اخبار و رویدادها

ناگواری های این تأخیر!

**نوشته شده توسط مدیریت**. **ارسال شده در** اخبار و رویدادها

 مردم افغانستان پس از بحران طاقت‌فرسای انتخابات که نهایتاً با دخالت مستقیم امریکایی‌ها به‌شکلی کاملا اورژانسی و موقت حل گردید گرفتار عواقب ناسنجیده نسخه‌پیچی خارجی‌ها در افغانستان شدند که همانا عدم هماهنگی و اختلافات فاحش در بین دو گروه است که در تأخیر معرفی کابینه به وضوح خود را نشان داده است.مردم امیدوار بودند با وساطت جان‌کری اختلافات به کناری گذاشته شود و با قربانی نمودن اصول مسلم دموکراسی و زیرپا نهادن آراء مردم از افتادن به باطلاقی عظیم‌تر جلوگیری کنند. اما این قربانی دادن مردم ظاهراً ثمری نداشته است و با وجود این‌که در ابتدای آغاز به‌‌کار حکومت شاهد حرکات انقلابی و مردم‌شاد کن (پوپولیستی) اشرف‌غنی بودیم و مردم نور امیدی را در دل خود روشن یافتند اما اکنون به سراب بودند این حکومت سهامی‌خاص، یقین کردند.
اشرف غنی در کارنامه صد روزه خود بیش از آن‌که انتظار می‌رفت ناموفق عمل کرد و همین باعث شد که تأخیر در کابینه به‌عنوان نماد ناکارآمدی این دولت از سوی تمام رسانه‌ها و نهادها و حتی گروه طالبان شناخته شود.
مهمترین دستاوردهای صدروزه اشرف‌غنی را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد: امضای سراسیمه توافقنامه امنیتی با امریکا، بازگشایی پرونده کابل‌بانک و ناتمام گذاشتن آن، بازدیدهای ناگهانی و دور از انتظار از مکان‌های مختلف از جمله زندان پلچرخی، بیمارستان سردار داوود و...، حذف فله‌ای مقامات هرات  و بی‌سرنوشت گذاشتن پست‌های مذکور(حدود سی مقام محلی از جمله دادستان و تمامی فرماندهان پلیس فرمانداری‌های پانزدهگانه هرات)، شرکت در کنفرانس لندن، سفرهای مختلف به کشورهایی مانند چین، عربستان، پاکستان و... .
اما این فعالیت‌ها به قدری چشم‌گیر نبود تا افزایش ناامنی‌های اخیر مخصوصاً در شهرهای بزرگ افغانستان از جمله کابل را کم‌رنگ کند و یا در این مدت دولت هیچ جواب قانع‌کننده‌ای برای تأخیر در اعلام کابینه نداده است تا اذهان عمومی بر سازنده‌بودن این تأخیر دل‌خوش کنند.
اشرف غنی در ابتدا اعلام کرده بود که در بازه زمانی 45 روزه کابینه

قای اشرف غنی در زمان انتخابات بارها بر علیه «تکیه‌داران قدرت» صحبت نمود و شعار رهایی افغانستان از چنگال کسانی را می‌داد که در این مدت با وجود بی‌لیاقتی و خیانت به ملت، در قدرت حضور داشتند ولی اگر نگاهی اجمالی به ترکیب حامیان جدی عبدالله و اشرف غنی در ایام انتخابات بیاندازیم متوجه خواهیم شد که تقریبا اکثر کسانی که تحت عنوان «تکیه‌داران قدرت» قابل جمع هستند در این دو تیم حضور دارند که مسلماً با امید و آرزوهایی پا به میدان حمایت گذاشته‌اند.

را معرفی خواهد کرد و در این کابینه جدید ملاک‌های تخصص و لیاقت را رعایت خواهد نمود و برای متصدیان این پست‌ها معیارهایی را هم مشخص کرده بود که به نظر نمی‌رسد در اِعمال این معیارها موفق باشد.
آقای اشرف غنی در زمان انتخابات بارها بر علیه «تکیه‌داران قدرت» صحبت نمود و شعار رهایی افغانستان از چنگال کسانی را می‌داد که در این مدت با وجود بی‌لیاقتی و خیانت به ملت، در قدرت حضور داشتند ولی اگر نگاهی اجمالی به ترکیب حامیان جدی عبدالله و اشرف غنی در ایام انتخابات بیاندازیم متوجه خواهیم شد که تقریبا اکثر کسانی که تحت عنوان «تکیه‌داران قدرت» قابل جمع هستند در این دو تیم حضور دارند که مسلماً با امید و آرزوهایی پا به میدان حمایت گذاشته‌اند.
آن‌ها حتی اگر مستقیماً در قدرت سهیم نشوند توقع دارند کسانی را که از آن‌ها نمایندگی‌ می‌کنند را در چارچوب نظام سیاسی معرفی کنند و از آن‌جایی که سهام‌داران این شرکت از دوره‌های پیشین، بیشتر شده‌اند و بخاطر اتحاد دو رقیب اصلی انتخابات تمام مدعیان گرد هم آمده‌اند ـ در دو دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری مدعیان قدرت حداقل به دو گروه بزرگ تقسیم می‌شدند که با کنار رفت یک‌طرف تعداد مدعیان به نصف کاهش پیدا می‌کرد ـ لذا مشخص کردن سهم هر کس از سفره پهن شده‌ای به نام افغانستان، به‌گونه‌ای که رضایت‌ همه‌گان تأمین شود و همه سیر به منزل بروند، کار بسیار دشواری است.

