خانواده و تربیت

نگاه و گناه

**نوشته شده توسط عبدالعزیز صادقی**. **ارسال شده در** خانواده و تربیت

پرسش:

چرا در اسلام بر کنترل چشم تأکيد فراوان شده است؟

پاسخ:

پاسخ پرسش فوق را با اين مقدّمه آغاز مي­کنم که چشم، يک از مهم‌ترين موهبت­هاي الهي به انسان به شمار مي­آيد که انسان مي­تواند از آن به عنوان وسيله­­اي مهمّي جهت انتقال عواطف و احساسات خود استفاده کند و دريچه­ي دل و انديشه­ي او باشد. حال اگر ما اختيار اين  وسيله­ي مهم  و موهبت الهي را که در اختيار داريم به دست «عقل سليم» و «قلب پاک» بسپاريم در اين صورت انتقال عواطف، ابراز احساسات، نگريستن­­ها، نگاه­ها و نظرهاي ما، همه در محـدوده­­ي شرع خواهـد بود؛ و چنين چشمي، چشمه­ي اميد و ايمان مي­شود و همه­ي نگاه­ها و نظرهاي ما، عبادت و در نتيجه سبب رشـد، تعـالي و تکـامل ما خواهد شد؛ و اگر اين طور نشد بلکه «دل» را به قول شاعري در اختيار «ديده» قرار دهيم تا هـر آنچه را ديده بيند، دل کند ياد:

زدست ديده و دل، هـردو فـرياد       هرآن­چه ديده بيـند دل کند ياد

بسازم خنجـري نيشـش زفــولاد       زنم بـر ديـده تا دل گـردد آزاد

 در این صورت خواهش­هاي آن زیاد و زيادتر شده و در نتيجه چنين نگاه به گناه کشيده خواهد شد چرا که در آمـوزه­هاي ديني ما، فاصله­ي نگاه تا گناه خيلي کم معرّفي شده است: «أَلعُيُونُ مَصَائِدُ الشَيطَانِ؛ چشم‌ها دام­ها [وکمين­گاه­هاي] شيطانند» (عبدالواحد آمدي، غرر الحکم ، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات،1407r، ج2، ص950).

      قرآن کريم به دليل همان کار کرد دو سويه و دوگانه­ي چشم، به انـسان در قبال نگاه­هايش شديداً هـشدار مي­دهد: «إِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَالفُؤَادَ کَانَ عَنهُ مَسؤُلاً؛ [در پيشگاه حکم خدا] چشم، گوش و دل­ها همه مسؤولند» (اسراء/36).

      شاعر پارسي­گوي حکـيم ابوالقاسم فردوسي (متولّد طبران طوس در سال 329 ه- ق)، با توجّه به همين کارکرد دو گانه­­ي چشم مي­گويد:

سپاس تو چشم است و گوش و زبان      کزين سه رسد، نيک و بد بي­گمان

(به نقل از: علي اکبر دهخدا، لغت­نامه­ي دهخدا، دانشگاه تهران، چ سروش، 1338ه- ق، ج 18، ص190).

      اکنون با توجّه به اين مقدّمه­ که چشم به عنوان يکي از مهم­ترين موهبت الهي از پرکارترين عضو و عضله­ي انسان و در عين حال داراي کار برد دو گانه استنوبت يا زمان پاسخ پرسش فوق فرا مي­رسد و آن اينکه در مكتب انسان ساز و نجات بخش اسلام، عـفّت و پاكدامني از ارزش­هاي بس­والاي انساني و اسلامي به شمار مي­آيد و در مقابل، بي­عفّـتي، ناپاکي و بـي­بند و باري جنسي محـكوم شده است. اسلام نخست با راهنمايي و هدايت، مسائل جنسي و شهـواني را كنترل و تعديل مي­كند، مسلمـانان را بـه عـفاف و پاكـدامنـي فـرا مي­خواند، سپس با تدابير حكمت آميز و اصولي زميـنه­هاي انحـراف را از مـيان بـر مي­دارد؛ براين اساس قرآن و سنّت، حجاب در نگاه را که پس از حجاب فيزيکي و بدني از شناخته شده­ترين بُعد از ابعاد حجاب است مطرح کرده؛ و در نتيجه فرونهادن و ترک نگاه و حفظ پاکدامني و پوشاندن عورت بر مردان و زنان را واجب و تخلّف از آن را حرام کرده است. چنـانکه آيـه­ي سي­ام از سوره­ي­ مبادکه­ي «نور» مردان مؤمن را از چشم چراني و نگاه­هاي هوس آلود که به عنوان گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات جنسي است باز داشته و مي­فرمايد: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ؛ [اي پيامبر(ص)] به مؤمنان بگو چشم­هاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند و عفاف خود را حفظ كنند» (نور/30).

