اجتماع و سیاست

تآثير کار در روابط فردی و اجتماعي

**نوشته شده توسط عبدالله محمدی/فوق لیسانس مدیریت**. **ارسال شده در** اجتماع و سیاست

چکيده
در اين نـوشتار، تأثیر کار، بر روابط فردی واجتماعی، به صورت کلي مورد بررسي قرار مي-گيرد و هر گونه تلاش؛ اعم از کشاورزي، صنعتي و خدماتي را در بر مي گيرد. در مباحث اين نوشتار افزون بر تبيين جايگاه کار در نظام ارزشي و بينشي اسلام، کوشيده شده است با بهره-گيري از متون ديني ابعاد تأثير گذاري کار، در زندگي انسان ها مورد بررسي قرار گیرد.

واژگان کليدي: کار، تأثير، فرد، جامعه، روابط اجتماعي.

مقدّمه

نابرده رنج گنج ميسر نمي شود   مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

 

حيات انسان در جامعه با کار عجين شده است. جانداران ديگر، زندگي خود را مديون مواهب طبيعت و غرايز خويشند. و بدون تفکر و تلاش ويژه و با استفاده ي مستقيم از مواهب طبيعت زندگي مي کنند، اما انسان تنها در دوران کوتاهي از تاريخ در وضعيت صرفا طبيعي زيسته و به سد جوع قناعت کرده است.
بشر از همان سپيده دم تاريخ، با به کارگيري هوش و آگاهي و فعاليت هاي پيچيده مغزي خويش به ابزار سازي پرداخته و طبيعت را به خدمت خود در آورده است و به آنچه در دسترس داشته اکتفا نکرده بلکه همواره در تلاش و تکاپو و جستجو بوده است تا با استفاده از آنچه در دسترس داشته است به آنچه در دسترس ندارداما نياز به آن را احساس مي کند دست يابد و بدين ترتيب کار وي هر روز پيچيده تر شده و از مر حله طبيعي و غريزي بيشتر فاصله گرفته و جنبه فرهنگي ارزشي گرفته است.

تعاريف کار
1- کار، اشتغال در برابر مزد؛ کاري که در برابر در يافت دستمزد يا حقوق، براي ديگران انجام مي شود.
2- کار، فعاليتي است که به وسيله اي آن، انسان ها از طبيعت بهره مي گيرند و بقاي خود را تأمين مي کنند.
3- کار وسيله اي است براي دسترسي به منابعي که با آن بتوان نيازهاي اساسي را بر طرف کرد.
4- کار جلوه حق تعالي، قانون خلقت براي رفع نيازهاي بشر و تلاش براي بقاي انسان است.

ضرورت ايجاد اشتغال

بدون شک نياز به شغل، ‌يک نياز ضروري است و همواره در طول تاريخ در کنار ساير نيازهاي بشري مانند خوراک،‌ پوشاک و مسکن مطرح بوده است. نبود اشتغال کافي در زمان کنوني، بحران ها مي آفريند و حيات سياسي ‌جوامع را متزلزل مي سازد. ازاین رو، روند فعاليت هاي اجتماعي- اقتصادي بايد بگونه اي باشد که تمام انسان هاي واجد شرايط و جوياي کار در جامعه، شغل مناسب بيابند و نرخ بيکاري در جامعه به حد اقل برسد زيرا به کارگيري نيروي انساني که مهم ترين منبع توليد به حساب مي آيد،‌ از يك سو موجب تسريع توسعه اقتصادي شده و از سوي ديگر بهبود اشتغال موجب توليد وکسب درآمد بيشتر مي شود و در نتيجه درآمد گروه هاي فقير جامعه افزايش يافته و اين امر زمينه ي فقر زدايي را بهبود مي بخشد.
به دليل اهميت اشتغال، بسياري از صاحب نظران درمسائل توسعه،‌ ميزان سلامت اجتماعي را با شاخص اشتغال مورد ارزيابي قرار مي دهند.
روانشناسان بسياري از نابساماني هاي اجتماعي را با مسأله بي کاري مرتبط دانسته و اذعان مي دارند که بیکاری مي تواند به بسياري از کجروي ها و بزهکاري ها در جامعه منجر شود. از اين رو لازم است در زمينه ي اشتغال سياستگذاري مناسبي انجام شود. زيرا ناديده گرفتن عامل انساني جلو توسعه پايدارو مطلوب را گرفته و باعث عقب ماندگي جامعه مي-گردد.
اهميت مسأله اشتغال اقتصاد دانان را بر آن داشته تا مدل هایي را براي اشتغال تدوين کنند. اين مدل ها گرچه در رابطه با شرايط ويژه اي جوامع غربي تنظيم گرديده است. اما واقعيت-هاي موجود در هرکدام از آن ها، مي تواند به عنوان راهنماي با ارزش براي تدوين مدل اشتغال مناسب براي جوامع درحال توسعه مورد استفاده قرارگيرد.