دلایل تأخیر در معرفی کابینه:
اشرف‌غنی در ابتدا دلایل تأخیر در معرفی کابینه را اختلافاتی دانست که هنوز در صلاحیت‌های ریاست‌اجرایی وجود دارد. هرچند که وی از تفاهم در این زمینه صحبت به میان آورد ولی همچنان شاهد پیامدهای این اختلافات هستیم و هیچکدام از طرفین نمی‌توانند منکر وجود اختلافات بنیادی بین ریاست جمهوری و ریاست اجرایی شوند چنانکه یک روز از تفاهم و امیدواری صحبت به میان می‌آورند و روز دیگر از پیمان شکنی گروه رقیب یا متحد!
چنانکه عبدالله بارها از تفاهم و نبود مشکلات صحبت کرده بود ولی در برابر رئیس و نمایندگان مجلس، اشرف‌غنی را مسبب تأخیر در کابینه اعلام نمود و ادعا کرد که خواست‌های اشرف‌غنی فراقانونی است.
از جمله دلایل اشرف غنی در تأخیر معرفی کابینه تأمل بر چهره‌های جدیدی است که باید با دقت انتخاب شوند تا کارشان را در وزارت به بهترین نحو به پیش برند ولی آنچه مسلم است مشکل جدید بودن چهره‌ها نیست بلکه مشکل اساسی چهره‌های باسابقه‌ای هستند که خواهان نفوذ هرچه‌بیشتر در کابینه و به دنبال اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم در دولت می‌باشند و از آنجایی که هر دو ریاست با وعده پست‌های کلیدی سعی در جذب حمایت چهره‌های برجسته داشتند لذا اکنون موعدی است که باید به تعهدات‌شان عمل نمایند و رضایت تمامی حامیان را جلب نمایند و این کاری نیست که در مدت صد روز ممکن باشد.
به‌طور خلاصه باید تأخیر در معرفی کابینه را اختلافات درونی حکومت وحدت ملی دانست که برای رسیدن به اشتراک نظر باید در دو
حلقه و جبهه مختلف تلاش شود:

1) حلقه مرکزی که شامل اشرف غنی و معاونین‌اش و عبدالله به همراه دو معاون وی می‌شود. حلقه مرکزی نقشی اساسی در به انجام رساندن برنامه‌ها دارد و اگر اختلاف در اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین هسته حکومت حل نشود احتمال شکست و ناکارآمد شدن دولت حاضر به شدت افزایش یافته و تقریباً قطعی خواهد بود و مسأله کابینه اولین گلوگاهی خواهد بود که اگر هم از آن به سلامت عبور کنند در مسائل آتی کشور نیز دچار دوگانگی و نابسامانی خواهیم بود.

2) حلقه دوم مشکل همانا کسانی هستند که برای تقسیم قدرت و گرفتن سهم خود در حال چانه‌زنی با دو تیم عبدالله و اشرف غنی هستند و از آن‌جا که خود را محق و سهیم در حکومت می‌دانند به راحتی از خواسته‌های خود دست نخواهند کشید.
پیامدهای تأخیر در معرفی کابینه:
 

  1. سلب مشروعیت و اقتدار دولت

اولین و بنیادی‌ترین پیامد تأخیر در معرفی کابینه همانا بی‌اعتباری دولت حاکم و سلب اقتدار و اعتبار حکومتی است که تازه روی کار آمده است. در شرایطی که مشروعیت دولت به‌واسطه اتهام‌های تقلب و جنجال‌های پس از آن به شدت زیر سوال رفته بود بهترین راه‌کار

اشرف غنی در ابتدا اعلام کرده بود که در بازه زمانی 45 روزه کابینه را معرفی خواهد کرد و در این کابینه جدید ملاک‌های تخصص و لیاقت را رعایت خواهد نمود و برای متصدیان این پست‌ها معیارهایی را هم مشخص کرده بود که به نظر نمی‌رسد در اِعمال این معیارها موفق باشد.

