بابه مزاری

گزارش از نشست علمی «مبانی مشروعیت دولت از دیدگاه شهید مزاری "ره"»

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** بابه مزاری

 

 

 

گزارشی از برگزاری نشست علمی «مبانی مشروعیت دولت از دیدگاه شهید مزاری "ره"»

 

 

 

به مناسبت نوزدهمین سالگرد شهادت اسوه مقاومت و فداکاری و فریاد گر عدالت، شهید مزاری(ره) و یارانش نشست علمی تحت عنوان «مبانی مشروعیت دولت از دیدگاه شهید مزاری(ره)» از طرف بنیاد علمی فرهنگی صبا، با حضور پرشکوه علما، طلاب، دانشجویان و جوانان در سالن شهید مطهری(ره) مجتمع آموزش عالی فقه (حجتیه) پنجشنبه 15/12/92 برگزار گردید. سخنرانان این نشست آقایان: آیت الله وثوقی، حجت الاسلام علیزاده و دکتر رسولی بودند و دبیر علمی آقای دکتر سلمانعلی دکی از اعضای بنیاد صبا بود.

 

نشست ساعت 9 صبح با تلاوت آیات کلام الله مجید توسط آقای امینی از اعضای بنیاد آغاز گردید و سپس آقای دکتر ذکی با تشکر از حضور شرکت کنندگان و متولیان مدرسه عالی فقه، به شخصیت جهادی و سیاسی شهید مزاری(ره) اشاره نموده گفت: شهید مزاری(ره) علاوه بر تدین و اخلاص در عمل، دارای تفکر دینی در عرصه سیاست بود که او را ماندگار ساخته و هر روز تکثیر می‌گردد. ایشان موضوع نشست «مبانی مشروعیت از دیدگاه شهید مزاری(ره)» و ضرورت بررسی آن را تبیین نموده و کار شناسان را جایگاه دعوت نمود.

 

 

سخنران اول آقای دکتر رسولی بود که ابتدا شخصیت شهید مزاری(ره) و خدمات و مبارزات او را مورد تجلیل قرار داده و درباره مشروعیت از لحاظ فلسفی - کلامی و جامعه شناسی و فقهی به تفصیل صحبت نموده گفت: از نظر فلسفی مشروعیت به معنای حقانیت است که کِندی، فارابی و ابن سینا آن را مطرح نموده اند. طبق دیدگاه شیعه ولایت مشروع در مرحله اول از خداوند است بعد از آن پیامبر و بعد از آن امام معصوم و در عصر غیبت فقیه جامع الشرایط ولایت دارد. در صورت نبود فقیه جامع الشرایط، ولایت عدول مومنین مطرح است و پس از آن قانون عادلانه پیش می‌آید.

 

مبانی مشروعیت از نظر فقه شیعه عدالت است فقیه باید عادل باشد، علم بدون عدالت اعتبار ندارد. اندیشه شهید مزاری در مبانی مشروعیت دولت، عدالت است و بر اساس فقه شیعی استوار می‌باشد. شهید مزاری عدالت اجتماعی را مطرح نمود و عدالت را مبنای مشروعیت حکومت می‌دانست.

 

مشروعیت در جامعه شناسی به معنای مقبولیت است که مردم انتخاب بکنند و نزدیک به دموکراسی است. حکومت‌های قبلی افغانستان و عصر شهید مزاری این مشروعیت و مقبولیت را نداشتند. شورای حل و عقدی که در آن زمان تشکیل شده بود ناقص بود، زیرا همه احزاب و بزرگان شرکت نداشتند و خود شورا فاقد مشروعیت بود و ازاین رو شهید مزاری(ره) آن حکومت را غیر مشروع و انحصاری تلقی می‌نمود و برای تحقق عدالت مبارزه می‌کرد.

 

سپس حجت الاسلام والمسلمین علیزاده پیرامون مطالبات شهید مزاری و بُعد دینی شخصیت شهید مزاری به نکات مهم اشاره نموده گفت: شخصیت‌ها و تفکرشان دچار تحریف می‌شوند، شهید مزاری نیز شخصیت دینی داشت و برخاسته از متن ارزش‌های دینی بود، نباید تحریف گردد. وی افزود؛ شهید مزاری(ره) در خانواده متدین بزرگ شد و پدرش سفارش نموده بود که درس دینی بخواند و از سهم امام(ع) نگیرد. از این رو شهید مزاری(ره) سالهای که در حوزه علمیه قم بود شهریه نمی‌گرفت و پدرش برایش پول می‌فرستاد. شهید مزاری(ع) برای کسب تکلیف دینی به عراق سفر نمود و خدمت امام خمینی(ره) رسید و در مسیر برگشت به ایران توسط ساواک دستگیر و در زندان اوین زندانی گردید و پس از تحمل چندین ماه شکنجه و عذاب رد مرز شد. شهید مزاری به انقلاب جهانی اسلام معتقد بود و از یاران نزدیک امام خمینی(ره) و وکیل عام و تام او در امور افغانستان بود. شهید مزاری(ره) به مبارزه ضد کمونیستی در افغانستان پرداخت و در این راه تا پیروزی جهاد پیش رفت و برای تشکیل حکومت اسلامی تلاش می‌کرد. شهید مزاری با سران نهضت‌های آزادی بخش اسلامی در سراسر جهان ارتباط داشت.