زمينه هاي ايجاد اشتغال

اقتصاد دانان استراتژي هاي متعددي را براي ايجاد اشتغال بر شمرده اند. هرچند هيچ کدام از اين روش ها نمي توانند مشکل بیکاری را به طور کامل حل کند، اما در هر حال ياد آوري آن ها خالي از فائده نخواهد بود:

1- گسترش صنايع کاربر و انتخاب تکنولوژي مناسب در بخش هاي اصلي اقتصاد(کشاورزي،‌ صنعت و خدمات) مديران جامعه مي توانند ازکالاهاي سرمايه اي بيشتر و نيروي کار کمتر استفاده کنند، يا اين که نيروي کار بيشتر و به کارگيري سرمايه کمتر را برگزينند. اين که کدام يک از اين دو طريق مناسب است، بستگي به شرايط و امکانات هر کشور دارد. اما مي توان گفت که در بسياري از کشورهاي در حال توسعه نيروي کار، فراوان و ارزان است و از طرفی آن کشورها با کمبود سرمايه مواجه اند. از اين رو در کوتاه مدت جانشين کردن نيروي کار به جاي کالاي سرمايه اي از مزيت های ذيل بر خوردار مي باشد:
 ايجاد اشتغال براي گروه هاي بیکار که منجر به کاهش آسيب هاي اجتماعي ناشي از بیکاری مي شود.
 کاهش آثار زيان بار ناشي از عدم آشنايي به کاربرد کالاهاي صنعتي و سرمايه اي که در نهايت منجر به عاطل ماندن آن ها مي شود.
 کاهش استخدام مستشاران و نيروي کار خارجي.
2- برنامه ريزي: از آنجاي که اشتغال يکي از اساسي ترين نيازهاست،‌ لازم است روي آن برنامه ريزي مناسب صورت گيرد. در اين راستا اشتغال براي همه افراد واجد شرايط و جوياي کار مي تواند هدف اصلي قرارگيرد و براي اين منظور بايد روند فعاليت هاي توليدي و اقتصادي کشور به سوي اشتغال جهت يابد.
از جمله نکات قابل توجه در اين زمينه جلوگيري از پـديده اي چند شغلي است( اين که در بعض جوامع حرص زياد براي اشغال پست ها و مسئوليت ها به چشم مي خورد در حالي که عده اي زيادي شغل نمي يابد تا با آن سد جوع کنند) برخورداري عده اي محدود از امکانات جامعه،‌ باعث محروميت عده اي از افراد شايسته جامعه و جوانان پرانرژي آن خواهد شد. اين امر سلامت جامعه را متزلزل،‌ عمر دولت و نظام سياسي را کوتاه و چون ويروس خطرناک، حيات جامعه را از درون تهديد مي کند. بدون شک جامعه اي که با بحران بیکاری روبرو است،‌ قشر انبوه از نيروي انساني فعال آن،‌ بر اثر نيافتن شغل دچار سردرگمي، ‌سرخوردگي،‌ افتادن در دامن انواع فسادهاي اجتماعي خواهد شد.
3- اصلاح سياست ها و قوانين: برخـي از اقدامـات دولـت و اتحاديه هاي كارگري،‌ مي تواند به روند اشتغال زايي لطمه وارد سازد. قوانين کار که در آن منافع کارفرما ملاحظه نشده باشد، نظام بيمه و خدمات درماني و مقررات مالياتي، تأثير نامطلوب در اين زمينه دارد و باعث مي شود، کارفرما از نيروي کار خارجي فصلي و زنان استفاده کند.
4- کاهش سن باز نشستگي: کاهش سن بازنشستگي،‌ گرچه موجب ايجاد طبقه جديدي از بیکاران مي گردد،‌ ولي به نوبه ي خود مي تواند زمينه اي اشتغال، براي نيروي کارجوان را فراهم کند. اما بايد اذعان داشت که افزايش متوسط عمر در جوامع،‌ هزينه اي سنگين ناشي از فزوني جمعيت باز نشسته و هدر رفتن تجربيات با ارزش و مهارت آن ها،‌ نکاتي است که جنبه اي منفي چنين اقدامی را تقويت مي کند. ‌از اين رو بعيد است اين استراتژي براي جامعه مفيد باشد.
5- کنترل جمعيت: کاهش نرخ رشد جمعيت در دراز مدت،‌ در کشورهاي که با سيل بیکاران مواجه اند،‌ به نوبه اي خود تأثير مطلوبي در مسأله اشتغال دارد. کاهش رشد جمعيت،‌ متقاضيان جديدکار را در آينده کاهش مي دهد و در عرضه و تقاضاي کار تعادل ايجاد مي کند.
6- مهاجرت : هرگاه اشتغال در ناحیه و یاکشورخاصی مدنظر باشد ، به عنوان یک پدیده کوتاه مدت می توان از پدیده ی مهاجرت بهره جست (چنانچه اروپائیان بامهاجرت به قاره آمریکا ومستعمرات خود،از شکل گیری پدیده بیکاری جلوگیری کردند) نقاطی ازجهان که دارای نیروی کار فراوان است ،درصورت وجود شرایط مناسب می توانند به مناطقی که نیازمند کار گراست مهاجرت کنند و چنین اقدامی در داخل یک کشور نیز ممکن است .

