به نام افغانستان.

سیاستمداران وطن نیز هر كس از مدخلی، داخل قضیه لویه جرگه شده و از سود و زیان چنین نشست‌های داد سخن دادند، تحلیل‌های گوناگون از این جرگه ارایه شد، ولی آنچه از این جرگه عنعنوی به بیرون سرایت کرد و رسانه ها آن را خوراك چند روزه خود ساختند، علی‌الظاهر برای مردم چندان دلچسب و نشاط انگیز نبود، از طرفی محتوای جلسه و اجندای مبهم آن یك نوع سر در گمی را به وجود آورده بود كه بیشتر شركت کننده‌ها دقیقاً نمیدانیستند برای چه آمده‌اند! و چه می‌کنند؟ و امّا با توجه به واقعیت‌های جاری در كشور و از طرفی مشكلات موجود در منطقه، منطق حكم می‌کند كه دولت افغانستان با در نظر داشت مصالح ملی تعریف شده در چارچوب معین با همه ای کشورها موضع استوار مبتنی بر معاهدات معروف و مشروع بین‌المللی داشته باشد و در پرتوی یك سیاست مدوّن و شفاف در تفاهم با معیارهای قبول شده ای جهانی می‌تواند در خانواده بزرگان دنیا عضو شود. تشخیص ما این است كه نفس پیمان‌ها و معاهدات به خودی خود نمی‌تواند خوب و یا بد باشد؛ آنچه مهم و اثر بخش است، محتوا و مفردات و اجزای تشكیل دهنده و مقوّم آن است. مهم تر از آن این نکته است كه سیاستمداران و دولت مردان ما، با فراست و كیاست نکته‌ها و ظرافت‌های نهفته در متن و حاشیه آن را به خوبی  دریافته و مصالح و منافع ملی را در آن لحاظ نمایند. چه اینكه طرف های مختلف نیز در این معامله خواهان سهم اند دادن سهم به جانب مقابل مستلزم دقتی است که نباید از یاد ببریم، كه در عقد پیمان‌ها و معاهده های این چنینی پای كشور یا جانب سوم هم گاهی ممكن است نمایان گردد، كه وصول و حصول منافع طرفین نباید ناقض حقوق جانب سوم شود.

سخن صبا: به باور بسیاری از تحلیل گران سیاسی، «نشست بن آلمان» بعد از سقوط طالبان، سرآغاز فصل جدید در کشور بود، که  از زاویه های مختلف امری مبارک تلقی می شد، این نشست، نقطه عطفی در تاریخ کشور بود که ساختار قدرت را تغییر داد و نظام سیاسی جدید را به ارمغان آورد و با شعارهای رهایی بخش، روح تازه ی در کالبد بی جان کشور ‌دمید، که با کمال تأسف بسیاری از آن شعارها تحقق نیافت. در این اواخر نشست بن دوم برگذار گردید و یک‌بار دیگر آن شعارها تکرار گردید و جهانیان بر عزم راسخ شان نسبت به افغانستان تأکید نمودند و متعهد شدند که در جهت توسعه، پیشرفت و برقراری نظم و امنیت در افغانستان مساعدت نمایند. ارزیابی و تحلیل شما از این نشست چیست؟ تفاوت‌های این دو نشست را در چه می‌دانید؟ و پارامترهای کارآمدی این نشست چه می‌تواند باشد؟

وکیل اعتمادی: در تأثیرگذار بودن بن اوّل و دست آوردهای كه داشته است بی هیچ تأملی می‌توان گفت آثار و بركات آن هویدا است. تصویب قانون اساسی، برگزاری چند لویه جرگه، انتخابات اول و دوم ریاست جمهوری، دو دوره انتخابات پارلمانی و شورای ولایتی و نهادینه شدن نهاد های مدنی، ارزش‌های نوینی است كه در افغانستان بعد از بن اول پدید آمد و از نظر اجرایی هم در حوزه معارف، در بخش توسعه رسانه‌ها، بازسازی و سایر زمینه‌ها كار های قابل توجّهی انجام شده است؛

بی انصافی خواهد بود كه از كارهای انجام شده چشم پوشی نمود و تنها نواقص و كمبودها را برجسته كرد. البته دولت مردان ما نه تنها از فرصت‌ها و امکانات جامعه جهانی به خوبی استفاده نکردند که بستر و زمینه را برای فرصت طلبان فراهم ساختند؛ فرصت طلبان با استفاده از این وضعیت، بخشی از امكانات ملی را به نفع خویش مصادره كردند و یك شبه ره صد ساله را پیمودند و از كوخ به كاخ رسیدند.