 

مطالبات شهید مزاری عبارت بودند از:

 

  • 1- نگاه جهانی و ضد ناسیونالیستی داشته و معتقد به امت واحده اسلامی بود و برای وحدت امت اسلامی سه شرط داشت: اعتقاد به امت واحده اسلامی - استقلال گروه‌ها - مسلمان بودن هرگروه.
  • 2- معتقد به ولایت فقیه بود براساس فقه سیاسی شیعه.
  • 3- در افغانستان خواهان حکومت اسلامی بود بر پایه ارزش‌ها و احکام اسلامی از جمله عدالت اجتماعی.
  • 4- رسمیت مذهب شیعه را می‌خواست و قوم گرا نبود، بلکه دیگران سوء استفاده نموده او را قوم گرا خواندند.
  • 5- در نهایت آرزوی شهادت داشت که سرانجام به آن فیض عظیم نایل آمد.

در کل شخصیت شهید مزاری سرشار از ارزش‌های دینی بود و مطالباتش نیز براساس احکام و موازین دینی استوار بود.

 

در این قسمت از حاضرین پذیرایی به عمل آمده و آقای سعیدی یکی از طلاب شعر خود را قرائت نمود.

 

 

 

آنگاه آیت الله وثوقی مشروعیت فقهی دولت را از نگاه فقه اهل‌سنت مورد بررسی قرار داده گفت: شهید مزاری معتقد به حکومت اسلامی بود سیره عملی و سخنانش این مطلب را اثبات می‌کند. حزب او نیز پیرو دیدگاه حکومت اسلامی بود، چون به این درک رسیده بودند که در افغانستان ولایت فقیه مشکلات دارد، حکومت اسلامی باید تحقق یابد.

 

راه حل ایشان در مرحله اول حکومت فیدرالی بود که تا حدودی به واقعیت نزدیک بود. ولی آنچه در نهایت پذیرفت حکومت توافقی بود، چون نه ولایت فقیه ممکن بود و نه حکومت دینی اهل سنت.

 

اما مبانی فقهی مشروعیت دولت از نگاه فقه اهل سنت دو بحث دارد:

 

یک: شرایط حاکم اسلامی است که عبارتند از: مرد بودن، بالغ بودن، عاقل بودن، مسلمان بودن، عادل بودن، عالم بودن، شجاعت داشتن، قریشی بودن. نظر اکثر اهل سنت همین است. در المجموع نووی، الاقناع، و احکام السلطانیه ماوردی این شرایط آمده است.

 

دو: راه های انتخاب حاکم. در این بخش اکثریت آنها سه راه را پذیرفته اند.

 

  • 1- کسانی که شرایط را داشته باشند و مردم با او بیعت کنند حکومت او مشروع است و دلیل شان انتخاب خلیفه اول است با این روش.
  • 2- اینکه پیامبر یا خلیفه قبلی انتخاب کند حاکم را و این روش همان کار خلیفه اول است در انتخاب خلیفه دوم از راه استخلاف و همچنین انتخاب خلیفه سوم به صورت غیر معین.
  • 3- مبنای سوم شان اختلافی است که می‌گویند اگر کسی بیاید با زور و غلبه حکومت را بگیرد و لو باغی و شورشی باشد، مشروعیت دارد.

این مبنا در منابع اکثر اهل سنت آمده و نووی در المجموع، دسوقی مالکی، ابن قدامه حنبلی و ابن نجم مصری حنفی به این سه مبنا اشاره دارند.

 

سپس اقای وثوقی این مبانی را مورد نقد قرار داده گفت: این سه راه نحوه به خلافت رسیدن خلفاست، مبنای علمی و دینی نیست، در حالی که بحث ما در مبانی مشروعیت است نه ایجاد حکومت.

 

اشکال دیگر این است که اگر این مبانی را قبول کنیم مربوط به آن زمان است که جهان اسلام یک حکومت و یک حاکم داشت، امروز جهان اسلام 41 کشور است و انواع حکومت‌ها درآن وجود دارد و هیچ کدام بر امت اسلامی تسلط ندارد. کدام شان حکومت مشروع دینی است؟ پس این مبنا در عصر حاضر قابل تطبیق نیست.

 

در افغانستان حکومت‌های قبیلوی و نژادی حاکم بوده و در زمان شهید مزاری حکومت با مبانی دینی وجود نداشت و لذا فاقد مشروعیت بود چون با هیچ یک از این سه مبنا تطبیق نداشت. نه بیعت مسلمانان وجود داشت و نه استخلاف و نه تسلط بر کشور. آن حکومت از نگاه فقه اهل سنت مشروعیت نداشت.

 

شهید مزاری دید که حکومت اسلامی و شرعی به نظر شیعه و سنی ممکن نیست، حکومتی که حقوق همه در آن رعایت شود و نزدیک به عدالت اسلامی باشد. اگر حاکم مشروع ممکن نیست حکومت توافقی و مشارکتی تمام اقوام و احزاب تشکیل شود و به ارزش‌های اسلامی و عدالت نزدیک باشد. لذا بهترین راه از نظر شهید مزاری حکومت مشارکتی تمام گروه‌ها و اقوام و مذاهب بود بر اساس عدالت اجتماعی. این نشست علمی ساعت 12 ظهر با دعای آیت ا... وثوقی پایان یافت.

 

 

بنیاد علمی فرهنگی صبا

 

 

 

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**