      قرآن کريم خطاب بـه زنان بـا ايمان هم اين گونه مي­فرمايد: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»؛ و به زنان با ايمان بگو چشم­هاي خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگيرند و دامان خويش را حفظ كنند(نور/31).

     از تحليل و بررسي اين آيات استفاده مي­شود که قرآن کريم تنها به حفظ چشم از نگاه و نظر، اکتفا نکرده بلکه عملاً دستور به پوشاندن چشم داده تا از شناخت و ديد مردان به دور باشد.شهيد مطهّري…،مي‌نويسد: «پوشش و کنترل چشم به مردان در مقايسه با زنان بيشتر توصيه شده است، زيرا تمايل مرد به نگاه و چشم‌چراني است نه به خودنمايي و تمايل زن بيشتر به خودنمايي است نه به چشم‌چراني» (مرتضي مطهّري، مسأله­ي حجاب، تهران، صدرا، چ سي و دوّم، 1369ه- ق، صص 145ـ 144). همان‌گونه که در آيه­اي تصريح شده: «يَعلَمُ خَائِنَةَ الأَعيُنِ؛ او چشم­هاي که به خيانت مي­گردد مي­داند» (غافر [مؤمن]/ 19). پرهيز از نگاه خيانت‌کارانه و نگاه هوس­آلود به نامحرم، در مورد زنان نيز صدق مي‌کند.

قرآن کريم، در مورد نگاه از شيوه­ي معمول خطاب‌هاي خود، صرف‌نظر کرده و براي هر يک از زن و مرد به طور مستقل دستور داده، شايد اين بدين جهت باشد که چون در اين مورد شبهه وجود دارد که حرمت نگاه ناپاک و فساد آن، اختصاص به مردان دارد و زنان از اين جهت معاف‌اند براي زدودن اين فکر نادرست شيوه­ي مذکور برگزيده شده است (سيّد مهدي موسوي کاشمري، حضور اجتماعي زنان بايد­ها و نبايد­ها،  مجلّه­ي پيام زن، ش155، ص192).

بنابر اين، هنگامي که آيه بر وجوب پوشش بدن توسّط زنان دلالت کند عرفاً از اين حکم آشکار مي‌شود که پوشاندن بدن توسّط زنان براي اين است که مردان به اندام آن­ها ننگرند؛ (دکتر سيّد جعفر حق شناس، حجاب در آيات قرآن با نگاهي به روايات، فصلنامه­ي کتاب زنان، ش36، صص 59ـ 58) و نتيجه اين است که مردان نبايد به اندام زنان نگاه کنند.

البتّه کنترل و محدودسازي نگاه و پوشاندن دامان، فرمان مخصوص براي مردان نيست، زنان نيز بايد نگاه خويش را از مردان نامحرم برگيرند. آيه دلالت مي‌کند که زنان نيز بايد چشم‌ها را از تمام اندام مردان فروگيرند امّا به دليل سيره­ي قطعي مسلمين سر، گردن و دو دست از مچ تا سر انگشتان از اين دستور استثنا شده‌اند (عبدالحکيم رحمتي، آثار تربيتي حجاب اسلامي، مدرسه­ي عالي فقه و معارف اسلامي،پايان نامه­ي کارشناسي ارشد، رشته­ي تربيت اسلامي،1389، ص 41؛ و سيّد ابوالقاسم موسوي خويي، موسوعة الامام الخويي، قم، مؤسسة احياء آثار امام الخويي،1418 ه- ق، ج 32، صص 36ـ 37). بنابراين زنان نيز مجاز به نگريستن به اندام مردان (به جز وجه و کفّين) نيستند. از اين رو، پيامبر اعظم (ص) مي‌فرمايند: «خشم خداوند، سخت است بر زن شوهرداري، که چشم خود را از غير شوهرش يا از کسي که محرم او نيست پر کند (محمّد محمّدي ري‌شهري،ميزان الحکمة، مکتب الأعلام الاسلامي، چ سوّم، 1370، ج13، ح20281).