ويژگيهاي اصلي کار
1- مزد: مزد يا حقوق اعم از نقدي يا غير نقدي منبع اصلي درآمد است که اکثر مردم براي تأمين نيازهاي زندگي خود به آن وابسته اند و بدون چنين درآمدي اضطراب و نگراني در باره ي چگونگي گزران زندگي به وجود مي آيد و هر روز توسعه مي يابد.
2- سطح فعاليت: اشتغال اغلب اسبابي را براي کسب و به کارگيري مهارت ها و توانايي ها فراهم ساخته و حتي در مواردي که کار يک نواخت و معمولي است، مهارت ها مي تواند توسعه و نمود پيدا کند و بدون اشتغال در طول زمان مهارت-ها به فراموشي سپرده شده و يا کاهش مي يابند.
3- تنوع اشتغال: تنوع اشتغال دسترسي به زمينه هايي را فراهم مي کند که با محيط-هاي خانگي متفاوت است. در محيط کار حتي زماني که فعاليت ها کسل کننده هستند، افراد از انجام کارهاي متفاوت با کار در خانه لذت مي برند و بیکاری امکان دست يابي به اين تنوع را از بين مي برد.
4- ساخت زماني: معمولا اوقات افراد شاغل حول محور کار، سازمان يافته و تنظيم مي شود و زمان و نحوه استفاده از آن ارزشمند و محدود است. بيکاران وقت را زياد و زمان را ملال انگيز مي خوانند.
5- هويت فردي: اشتغال، معمولا با ارائه ي هويت و احترام اجتماعي و موقعيت ارزشمند را براي شخص فراهم کرده و مو جب حفظ عزت نفـس و امـيدواري بيشتر فرد به ادامه زندگي مي گردد.
6- تماس هاي اجتماعي: بیکاری امکان به دوستي ها و هم کاري ها و هم فکري هاي ناشي از فعاليت در محيط کار را از شخص گرفته و به تدريج تعداد دوستان و معاشرين کاهش مي يابد.

