خانواده و تربیت

روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان

**نوشته شده توسط علی حلیمی/ فوق لیسانس مدیریت/فصلنامه سخن صبا/شماره اول/1389**. **ارسال شده در** خانواده و تربیت

چکیده

از دغدغه های همیشگی اولیاء، معلـّمین و مدیران مـــدارس، بی علاقگی دانش آموزان، به درس، انجام تکالیف درسی و تلاش برای پیشرفت و رشد تحصیلی آنان است. نظریه پردازان آموزشی در این نکته توافق نظر دارند که دانش آموزان برای خوب فهمیدن و خوب درک کردن و یادگیری خوب، به انگیزش نیاز دارند و از عوامل انگیزش درونی و برونی، بر انگیزش درونی تاکید می شود ولی در شیوه های ایجاد انگیزه، روش های مختلفی از سوی صاحب نظران ارائه شده است که در نوشتار ذیل به صورت خلاصه، مؤثرترین و کاربردی ترین روش های انگیزشی برای رشد دانش آموزان بیان شده است.

کلید واژه ها: انگیزش، انگیزه درسی، ایجاد انگیزه.

بیان مسئله

انگیزش که همان چرایی رفتار آدمی است از دیر باز مورد توجه اندیشمندان، روانشناسان، مدیران و به خصوص مدیران کلاس ها و معلمین قرار گرفته است و با تکامل دانش رفتاری و نیاز به واداشتن دانش آموزان به انجام امور کلاسی و درسی از یک سو و پیچیدگی عمیق رفتار انسانی از سوی دیگر، اهمیت ویژه ای پیداکرده که منجر به ارائه نظریات زیادی در این زمینه گردیده است. از جمله سئوالاتی که برای همگان مطرح بوده این است که: چرا برخی دانش آموزان، در درس و انجام دادن تکالیـف درسـی خـود بـی-رغبت و بی انگیزه اند و از یادگیری، مدرسه و آموزش لذت نمی برند. سئوال اصلی این است که چه روش هایی برای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان وجود دارد؟ این نوشتار می کوشد کاربردی ترین روش های ایجاد انگیزه در دانش آموزان را مورد بررسی قرار دهد.

انگیزش

انگیزش، اسم مصدر انگیزیدن است و در لغت، به معنای تحریك و ترغیب، تحریص و هیجان آمده است و در اصطلاح، به معنای میل و رغبتی است كه فرد برای رسیدن به هدفی از خود نشان مى‏دهد. هر قدر این انگیزه و رغبت بیش‏تر باشد، فرد تلاش افزون‏تری از خود نشان می‏دهد. بناء: «انگیزش وضعیت درونی فرد است که محرک، جهت دهنده و عامل رفتار اوست» .

در تعریف دیگر: انگیزش نیرویی است که به رفتار نیـرو می دهد و آن را هدایت می کند.

در روان‏شناسی تربیتی و یادگیری، اصطلاح انگیزش در مورد عاملى به كار می‏رود كه یادگیرنده را برای آموختن درس به تلاش وا می‏دارد و به فعالیت او شكل و جهت می‏دهد .

بنا بر این، انگیزش همان چرایی رفتار است و عامل و محرّک اصلی انسان برای انجام عمل و تکالیف که به او محول می گردد و سبب می شود که در مسائل مربوطه توجه و دقت خود را به کارگیرد. یعنی همانطور که نیرو اشیا را به حرکت در می آورد انگیزش نیز شخص را وادار به حرکت می کند و وقتی دانش آموزان تکالیف خود را تحویل می دهند و به درس توجه می کنند گفته می شود که آن ها برانگیخته شده اند.

اهمیت انگیزش

برای یادگیری، شرایط بسیارى مطرح شده است. برخی از آن‏ها كه بیش‏تر مورد توجه می‏باشند، عبارتند از: آمادگی، انگیزه، تجارب گذشته، موقعیت و محیط یادگیری، روش تدریس معلم، رابطه كل و جزء، تأثیر تمرین و تكرار و مانند آن؛ انگیزش در میان همه عوامل مؤثر بر یادگیری، از اهمیت بیش‏تری برخوردار است، تا آن‏جا كه گفته شده است: سه عامل مهم در یادگیری عبارتند از: 1. انگیزش؛ 2. انگیزش؛ 3. انگیزش.