      از مطالب پيش گفته، به خوبي استفاده مي­شود که نگاه­هاي آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته و صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا مي­كند. در روايت آمده است که از حضرت زکريا سؤال شد چه چيزي آغازگر و زمينه­ساز زنا در فرد مي­شود فرمود: «چشم چراني و خيال پردازي­هاي جنسي» (علي نقي فقيهي، تربيت جنسي مباني اصول و روش­ها از منظر قرآن و حديث، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، قم، چ سوّم، 1388، ص374؛ محمّد بن شاه مرتضي فيض کاشاني، محجة البيضا في تهذيب الأحياء، تحقيق علي اکبر غفّاري، مؤسسه نشر اسلامي، قم، ج5، ص18).  از اين رو، حضرت امام صادق (ع) مي­فرمايد: «اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرَعُ في الْقَلبِ أَلشَّهْوَةَ وَ كَفي بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَة؛ چشم چراني، تخم شهوت را در دل مي­كارد و چنين كاري براي نگاه كننده كافي است كه منشأ فتنه گردد» (روضة المتقين/ ج 9، ص 434).

      نگاه كردن به ناموس ديگران، خواست شيطان است. چشمي كه تيرهاي آلوده­ي نگاه را به نامحرمان پرتاب مي­كند، محل كمين شيطان است. شيطان از كمان چشم­هاي او، ناموس ديگـران را نـشانه مـي­گـيـرد. از ايـن رو، رسـول خـدا (ص) مـي­فرمايد: «أَلنَّظَرةُ سَهمٌ مَسمَومٌ مِن سِهَامِ إِبلِيس؛ نگاه (به­ نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطاني است» (محمّد بن حسن حر عاملي، وسايل الشيعة، تهران، کتابفروشي اسلامي، چ ششم،1367، ج14، ص 139، محمّد محمّدي ري شهري، ميزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامي، چ سوّم،1362.ج10، ص78).

پس بايد مراقب چشمان خويش باشيم تا شيطان، از آن براي تخريب ايمان ما و ناموس مردم استفاده نكند. چرا که نگاه­ها اگر ادامه پيدا کند و مراقبت نشود خطرناک و هلاک کننده است: «أَوَّلُ النَظرَةُ لَکَ وَ الثَّانِيَةُ عَلَيکَ وَ لَا لَکَ وَ الثَّالِثَةُ فِيهَا أَلهَلَاک»؛ نگاه اوّل (تصادفي) مال توست، نگاه دوّم بر ضرر توست؛ و نگاه سوّم باعث انحراف و هلاکت توست» (محمّد بن حسن حر عاملي، وسايل الشيعة، ج14، ص 139، محمّد محمّدي ري شهري، ميزان الحکمة، ج10،ص79، ح19992). از اميرالمومنين علي (ع)نقل شده است: «اِذَا بَصَرَتِ العَينُ الشَّهوَةَ، عَمَي القَلبُ عَنِ العَاقُبَةِ؛ هنگامي که چشم، منظره­ي شهوت انگيز را ببيند، فکر از توجّه (و تفکّر) به عاقبت کور و ناتوان مي­شود» (عبدالواحدآمدي،غررالحکم، ح4063، محمّد محمّدي ري شهري، ميزان الحکمة، ترجمه­ي رضا شيخي، ج13،ص333).پس اگر مورد و محلّي«ناروا» بود، بايد ديده فرو بست و گرنه، اين پلک­ها براي چيست؟ (امير ملک محمّدي ـ فاطمه ملکي، رايحه­ي عفاف، انتشارات منشور وحي، چ ياران، چ پنجم، 1389، ص39).