کار به مثابه يک ارزش محوري

ارزش ها محتواي فرهنگ هر جامعه است. يکي از اين ارزش ها کار است. کار به عنوان يک ارزش نشان اهميت جامعه براي زنده ماندن است. در جوامع امروزي داشتن شغل براي تأمين معاش و حفظ عزت نفس و کسب اعتبار اجتماعي، اهميت ويژه اي دارد، حتي در موارد که شرايط ناخوشايند و نامطلوب و وظايف مربوطه کسل کننده است، داشتن کار از نظر رواني، اجتماعي و اقتصادي، براي فرد اهميت خود را از دست نمي دهد. در اين راستاست که اسلام تأکيد فراواني بر امرار معاش از طريق کار دارد و آن را نوع عبادت مي-داند. کار و تلاش و سازندگي از فرهنگ انبيای الهي سرچشمه مي گيرد. فرهنگي که در سايه آن مي توان به خوش بختي و رستگاري رسيد. انبياء الهي اغلب به شغل چوپاني، کشاورزي، معلمي و تعليم و تربيت اجتماعي اشتغال داشته اند، کار و تلاش است که پيامبر اکرم(ص) از آن به عنوان برترين عبادت ها ياد مي کند و مي فرمايد:« العبادة سبعون جزءً افضلها جزءُ طلب الحلال». يعني عبادت هفتاد قسمت است که برترين قسمت آن طلب حلال از طريق کارکردن است.
براي دستيابي به توسعه و رشد اقتصادي و نيز بهبود زيست در جامعه، کار و اشتغال داراي ارزش محوري است به طوري که خداوند از مردم عمران و آباداني زمين را خواسته که بدون کار و تلاش محقق نمي شود." هو أنشأکم من الا رض و استعمرکم فيها"
کار وسيله اي تربيت جسم و روح است. پرکردن ايام فراغت، مانع فساد و فتنه، عامل رشد و نبوغ و ابتکار، توسعه اقتصادي، عزت و خودکفايي و کمک به ديگران است. از سوي ديگر بيکاري مايه خستگي، تنبلي، فرسودگي، فرصتي براي نفوذ شيطان، ايجاد فتنه و گسترش گناه مي باشد. در حديثي مي خوانيم که: خداوند بنده پر خواب و انسان بي کار را دشـمن به شمار مي آورد. و امام باقر(ع) مي فرمايد: کسي که در کار دنيايش تنبل باشد در کار آخرتش تنبل تر است.
بدين ترتيب بر خلاف تصور آن عده که تلاش براي کسب روزي حلال را عمل غير آخرتي مي دانند و عبادت را فقط در شکل هاي مرسوم آن، محدود مي دانند، قرآن و پيامبر اکرم(ص) و ائمه معصومين(ع) همواره به اهميت و ارزش اين امر تأکيد فرموده اند. اسلام علاوه بر اين که بر افزايش کار و تلاش در دامـنه اي گسترده آن يعني فکر و انديشه تأکيد مي ورزد، با مذمت بیکاری و زندگي انگلي در جهت افزايش تلاش فردي و اجتماعي گام بر مي دارد. رسول گرامي اسلام(ص) به شدت از سـستي و تن پروري بيزار بود و کسـاني را که خود را سـربار ديگران مي ساختند، به شدت مذمت نموده و مي فرمود: ملعون، ملعون من القي کلّه علي الناس. يعني رانده شده از نيکي و رحمت است آن که خود را سربار ديگران کند.
پيامبر اکرم(ص) چنان به کار و تلاش اهميت مي داد که اگر با فردي مواجه مي شدند که براي امرار معاش خود هيچ کاري انجام نمي داد، اظهار مي فرمودند که او از چشم من افتاده است و در پاسخ به اين پرسش که چرا آن فرد از چشم شما افتاده است؟ فرمودند: لأن المومن اذا لم يکن له حرفه يعيش بدينه. يعني براي اين که فرد اگر شغل و حرفه نداشته باشد، از راه دينش زندگي خود را مي گذراند.
آيات الهي با تأکيد بر کار و تلاش و سازندگي به جامعه راه رستگاري و بهروزي را مي نماياند. در قرآن کريم مي خوانيم:" استعمرکم فيها" يعني شمارا در زمين آفريد و از شما خواست تا آن را آباد کنيد. فرهنگ ها را بسازيد، تمدن ها را بسازيد، سدها، جاده ها و مساجد را بسازيد و عمران و آباداني را توسعه دهيد.
خداوند در جاي ديگر مي فرمايد:" و ان ليس للانسان الا ما سعي و ان سعيه سوف يري ثم يجزاه الجزاء الاوفي" انسان را جز ( پاداش) آنچه خود در آن کوشيده چيزي نيست و به زودي (پاداش) کوشش خود را در اين جهان خواهد ديد. سپس پاداش تمام تر(در آن جهان) به او خواهند داد. به هر حال کار از ديدگاه اسلام به مثابه ي جان مايه اي حيات آدمي شناخته مي شود و زندگي اين جهاني فرصت گران بهاء براي شکوفايي استعدادهاي الهي انسان ها و آباد سازي آخرت از طريق کار و کوشش است.