نقش انگیزش در یادگیری

از اینکه یادگیری و تحصیل فرآیندی متعالی است، مستلزم کوشش عمدی و آگاهانه است. اگر چنانچه دانش آموز و محصلی از توانایی بالا هم برخوردار باشد اما هنگام یادگیری و درکلاس توجه کافی نداشته باشد، قادر به یادگیری نخواهد بود. برای اینکه دانش آموزان بتوانند از برنامـه های آموزشی حداکثر بهره را ببرند، باید مربیان زمینه ای فراهم آورند که در آن دانش آموزان با درگیر شدن در فعالیت های یادگیری برانگیخته شوند. بناء انگیزش با یادگیری ارتباط دارد و انگیزش مقدمه برای یادگیری بهتر و عمیق تر است. در باره تاثیر انگیزش بر یادگیری، پژوهش های زیادی انجام شده است و مطالعات نشان داده است که: دانش آموزانی که انگیزش تحصیلی بالایی دارند، فعــالیت های تحصیلی بیشتری را می پذیرند، تکالیف درسی بیشتری انجام می دهند و در نتیجه موفقیت بیشتری را کسب می کنند.

انگیزش و یادگیری سالهاست که توجه روان شناسان تربیتی و محققان علوم رفتاری را به خود جلب کرده است آنان در این ارتباط می گویند باید:

 به یادگیری راغب باشیم.

 قدرت و توانایی یادگیری را داشته باشیم.

 فرصت و امکان یادگیری به ما داده شود.

 در آنچه یاد می گیریم راهنمایی لازم شده باشد.

از این چهار عامل، سه عامل اخیر یعنی: قدرت، فرصت و راهنمایی وقتی سودمند خواهند بود که ما یاد گرفتن را بخواهیم، یعنی محرک یا انگیزه ای ما را به آموختن برانگیزد؛ زیرا همان طور که می دانیم یادگیری عبارت از تغییر کم و بیش دائمی در رفتار است که در نتیجة فعالیت خود فرد انجام می گیرد.

با توجه به این نکته، فرد وقتی فعالیت می کند که عاملی او را به این فعالیت برانگیزد، پس بدون انگیزه و برانگیختگی، یادگیری وجود نخواهد داشت بنابر این، هرگونه آموزشی باید بر نیازها و انگیزه های اساسی و فرعی در محصل مبتنی باشد و او را برای آموختن برانگیزد. وجود انگیزه نه تنها با آغاز یادگیری ضروری است، بلکه برای ادامه و تقویت آن و حل مسائل و مشکلاتی که پیدا می شود و کاربرد آموخته ها در اوضاع تازه نیز ضرورت دارد و بدین سبب که انگیزه قوی، دقت و تمرکز فعالیت ذهنی را زیاد می کند، پیدایش خستگی را به تاخیر می اندازد و پذیرش راهنمایی را در یاد گیرنده بیشتر می کند. به این ترتیب انگیزه یا محرک، شرط ضروری هرگونه یادگیری است.

انواع انگیزش

انگیزش به دونوع قابل تقسیم است

 انگیزش بیرونی: برخی افراد از طریق انگیزش بیرونی یعنی تقویت‌كننده‌هایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و... وادار به عمل می شوند. در نظریه رفتارگرایی از آن، به چگونگی تاثیر محیط بر انگیزش دانش آموزان یاد می کنند .

انگیزش درونی: برخی افراد از طریق انگیزش درونی چون: رضایت خاطر، احسـاس خوب از یادگیری، علاقه و لذت بردن از درس و... وادار به عمـل مــی-شوند .

آنچه بیشتر موجب رفتار خود‌ جوش می‌شود، انگیزه درونی است. هدف عمده ی فعالیت‌های پرورشی معلم یا مربی این است كه دانش‌آموز به تدریج از انگیزه‌های بیرونی به سمت انگیزه‌های درونی هدایت شود.

تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است كه افراد با انگیزه درونی احساس كفایت بیشتری در خود دارند و كمتر به دیگران اجازه می‌دهند كه محرك رفتارشان شوند. این گروه از دانش‌آموزان، خود تعیین كننده رفتارها هستند و به خاطر كفایتی كه در خود احساس می‌كنند، باور دارند كه می‌توانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند. این گروه از دانش آموزان با انگیزه درون‌گرا، تصورشان این است كه موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر نحوه رفتار صحیح یا غلط خودشان است .