سزاي چشمان ناپاک

امام باقر(ع) فرمود: جواني از انصار، در هواي گرم مدينه با زني جوان و زيبا برخورد كرد که روسري خود را به خاطر گرما به پشت گردن انداخته و سفيدي دور گردن، بناگوش و صورت زيبايش پيدا بود، آن منظره­ي جذّاب و زيبا سخت نظر جوان انصاري را جلب کرد و چنان غرق تماشاي آن زن زيبا شد که از خود و اطرافش غافل گشت و هر گز چشم از او بر نداشت تا عبور كرد. همان طور كه با نگاه به پشت سرش آن زن را تعقيب مي كرد، وارد كوچه­ي تنگ و باريکي شد در اين هنگام ناگهان صورتش به استخواني... كه از ديوار خانه­اي بيرون زده بود برخورد و شكاف عميق برداشت. وقتي آن زن رفت و ناپديد شد، جوان به خود آمده ديد خون از صورتش جاري است. با خود گفت: به خـدا سوگند! نـزد رسول خدا (ص) مي­روم و اين ماجرا را با او در ميان مي­گذارم. جوان انصاري نزد پيامبر(ص) رفت. حضرت پرسيد اين چه وضعي است؟ او ماجرايش را به عرض رساند. در اين هنگام جبرئيل امين نازل شد و اين آيه را آورد (محمّدبن يعقوب کليني، اصول کافي، موسوعة الکتب الأربعه في احاديث النّبي و العترة، تحقيق محمّد جعفر شمس الدّين، دار التّعارف للمطبوعات، بيروت،1990م، ج 5، ص521) :  «قُل لِلمُؤمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ يَحفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَي لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ؛ به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند، اين براي آن­ها پاكيزه­تر است و خدا به آن­چه مي­كنند، آگاه است» (نور/30). و پس از آن فرمود: «وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ يَغْضُضنَ مِنْ اَبْصارِهنَّ وَ يَحفَظنَ فُروجَهُنًّ؛به زنان با ايمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند» (نور/31).

ارزش چشمان پاک

هر يك از اعضاي بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظيفه­­اي خاصّي بر عهده دارد كه اگر بدان وظيفه عمل كرد، ارزشمند است. رسول خدا(ص) چشمان با ارزش را ايـن گـونه توصيف مي­كند: «كُلُّ عَينٍ باكِيةٌ يَومَ القِيامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعينٍ: عَينٌ بَكَتْ مِنْ خَشيةِ اللهِ وَ عَينٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَينٌ بَاتَت سَاهِرَةً فِي سَبِيلِ اللهِ؛ روز قيامت، همه­ي چشم­ها گريانند جز سه چشم، چشمي كه از ترس خدا بگريد، چشمي كه از نامحرم فرونهاده شود و چشمي كه در راه خدا (و پاسداري از كيان اسلام) شب زنده دار باشد» (محمّد باقرمجلسي، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403r، ج 101، ص 35، ح18).

      چشمي كه کنترل شود و به نگاه­هاي حرام آلوده نگردد، آثار و فوايدي دارد که با توجّه به ظرفيت پژوهش به برخي از موارد مهم آن­ها اشاره مي­گردد:

ديدن شگيفتي­ها و عجايب

رسول خدا(ص) مي­فرمايد: «غُضُّوا اَبْصارَكُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ؛ چشم­هاي تان را (از نامحرم) بپوشانيد تا عجايب و شگفتي­ها را ببينيد» (محمّد باقرمجلسي، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403، ج 101، ص41).

راحتي و آسودگي خاطر

باب علم النّبي(ص) حضرت امام علي (ع) مي­فرمايد: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَرَاحَ قَلْبَهُ؛ آن­كه چشم از نامحرم فرو نهد، قلبش را راحت كرده است» («طَرف» گاهي به معناي چشم و گاهي به معناي پلک چشم آمده است: طَرَفَ فُلَانٌ يعني فلاني نگاه کرد، طَرَفَ بَصَرَهُ أَو طَرَفَبِعَينِهِ يعني پلک­هايش را روي هم نهاد. (لوئيس معلوف المنجد عربي ـ فارسي ترجمه­ي محمّد بندر ريگي، انتشارات ايران، تهران، پيام، چ ششم،1386، ج1، ص1020).