بن دوم بعد از ده سال برای مطالعه و ارزیابی ده سال حضور خارجی‌ها در افغانستان و چگونگی ادامه كار بر گزار شد و كشورهای كه در افغانستان حضور دارند یک بار دیگر بر تداوم همکاری‌هایشان تاكید كردند و هم چنان غزل مبارزه با تروریزم را خواندند. نكات بر جسته ای این نشست عبارت بود، از تعهد دوباره جامعه جهانی بر این كه افغانستان را تنها نخواهند گذاشت و اشتباه دهه هفتاد و هشتاد را تكرار نخواهند كرد؛ و باز هم تعهد كردند كه کمک‌های مالیشان را ادامه خواهند داد؛ و بر خروج تدریجی نیروهایشان از افغانستان طبق فیصله ای «نشست لیسبون» تأكید كردند. هم چنین در این نشست از دولت افغانستان خواسته شد که با مدیریت درست و نوین کشور را اداره نمایند و مبارزه شان را با فساد اداری و رشد مواد مخدر تشدید نمایند. ظاهراً این‌ها پارامترهای تعیین كننده و عمده بودند كه از درون نشست بن دوم بیرون آمد. البته نباید فراموش كرد كه كشور افغانستان با همه مساعدت‌های جامعه جهانی، از نظر امنیتی با چالش‌های فراوانی روبرو است و کم‌ترین بی دقتی، خسران جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت، این نكته هرگز به معنی ادامه بیش از حد حضور نیروهای خارجی در افغانستان نیست؛ ولی واقعیت‌ها و کمبودها را نیز نباید فراموش كرد، با رجز خوانی و شعار، سازو كار دفاعی و ابزار تأمین امنیت، فراهم نمی‌آید.

سخن صبا: در ادامه ناامنی‌ها و خشونت‌های زنجیره ای و سیستماتیک در کشور، حادثه ای دل‌خراش روز عاشورا در کشور بود که، عده ای از انسان‌های مظلوم در قالب هیأت سینه زنی به شهادت رسیدند. این واقعه آن چنان دل‌خراش و وحشیانه بود که در همان بدو امر، از سوی رئیس جمهور، شخصیت‌های سیاسی کشور، سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی محکوم گردید. هر چند که گروهک تروریستی جنگوی مسئولیت این انفجار را به عهده گرفت؛ اما در ارتباط با علل و چرایی آن، بحث‌های زیادی در سطح مطبوعات و رسانه‌ها مطرح گردید. برخی از نواندیشان لائیک مشرب، این حادثه را، بهانه ساختند و مذهب و دین را عامل وحشت و ترور معرفی نمودند. به نظر جناب عالی، علل و عوامل ناامنی‌ها در کشور که با کمال تأسف رو به گسترش است چیست؟ و حادثة ناگوار و دل‌خراش روز عاشورا در کابل، مزار و قندهار را چگونه تحلیل و ارزیابی می کنید؟

وکیل اعتمادی: هم چنان كه شما و سایر هم وطنان عزیز و فهیم در جریان هستید سال گذشته از خونین‌ترین سال برای مردم ما بود و هم چنین این نكته را نیز به خوبی می دانید كه در همین سال چهره های ملی و جهادی كه هر كدام سهم بزرگی در استقلال و عزت كشور داشتند به صورت زنجیره ای به قتل رسیدند، كه آخرین آن عبدالمطلب بیگ نماینده مردم تخار در شورای ملی بود. استاد ربانی رهبر حزب جمعیت اسلامی، قوماندان داوود داوود، احمد ولی كرزی برادر رییس جمهور و صدها انسان بی‌گناه دیگر كه به خاك و خون غلتیدند، همه نشانگر ازدیاد توحش و بربریت گروه خون ریز طالب بود و حادثه روز عاشورا در سه نقطه پرازدحام و حساس كابل، مزار شریف و قندهار نیز در همین راستا قابل تحلیل و بررسی است.

هر چند اندیشمندان، صاحب نظران و مراجع رسمی در همان ابتدایی رویداد؛ جلوی كشیده شدن این واقعه را به تنش فرقه ای و مذهبی بستند و اجازه ندادند كه آتش این واقعه دل خراش زندگی نیم سوخته ای هم وطنان را بیشتر بسوزاند. حكومت افغانستان كه مسئولیت حفظ جان و مال مردم را دارد باید بیش از این‌ها مراقب باشد تا دشمنان قسم خورده ای این آب و خاك از هر بهانه، حربه ای بر حركت چرخه دولت و حكومت نزند و اینكه چرا و چگونه این همه حادثه مشابه پشت سر هم اتفاق می‌افتد و كمتر عامل یا عوامل آن شناسایی می‌گردد سؤال اساسی است كه سال‌هاست ذهن آسیب دیدگان و جامعه جهانی را به خود معطوف داشته است، متأسفانه متولیان امر فقط به همان جواب‌های تكراری و گاهی تشكیل کمیسیون‌های بی خاصیت اكتفا كرده و تا حال هیچ حادثه ای از این دست پاسخ روشن را نیافته است.

اما چرایی و چگونگی این اتفاقات؟

یك؛ ضعف نیروهای اطلاعاتی؛ ناتوانی نیروهای امنیتی از جلوگیری این‌گونه حوادث یكی از عواملی است كه می‌توان روی آن انگشت گذاشت و این به مخالفین كمك كرده است كه با روحیه چند برابر نسبت به سال‌های قبل عملیاتشان را با هزینه كمتر و در زمان مناسب اجرا نموده و در بعضی موارد بین حوادث آنقدر فاصله كم است كه قدرت تصمیم گیری مناسب را از مسئولین سلب می‌نماید.