ابعاد تاثيرگذاري کار در زندگي انسان.

الف) آثار فردي کار
1- کسب در آمد
شايد نخستين انگيزه اي هر شخصي در انجام کار اين است که به وسيله اي آن بتواند نيازهاي خود را تأمين کند و يا بارزترين اثر آن، عدم نياز به ديگران است. در متون ديني هرگاه کسي با همين قصد سراغ کار رود، عمل او، عبادت شمرده مي شود. از امام صادق(ع) نقل شده است که وقتي پيامبر اکرم(ص)از جنگ تبوک بازگشت، سعد انصاري به استقبال حضرت آمد و پيامبر(ص) با او مصافحه کرد و ديد که دست او زبر و خشن است فرمود: به دستت چه آسيبي رسيده است؟ عرض کرد: با طناب و بيل کار مي کنم و درآمد حاصل از آن را به مصرف خانواده ام مي رسانم. حضرت دست او را بوسيد و فرمود:‌« هذه يد لا تمسها النار» اين دستي است که آتش جهنم به آن نمي رسد.


2- عزت و شخصيت يافتن
يکي از آثار کار، عزيز شدن فرد است. شخص با کارکردن، نياز خود را برطرف مي سازد. و به ديگران نيازمند نمي شود.‌ امام صادق (ع)به يکي از ياران خود که در رفتن به محل کسب و کار خويش تأخير کرده بود فرمود: « اغد الي عزک» صبح دم در پي عزت خود و کسب کار برو.
پيامر اکرم(ص) مي فرمايد: « اگر کسي هيزم جمع کند و بردوش بگيرد،‌ و آن را بفروشد و نياز خود را بر طرف سازد بهتر از اين است که از ديگران درخواست نمايد.»

3- رشد عقلاني
کار،‌ وسيله ي کمک و تجربه انسان است و بر رشد عقلاني و اجتماعي او مي افزايد امام صادق (ع) ‌مي فرمايد:« ‌التجارة تزيد في العقل» تجارت عقل را رشد مي دهد. مورد اين روايت هرچند تجارت است. اما ممکن است حضرت در صدد بيان خواص اين شغل بوده نه اين که ديگر مشاغل باعث افزايش عقل نمي شود. زيرا اصولا تفکرات انسان در جريان کار و عمل شکل مي گيرد و برحسب آنچه انجام داده است در باره ي آينده تفکر مي کند. کار، ‌مدرسه شناخت و تجربه است. اگر انسان از محيط عمل جدا باشد. مسائل جديد براي او رخ نمي دهد و در نتيجه به رشد عقلاني فرد که در واقع زمينه ساز رشد و تکامل عقلاني جامعه است منتهي نخواهد شد.


4- کسب آرامش روحي
انسان، به کمک در‌ آمد،‌ از نظر روحي آرامش مي يابد. زيرا فرد نيازمند از نظر روحي در اضطراب و نگراني است. پيامبر اکرم (ص)مي فرمايد:‌ انسان هرگاه نيازهاي خود را تأمين کند آرام مي گيرد. و نيز از امام رضا(ع) نقل شده است که: انسان آن گاه که مواد خوراکي سالانه اش را تأمين کند‌،‌‌ آرامش مي بايد.


5- سلامت جسم و نشاط روحي
از ديگر آثار کار، ‌برخورداري شخص از سلامت و نشاط جسمي است بیکاری و عاطل بودن باعث پديد آمدن روحيه خمودي و يأس و افسردگي در شخص مي شود. امام علي(ع) مي فرمايد« من عمل يزده قوه» هرکس کارکند، ‌توان او افزوده مي شود. «من يقصر في العمل يزده فتره». هرکه در عمل کوتاهي کند،‌ سستي و ناتواني او افزوده مي شود.