بهره­مندي از پاداش الهي

امام صادق (ع) مي­فرمايد: «مَنْ نَظَرَ إِلَي إِمْرَأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَي السَّمَاءِ أَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ يرْتَدَّ إِلَيهِ بَصَرُهُ حَتَّي يُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العِينِِ؛ هر كس زني را ببيند و بلافاصله ديده­اش را به آسمان بدوزد يا چشم فرو بندد و چشم باز نگرداند مگر خداوند حوريان بهيشتي را به عقد او در آورد» (محمّد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعة، تهران، کتابفروشي اسلامي، چ ششم،1376q، ج20، ص193. شيخ عباس قمي، سفية البحار، ترجمه­ي محمّد باقر ساعدي، مشهد، کتابفروشي جعفري، ج2،ص595 و بحارالانوار، ج 101، ص 37).

بهره­مندي از لذّت ايمان

رسول خدا (ص) مي­فرمايد: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْليسَ فَمَنْ تَرَكَها خَوْفاً مِنَ اللهِ أَعطَاهُ اللهُ إِيمَاناً يجِدُ حَلاوَتَهُ فِي قَلْبِهِ؛ نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطان است و هر كس آن را از ترس خدا ترك كند، خداوند چنان ايماني به او عطا كند كه شيريني­اش را در دل خويش احساس كند» (محمّد بن حسن حرعاملي، وسائل الشيعة، تهران، کتـابفروشي اسلامي، چ ششم،1376q، ج14، ص139، محمّـد محمّـدي ري­شهري، ميزان الحکمة ،قم، مکتب الاعلام الاسلامي، چ سوّم،1362q، ج10، ص78).

بهره­مندي از لذّت عبادت

رسول خدا (ص) مي­فرمايد: «مَا مِن مُسلِمٍ يَنظُرُ إِلَي إِمرَأَةٍ أَوَّلُهُ رَمقَةٌ (رَمَقَ يَرمُقُ رَمقاً رَمقَةً؛ به او انـدکي نگريست يا لحـظه­ي به او نگـاه کرد». (لوئيس معـلـوف المـنجد عربي ـ فارسي ترجمه­ي محمّد بندر ريگي، انتشارات ايران، تهران، پيام، چ ششم، 1386، ج1، ص623). ثُمَّ غَضَّ بَصَرَهُ إِلَّا أَحدَثَ اللهُ تَعَالَي لَهُ عِبَادَةً يَجِدُ حَلَاوَتَهَا فِي قَلبِهِ؛ هر مسلماني بعد از نگاه اوّل به زني، چشم خود را از او باز دارد، خداي تعالي براي او عبادتي ايجاد مي­کند که لذّت آن را در دل احساس مي­نمايد» (نهج الفصاحة، ترجمه­ي غلام حسين مجيدي خوانساري، انصاريان، نگين، قم، چ اوّل، 1385، ص 662).

     بايد توجّه داشت عشق بر خواسته از هوس، اگربا يک نگاه هوس­آلود آمد با يک نگاه هوس­آلود هم مـي­رود و آن­چه باقي مي­ماند تنها ويراني­ها و خرابي­هايي است که از چنين عشقي به جا مانده است که اينک بـه برخي از آن­ها اشاره مي­گردد:

بدنامي طرفين

بسياري از دوستي­ها و ارتباط­هاي نامشروع از نگاه هوس آلود آغاز مي­شود و سبب بدبختي و بدنامي طرفين مي­گردد و حتّي افشا شدن برخي از اين روابط بعد از ازدواج، کانون گرم خانواده را متلاشي نموده، سبب بروز مشکلات خانوادگي و اجتماعي خواهد شد (براي مطالعه­ي بيشتر، رجوع کنيد به: احمد طهماسبي، روابط دختر و پسر، انتشارات ياقوت، چ ياسين، چ چهارم،1390، ص71).