دو؛ وجود فساد اداری در سطوح مختلف اركان دولت؛ این بلای خانمان سوز آنچنان پیكره ای حاكمیت را آسیب پذیر نموده كه توان به قید كشاندن هر مجرمی را از دولت مردان گرفته است. مافیای مواد مخدر، مافیای اقتصاد یا بازار آزاد و صدها مورد مافیای دیگر كه در عرصه ای اداره دولت نفوذ نموده، رفتار مسئولانه ای حكام را زیر سیطره برده و هر روز به گونه ی چهره شومش را بیشتر نمایان می‌سازد.

سه؛ تداخل صلاحیت‌ها و مراجع چندگانه ای تصمیم گیری؛ به این معنی كه در دست گیری و به دام اندختن دهشت افکنان و نیروهای مسلح مخالف، حداقل دو دیدگاه متفاوت وجود دارد یكی دولت افغانستان و دیگری نیروهای جامعه جهانی( ناتو) كه هركدام شرایط و نظرات خاص خود را دارند.

چهار؛ موضع غیر شفاف دولت؛ در امر مبارزه با مخالفین دولت و برادر خطاب شدند آنان توسط رییس جمهور، مورال نیروهای رزمی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و كمترین انگیزه ای برای نیروهای مسلح حكومت باقی نگذارده است .دسته كه هر روز با سیاست عذر و تضرع فراخوانده می‌شود برای صلح و پیوستن به ملت و گذاشتن اسلحه بر زمین، روحیه و ساز و كار نبرد را سست و طرف مقابل را با انگیزه تر می‌نماید.

در چنین وضیعتی نا مطلوب ،كاروان جنگ و صلح در كشور به طی منزل، لنگان لنگان می‌رود و دور نمای چندان روشنی در این افق مه گرفته قابل ترسیم نیست؛ مگر اینكه مددی از جانب دیگر رسد، به هر صورت، عالم سیاست را بازی‌های از این دست  بسیار است. فعلاً تنها نگرانی و تشویش هم‌وطنان نسبت به وضع نابسامان امنیتی است، به گونه ی كه عمده‌ترین دل مشغولی مردم امنیت شده است و حقیقتاً هم اگر برای این مردم هیچ چیزی دیگر نرسیده كه نمی‌رسد! بر قراری امنیت حق مسلم شان است .

سخن صبا: به عنوان آخرین سئوال در ارتباط با حوزه انتخابی حضرت عالی( ولایت عزنی) به ویژه ولسوالی مالستان است، لطفاً به  خوانندگان محترم «فصلنامه سخن صبا» معلومات دهید که چه کارهای انجام گرفته است و چه طرح‌ها و پلان‌های در دستور کار جناب عالی و همکارانتان قرار دارد؟

وکیل اعتمادی: در باب كاركردها تا حال و پلان‌های برای آینده چنین است، كه فعالیت ها بر دو بخش شخصی و عمومی قابل پی گیری است:

در مورد تلاش های شخصی تا حدود موفق بوده‌ایم . اما در مورد كارهای عمومی یا عام‌المنفعه و یا پروژه ای موفقیت ما در گیرو مسایل گوناگون قراردارد؛ وضیعت نابسامان كه ما از ابتدای افتتاح پارلمان، با آن روبرو بودیم كه اثرات نا مطلوب آن، در کل حوزه های كاری دولت مردان نمودار شد. بالا رفتن نرخ قیمت كالاهای اساسی و مورد نیاز اولیه ای مردم، پایین آمدن توان خرید مردم، راكد ماندن بازار ساخت و ساز و... اما با همه این مشكلات و چالش‌های موجود، به برخی از تلاش ها فهرست‌وار اشاره می‌کنم :

1 تلاش برای نصب آنتن گیرنده‌ای تلفن؛ که فعلاً دو پایه آنتن توسط شركت مخابراتی اتصالات در مالستان نصب شده، شاید در آینده نزدیك خدمات رسانی رسمی آن آغاز گردد،  هم چنین تلاش ادامه دارد تا در مناطق دوردست مثل پشی و شیرداغ یك پایه گیرنده تلفن اریبا افزوده گردد، تا مردم این مناطق  نیز از مشكلات ارتباطی نجات یابند

2 سروی سی حلقه چاه آب آشامیدنی سالم، در مناطق محروم، كه البته نصف آن تعداد به مكاتب اختصاص دارند.

3 سروی ابتدایی پل پخته كاری روباط - غیغانتو،  هم چنین گرفتن دستور آهن پوش کردن لیسه ای غیغانتو.

4 گرفتن دستور ارتقای کلینیک شیرداغ. به گونه ی كه بتواند نیازهای اولیه این مردم محروم را رفع نماید.

5 متعهد شدن كشور هند برای ساختن میدان هوای غجور؛ به طول 1600 متر،كه در این زمینه تلاش و چانه زنی ادامه دارد تا طول آن به دو هزار متر افزایش پیدا كند تا با استاندارد های معمولی برابری نماید.

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**