برخلاف آن ها، دانش‌آموزان با انگیزه برون‌گرا، احساس بی‌كفایتی یا کم كفایتی داشته و همواره تصور می‌كنند كه موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر: معلم و سئوالات سخت است. این گروه از دانش‌آموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. چرا كه اندك تلاش آنها به خاطر همان انگیزه‌های بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا كسب خواست معلم است. این ها در صورت كسب موفقیت اندك هم آن را به شانس و تصادف نسبت می‌دهند و نه به تلاش و استعداد خود، این دانش‌آموزان حتی اگر نیم‌ نگاهی به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعب‌ الوصول می‌دانند كه دست به عمل نمی‌زنند، در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید.

روش های ایجاد انگیزش درسی

روان‏شناسان انگیزه‏ها را به گونه‏های متفاوتی بیان كرده‏اند و به همین دلیل، دیدگاه‏های بسیار متنوّعی درباره روش و شیوه های انگیزشی ارائه نموده‏اند؛ چنان‏كه فروید (Simund freud) «لیبیدو» (Libido) یا «شور زندگی» را اساس نیروی جنسی و فعالیت‏های آدمی می‏شناسد؛ هرمان هسه (Herman hesse) مفهوم «دوگانگی» را در نوشته‏ها و آثار خود مهم تلّقی می‏كند و گروهی دیگر مانند هنری موری (menry Murray) و ابراهام مزلو (Abraham Harold Maslow) نیازها را اساس بروز رفتار می‏دانند.

در مورد شیوه های ایجاد انگیزش درسی باید گفت: ازآنجا که رابطه درسی یک رابطه دو سویه میان معلم و دانش آموز است ایجاد انگیزش نیز دو سویه خواهد بود، برخی از عوامل مربوط می شود به دانش آموزان و بخشی هم به معلمین کلاس ها ارتباط دارد.

آنچه مربوط می شود به دانش آموزان عبارتند از: وجود نیاز و یا علاقه برای پیشرفت و تلاش برای رفع نیازها و رسیدن به پیشرفت و موفقیت. عمده ترین عامل انگیزشی در محصلین احساس نیاز است و یکی از نیازها نیاز به پیشرفت است که در نظریه رفتاری مطرح شده و مجال طر ح آن ها در این نوشتار نیست.

وظایف معلمان در کلاس درس

معلمان در برانگیختن دانش آموزان دارای وظایف بسیاری است و معلم بیشترین نقش را در کلاس و بهره گیری از فضای آموزشی دارد که به چهار وظیفه مهم آنان اشـــاره می-شود:

1- وظیفه تحریکی: درگیر کردن محصلان با مسائل و نیازها.

2- وظیفه انتظاری: توصیـف و توضیـح درست به محصـل که آنچــه را مــی-گـوید، آنها مـی توانند در پایان آموختن انجام دهند (یعنی ایجاد توانایی های تازه).

3- وظیفه تشویقی: تدارک پاداش هایی برای پیشرفت در راهی که پیشـرفت محصـل را بر مـی انگیزد.

4- وظیفه انضباطی: کاربرد پاداش ها و تنبیه برای هدایت و کنترل رفتار منحرف .

 الف) روش تعاملی

برای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان، روش های زیادی از سوی دانشمندان روانشناسی تربیتی و غیره ارائه گردیده اند که نقاط مشترک زیادی باهم دارند که با مطالعه روش های مختلف و مقایسه با یکدیگر و با حذف نقاط مشترک به این نکات اشاره می گردد:

1. طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب: مطالب یا موضوعی را که می خواهیم برای محصلین درس دهیم به صورت پرسش هایی روشن و جالب که آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب کنند، مطرح کنیم.

2. به وجود آوردن احساس نیاز در دانش پژوه: وقتی دانش آموزی بر اثر شکست در درس تازه، نسبت به آن درس نگرش منفی پیدا می کند، باید به او کمک کرد تا در درس تازه موفقیت کسب کند و در نتیجه به تصویری مثبت تر، نسبت به توانایی خود در مورد یادگیری مطلب درسی دست یابد، زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود. آنچه را که از دانش آموزان به عنوان هدف آموزشی انتظار داریم در آغاز درس دقیقا برای آنان بگوییم.