مقايسه­هاي ويرانگر

خود آرايي زن براي ديگران [تماشاي ديگران] از نظر تعاليم ديني حرام و از لحاظ مصالح خانواده و اجتماع بسيار زيانبار است، يکي از زيان­هاي اين کار اين است که اگر بنا باشد زنان با خود آرايي در جامعه ظاهر شوند و به جلب نظر و توجّه مردان ديگر بپردازند هر مردي که از خانه خارج مي­شود با زنان آراسته و جذّابي رو برو مي­شود که خواهي نخواهي دل و ديده­ي او­را به سوي خود جذب مي­کند اين مجذوب شدن به طور طبيعي از توجّه و علاقه­ي مرد به همسرش مي­کاهد، گويي هر بار که او زني آراسته را مي­بيند ناخود آگاه همسرش خويش را در ذهن با او مقايسه مي­کند (محمّد علي سعادت، راهنمايي همسران جوان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، چ پانزدهم، 1389، صص161ـ 162) و اين مقايسه­هاي ويرانگر و هوس آلود، هوس را دامن مي زند و خانواده را در معرض نابودي و ويراني قرار مي­دهد چرا که زني نيست که بتواند با همه­ي زنان به رقابت بر خيزد و همچنان موقعيت خويش را نزد همسرش حفظ کند. شاهد اين مدّعا، غم نامه­هايي است که دخترها و پسرها از دوستي ها و ازدواج­هاي ناکام خود در مجلّات مربوطه در بخـش راز و پـزشک مشاور و... مي­نويسند (رجوع کنيد به: احمد طهماسبي، روابط دختر و پسر، انتشارات ياقوت، چ ياسين، چ چهارم،1390، ص63 به بعد). از اين رو، يکي از علّت­هاي اصلي در تحريم خود آرايي و دلربائي زنان براي نگاه­هاي بيگانه، حفاظت از خانواده و روابط همسري است و از اين حکم اسلامي، زنان بيشتر از مردان سود مي­برند(همان).

نتيجه

اسلام، به عنوان آخرين و کامل­ترين دين الهي به عـفّت، پاکي و پاكدامني مؤمنين که از ارزش­هاي بس والاي انساني و اسلامي است، عميقاً ارج مي­نهد؛ و با تدابير حكمت آميز و اصولي زميـنه­هاي خطرساز و مشکل آفرين را نسبت به اين مهم [عفّت و پاکدامني] از مـيان بـر مي­دارد؛ از اين رو، در آموزه­هاي ديني از مسلمانان خواسته شده است، اگر مورد و محلّي «ناروا و شهوت انگيز» را ديدند، بايد سريعاً ديده فرو ببندند و بدينوسيله چشم خود را کنترل نمايند و گرنه، به فلسفه­ي وجـودي چشم و نيز پلک­ها که بسان چشم­ها، از نعمت­هاي مهم و مفيد خدادي به انسان است، ناجوان مردانه خيانت ورزيده­اند. قرآن کريم، براي حفظ عفّت و پاکدامني و احترام به آن، مسلمانان را از چشم چراني و نگاه­هاي هوس آلود که به عنوان گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات جنسي است، باز داشته و از آنان خواسته است تاچــــشم­هاي خود را از نگاه به نامحرمان فروگيرند و عفاف خود را حفظ كنند. تا بتوانند در گرو حفظ عفّت با امنيت کامل به ترقّي و تعالي خويش ادامه دهند و به کمال کامل انساني خود که قرب به خدا است برسند.   

حديث پاياني

امام علي(ع) مي­فرمايد: «لَيسَ فِي الْبَدَنِ شَئٌ اَقَلَّ شٌكراً مِنَ الْعَينِ فَلا تُعطُوها سٌؤلَهُا فَتَشْغَلُكُم عَنْ ذِكْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل؛ چيزي در بدن كم سپاستر از چشم نيست؛ پس بـه خواسته­اش توجّه نکنيد كه شما را از ياد خدا باز مي­دارد» (محمّد باقرمجلسي، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403ه- ق، ج 101، صص 35ـ 36، ح20).

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**