این بود که اشرف‌غنی برای بازگشت مشروعیت و اعتبار دولت خود از این‌گونه اشتباهات بزرگ جلوگیری می‌کرد تا از تبعات ناگوار آن در امان می‌ماند.
حتی انتقادها و اخطارهای پارلمان به دولت نتوانست تا حرکتی در تسریع این امر ایجاد کند و از آن‌جایی که پارلمان هیچ‌گاه نتوانسته است با اعمال فشار بر دولت از حقوق مردم دفاع کند، با این‌کار و تهدیدات پی‌در‌پی و بدون ضمانت اجرایی فقط جایگاه خود را در اذهان عمومی تضعیف نمود و چهره‌ای بی‌صلاحیت از خود به جای گذاشت که در کل نشان‌دهنده ساختار ضعیف و ناتوان سیاسی کشور اعم از قوه مجریه و مقننه است.

  1. افزایش ناامنی

بسیاری از کارشناسان ناامنی‌های اخیر بالاخص در شهرهای بزرگ را نتیجه سردرگمی دولت و عدم تشکیل کابینه می‌دانند. دلیل آن‌هم بی‌انگیزه بودند مسئولان امنیتی برای مبارزه با مخالفان می‌باشد چراکه آن‌ها از آینده خود و دولت بی‌اطلاع هستند و نمی‌دانند که دقیقا در چه جایگاه و موقعیتی قرار دارند و آیا در آینده هم در پست فعلی خود ماندگار هستند یا خیر؟!

  1. نابسامانی اقتصادی

اقتصاد آسیب‌پذیرترین حوزه‌ای است که تحت تأثیر ناملایمات سیاسی از حرکت پویا و رو به‌جلوی خود باز می‌ماند. سرمایه‌گذاران بخش صنعت و تجارت حاضر نیستند در کشوری که حتی وزرا و رؤسای آن مشخص نیست ـ چه برسد به برنامه‌های توسعه‌ای و سیاست‌های اقتصادی ـ سرمایه‌گذاری نمایند. نتیجه این واکنش مبتنی بر منطق بازار، بی‌کاری و فقر در نتیجه افزایش ناامنی روانی و اجتماعی در کشور می‌باشد. طبق برخی آمار تنها در بحران انتخاباتی، بخش خصوصی شش‌میلیارد دلار متضرر شد.

  1. امکان دخالت کشورهای خارجی

تجربه نشان داده است بازیگران اصلی صحنه سیاست در افغانستان در واقع کشورهایی هستند که در پی تأمین منافع خود از هیچ‌گونه خیانتی در حق مردم افغانستان دریغ نمی‌کنند و متأسفانه وقتی جناح‌های داخلی از عهده حل مسائل جاری کشور بر نمی‌آیند دست به دامان خارجی‌ها می‌شوند تا آن‌ها برای افغانستان تصمیم‌گیری کنند و تکلیف آن‌ها را مشخص نمایند. آخرین و بارزترین نمونه این‌گونه دخالت‌ها پادرمیانی جان‌کری بود که لکه ننگی را بر پیشانی طرفین دعوا برای همیشه نهاد.
از سوی دیگر چهره‌ای ضعیف از دولت در سطح بین‌المللی سبب می‌شود تا کشورهای دیگر از این مسأله سوء‌استفاده نموده و دولت را تحت فشار قرار دهند تا خواسته‌های نامشروع آن‌ها نیز در معادلات داخلی و خارجی افغانستان به‌صورت یک‌جانبه تأمین گردد.

  1. کاهش و یا قطع حمایت‌های بین‌المللی

افغانستان کشوری است که تا سال‌ها باید دست نیاز به سوی جامعه بین‌المللی دراز کند و در کنفرانس‌های مختلف کاسه گدایی خود را با منّت از جیب کشورهای خارجی پر نماید. اما جامعه بین‌المللی بارها تهدید کرده است که در صورت اصلاح‌نشدن نظام حکومت‌داری و مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی از دادن کمک‌های خود امتناع خواهند کرد.
در شرایط فعلی وقتی دولت در باتلاق تشکیل هسته مرکزی خود گرفتار شده است چگونه می‌تواند با مفاسد اقتصادی مبارزه نماید و به سوی نظام حکومت‌داری مطلوب حرکت نماید. ادامه شرایط موجود کسب حمایت‌های بین‌المللی را برای دولت مشکل خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

 

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**