ب)آثار اجتماعي کار
کار اقتصادي،‌ برخي از اهداف اجتماعي را تأمين مي کند. از اين رو آثار اجتماعي آن،‌ انگيزه اي مناسب براي نيروي کار است اين آثار عبارت اند از:‌
1- تامين نيازهاي جامعه
افراد جامـعه با کار مي توانند نياز هاي يکديگر را تامـين سازد. زيرا هر يک به تنهايي نمي تواند تمام نيازهاي خود را بر طرف کند. با کار،‌ بر توان اقتصادي جامعه افزوده مي شود و در برابر ديگر جوامع توان مقابله مي يابد.
2- رفع فقر و تأمين اجتماعي نيازمندان
با کار و تلاش،‌ فقر فردي از بين مي رود، کسب و درآمد باعث مي شود فرد بتواند به ديگران کمک کند و در بعد اجتماعي مفيد و موثر باشد. امام باقر(ع) مي فرمايد: « هرکس براي بي نيازي از مردم و تلاش براي رفاه خانواده و مهرباني و خير خواهي به همسايه، در طلب مال و امکانات زندگي برآيد، روز قيامت در حالي که صورتش هم چون شب چهارده درخشان است خداوند را ملاقات مي کند. امام صادق (ع) مي فرمايد: «‌مسلمان برادر مسلمان است حق مسلمان بر برادر مسلمانش آن است که سير نشود و برادرش گرسنه بماند؛‌ سيراب نشود و برادرش تشنه باشد.؛ و از پوشاک بهره مند نباشد و برادرش بي بهره بماند.
3- گسترش اخلاق اجتماعي و کاهش مفاسد
يکي از انگيزه هاي مهم براي کسب در آمد، ‌توانايي شخص در کمک به دو ستان و دعوت از آن ها و ارتباط با بستگان و همسايگان است. افزون بر آن شرکت در کار جمعي باعث تقويت روحيه ي تعاون و همکاري شخص مي شود. ياري كردن ديگران در محيط کار، ايثار، از خود گذشتگي وکمک به زير دست را مي آموزد. روحيه اي کبر و خود خواهي او در برخورد با افراد تعديل مي شود.
از سوي ديگر،‌ بیکاری منشأ بحران اخلاقي فرد و اجتماع است و زمينه ي مفاسد گوناگون اجتماعي از قبيل اعتياد،‌ سرقت، ‌اعمال ضد اخلاقي،‌ قمار و استفاده از نوشابه هاي الکلي را فراهم ساخته و بخش مهم از در آمد خانواده ها صرف پرکردن ساعت فراغت فرزندان مي-شود. از اميرالمومنين(ع)‌نقل شده است: سستي و تنبلي، کليد غم و بدبختي است و نيازمندي و فقر با ناتواني و تنبلي همراست و ثمره اي آن نابودي و بدبختي است آن که، طلب تلاش نکند، چيزي نمي يابد و به فساد کشانده مي شود.
4- افزايش توان اقتصادي جامعه
هرگاه بخش هاي اساسي جامعه به کار اشتغال داشته باشند،‌ اقتصاد جامعه رشد و شکوفايي خواهد داشت. توليد و درآمد ملي افزايش مي يابد. ‌در آمد دولت به جهت ماليات ها فزوني يافته و امکان ارائه خدمات عمومي به مردم فراهم مي شود. در نامه اي امام علي(ع) به مالک اشتر آمده است:‌ اگر وضع ماليات دهندگان اصلاح شود، ‌ديگر افراد هم به سامان مي رسند و بايد فکر حاکم اسلامي به آبادي و گسترش توليد،‌ بيش از جمع آوري ماليات باشد و گرنه کشور و مردم به نابودي کشانده مي شود.
افزايش توان اقتصادي جامعه، بدون شک از آثار کار و انگيزه مناسبي براي شخص مسلمان در رو آوردن به آن است.
امروزه جايگاه نيرو و سرمايه اي انساني در رشد و توسعه اقتصادي از مباحث مهم و کليدي اقتصاد کلان و توسعه به شمار مي رود. يکي از انگيزه هاي اصلي شخص براي کارکردن،‌ رشد اقتصادي جامعه است. تقويت اين انگيزه ميان نيروي کار، ‌آثار پربرکتي دارد؛ از جمله آن که فرد را از توجه به خود دور مي کند و به فکر ديگران مي اندازد و حتي اگر به مال احتياج ندارد،‌ براي اعتلاي جامعه مي کوشد.
در ديدگاه ديني، انسان نه تنها در کار خود بايد به فکر ديگر انسان ها و جامعه باشد، بلکه اگر از ثمره ي کار او حيوانات هم استفاده کنند، نزد خداوند مطلوب است و براي او پاداش آخرتي خواهند نوشت. از پيامر اکرم(ص)نقل شده است ک فرموده:‌ » ما من مسلم یغرس غرسا او يزرع زرعا فياکل منه انسان او طير او بهيمة الا کانت له به صدقة» مسلماني که نهالي بکارد يا زراعتي به عمل آورد و از آن، انسان يا پرنده يا حيوان سواري استفاده کند، ‌در نامه اي عمل او ثواب صدقه نوشته مي شود.
ج‌) آثار اخروي کار
اعتقاد ديني خاص بسيار مهم در ايجاد انگيزه است. انسان ها معتقدند به عالم آخرت، ‌کارهاي بسياري براي نتايج آخرتي انجام مي دهند. از بذل جان گرفته تا صرف مال، و در واقع مي توان کار اقتصادي را حلقه اي واسطه بين دنیا و آخرت شمرد.
1- بخشش گناهان
کار اقتـصادي شـخص را از مغفرت الهي بهره مـند مي کـند چـنان كه پيامـبر اکرم(ص) مي فرمايد:« ‌من بات کالا من طلب الحلال بات مغفورا له »‌آن که زندگي اش در راه کسب حلال مي گذرد مورد مغفرت الهي است. در اين روايت به نيت شخص اشاره اي ندارد بنابراين کافي است شخص براي تأمين خانواده خود از راه حلال بکوشد و منوط به قصد قربت نيست.
2- حفظ و ياري دين
انسان اگر بخواهد ديندار واقعي باشد و در معنويت پيشرفت کند نمي تواند از نعمت هاي دنيا و نيازهاي دنيايي خود چشم پوشي کند. مؤمن در پي کسب خير دنيا و آخرت است. قرآن مي فرمايد: آتنا في الدنيا حسنة و في الآخرة حسنة» برخورداري از معيشـت مناسـب را مي توان نوعي از خيرهاي دنيوي دانست. روايت از پيامبر اکرم(ص) نقل شده است که مي فرمايد:‌«‌خداوندا بررزق ما برکت ده و بين ما و نعمت هایت جدايي مينداز، زیرا در غیر این صورت ، از انجام نماز و روزه و ديگر واجبات الهي محروم خواهيم شد».