3. تعیین هدف هایی روشن ، معین و مناسب با توانایی دانش آموزان: در شرایط مقتضی، از تشویق های کلامی استفاده شود. استفاده از کلماتی چون: خوب، آفرین، مرحبا و عالی بود، پس از عملکرد درست دانش آموز، از تدابیر موثر در ایجاد انگیزه است.

4. فراهم کردن احساس موفقیت در دانش آموزان: هیچ چیز مانند خود موفقیت به موفقیت کمک نمی کند. تکالیفی را که ارائه می کنیم باید نه بسیار مشکل باشد و نه ساده، باید از ارائه تکالیف یکنواخت پرهیز کرد، به عبارت دیگر باید از خاصیت برانگیختگی مطالب مختلف استفاده کرد. از آزمون ها و نمره ها به عنوان وسیله ای برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان استفاده شود. تکالیفی را که به دانش آموزان می دهید، همه را بعدا از آنان بخواهید.

5. تبادل نظر با دانش آموزان در باره مشکلات درس و شرکت دادن آنان در طرح نقــشه های کار و فعالیت: قدردانی از کار دانش آموز، او را به انجام کوشش و دلبستگی بیشتر وادار خواهد کرد.

6. فعال کردن دانش آموز هنگام تدریس و وادار کردن وی به انجام کارهایی درباره درس: این کار می تواند در او انگیزه قوی ایجاد کرد.

7. استفاده از علایق موجود یادگیرنده: مربیان و والدین می توانند علایق موجود دانش آموز را بشناسند و از آن استفاده کنند. به این صورت که از موضوعات، دروس و فعالیت هایی که دانش آموز به آنها علاقه دارد در جهت علاقه مند کردن او به فعـالیت هایی که کمتر علاقه دارد، استفاده کرد.

8. تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان: اگر معلم بتواند ضمن درس، مسائل مربوطی را مطرح، یا طرح هایی را ارائه کند که نیاز به دانش و بینش داشته باشد آنچنان که دانش آموزان را برای یافتن پاسخ به تلاش و کوشش فکری وادارد.

9. در آمیختن درس با تفریح و بازی های سالم: تفریحات سالم دانش آموزان را به آموختن علاقه مند و آماده تر می سازد و با فعالیت های جالب می توان درس را شیرین و یاد ماندنی کنیم .

10. اجرای نقش: بهتر است در زمینه برخی از موضوعات از جمله تاریخ، ادبیات، دینی و… دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند. اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر می باشد.

11. تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی: سعی شود تا دانـش آمــوزان آنچه را كه می خواهند یادبگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند.

12. مشخص كردن نحوه انجام كار برای یادگیرنده: كاری را كه دانش آموز قرار است انجام دهد باید دقیقا مشخص شود.

13. ارائه مطالب آموزشی از ساده به دشوار: یعنی می توان با فعال سازی گام به گام دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود.

14. توجه به وضع جسمانی دانش آموزان وضع ظاهری كلاس : كلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود.

15. خودداری کردن از مقایسه نمودن دانش آموزان با یكدیگر: یک معلم خوب هیچ زمان در موقع درس به مقایسه دانش آموزان نمی پردازد زیرا این عمل حس انتقام و نفرت نسبت به معلم و هم کلاسی را در دانش آموز ایجاد می کند.

16. قدردانی از كار دانش آموز: قدردانی از عمل، او را به كوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود.

17. برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی: وقتی دانش آموز احساس می کند که آنچه یاد می گیرد می تواند کلید حل معماهای پیچیده زندگی اطراف او باشد، در تقویت انگیزه او مؤثر خواهد بود.

18. اطلاع فوری دانش آموز از میزان پیشرفت در كار: آگاهی از نتیجه كار در هر مرحله از آموزش، دانش آموز را از عملكرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .

19. علاقه مندی یاد دهنده به موضوع: در بسیاری از مواقع مشاهده می كنیم كه بی علاقه بودن یادگیرندگان به موضوعی خاص، ناشی از علاقه مند نبودن والدین و مربیان آنهاست. معلمی كه در زنگ انشاء، ورقه های ریاضی را تصحیح می كند یا در ساعت ورزش به بافندگی مشغول می شود، عملا به یادگیرندگان می گوید كه برای این فعالیت ارزش قائل نیست.

20. مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی: این بازدارنده ها موجب دلسردی و كاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود. مثلا معلمی ممكن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به كلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تكالیف سنگین تعیین كند، زیاد درس بدهد، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد.

21. انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یك نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می كند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می شوند.

22. آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و كردار خود در كلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آنها در تهیه برنامه.

ب) روش انگیزشی استاد محور

در یک تحقیق دیگر، به روش های ایجاد انگیزه در کلاس با یک سری تفاوت ها نسبت به روش های قبلی به صورت ذیل اشاره شده است:

1. توجه به تفاوتهای فردی در رفتار کلاسی، تقسیم کار و دادن مسئولیت به فراگیران.

2. روشن و قابل حصول بودن اهداف درسی و کلاسی.

3. تکیه بر توانایی ها و نکات قوت فراگیران.

4. پاداشها بر حسب تفاوتهای فردی افراد حالت فردی داشته باشد.

5. پاداشها در حد کار انجام شده توسط فراگیر باشد.

6. از ایجاد تبعیض در کلاس خودداری شود.

7. فعالیتهای کلاسی قبلاً برنامه ریزی شود.

8. برنامه جهت پیشرفت فراگیران تهیه و تدوین گردد.

9. فعالیتهای فراگیران یه طور مجزا مشخص و زمانبندی گردد.

ج) روش های ایجاد انگیزش با تمرکز بر نیازهای طبیعی

در کتاب روانشناسی تربیتی، اصول و کاربردهای آن با تکیه بر تئوری نیازهای «ابراهام مزلو » به هفت روش دیگر اشاره شده است که عبارتند از:

1. به دانش آموزان کمک کنید که نیازهای کمبودی خود را برطرف نمایند

2. به دانش آموزان کمک کنید که علاقه به پاسخ گویی به نیازهای وجودی را در خود ایجاد کند.

3. احساس موفقیت را ارتقا دهید.

4. به دانش آموزان کمک کنید که انگیزش پیشرفت خود را رشد دهند.

5. از رقابت فراوان احتراز کنید.

6. از علایق دانش آموزان بهره گیرید.

7. به دانش آموزان کمک کنید تا در خود محور نظارت متعادلی را به وجود بیاورد.

نتیجه گیری

با مرور مطالب گذشته روشن می گردد که در میان عوامل مؤثر بر یادگیری، انگیزش جایگاه ویژه ی دارد و ما با تعریف انگیزش و اهمیت و ضرورت آن در روند آموزش آشنا شدیم. همچنین روشن شد که انگیزش مقدمه یادگیری است. وجود انگیزه نه تنها با آغاز یادگیری ضروری است، بلکه برای ادامه و تقویت آن و حل مسائل و مشکلاتی که پیدا می شود و کاربرد آموخته ها در اوضاع تازه نیز ضرورت دارد.

انگیزه قوی، دقت و تمرکز فعالیت ذهنی را زیاد می کند، پیدایش خستگی را به تاخیـر مـی اندازد و پذیرش راهنمایی را در یاد گیرنده بیشتر می کند.

در روند انگیزش درسی دانش آموزان، بر انگیزه های درونی تأکید بیشتری می شود، زیرا انگیزه های پایدارتری را در دانش آموزان به وجود می آورد.

سه طبقه بندی از انواع و روش های مختلف ایجاد انگیزه در دانش آموزان ارائه گردید که یکی روش تعاملی است که معلم و دانش آموز به طور مشترک برای ایجاد انگیزه تلاش می ورزند و روش دیگر روش استاد محور است که استاد در ایجاد انگیزه نقش ایفا می کند و یکی هم روش ایجاد انگیزه از طریق رفع نیازهای طبیعی است که در آن بیشتر دانش آموزان در تلاشند تا برای رفع نیازهای خود بکوشند.

به نظر می رسد که هر سه روش را می توان به صورت ترکیبی و تعاملی مورد توجه و استفاده معلمین و دانش آموزان قرار داد و بسته به شرایط محیطی و مقتضیات موجود هر کدام که بیشترین کارایی را داشته باشد می توان به عنوان روش ایجاد انگیزه، مورد بهره برداری قرار داد.

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**