3- برخورداري از ثواب و محبت الهي
در روايات،‌ ثواب فراواني براي کار و کسب مؤمن بيان شده است پيامبر اکرم(ص) مي-فرمايد:‌» عبادت هفتاد قسمت است که برترين قسمت آن، کسب حلال است». در روايت ديگر مي فرمايد:‌» کسي که از تلاش و زحمت وکار،‌روزي خود را بدست آورد،‌ از پل صراط براحتي مي گذرد». و يا در جاي ديگر مي فرمايد:‌» خداوند با نظر لطف و مهرباني با او برخورد مي کند و هيچ گاه او را عذاب نخواهد کرد».
اثر مهم اين ويژگي آرامش خاطر مومن است آن گاه که به دنبال روزي با سختي و تحمل مشقت روز را سپري مي کند، اگر کسب حلال را پيشه خود ساخته باشد،‌ شب هنگام احساس مي کند روز را مجاهدان در راه حق گذرانده و به آنچه وظيفه داشته، ‌عمل کرده است. حاکميت اين فرهنگ باعث آسان شدن سختي ها و برطرف شدن غم ها مي شود.

نتيجه

کار جلوه اي حق تعالي براي بقاي انسان است، کار، انسان را به تلاش،‌ نشاط و حرکت در مي آورد او را از رخوت و سستي دور ساخته آينده ي زيباتري را براي او رقم مي زند. زندگي انسان بر محور کار مي چرخد و ظاهر تمدن بشري به طور کامل اثر کار مستمر و طولاني در زندگي بشر بر کره زمين است. اثر کار فقط در ابعاد اقتصادي آن، محدود نمي شود بلکه در نظام اخلاقي،‌ تربيتي، فرهنگي و اجتماعي نقش موثري را ايفا مي کند، از همين رو،‌ در متون ديني به ابعاد گوناگون آن،‌ توجه شده و جايگاه آن ازلحاظ ارزشي و نيز ابعاد تاثير گذاري اش در زندگي انسان تبيين شده است. 

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**