دین و مذهب

قلمرو حريم خصوصي از منظر قرآن و احاديث

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** دین و مذهب

 قلمرو حريم خصوصي از منظر قرآن و احاديث

 

نجيب‌الله حکيمي *

چكيده

يكي از حقوق اساسي و بنيادين بشر كه در منابع اسلامي و قوانين كشورها و اعلاميه جهاني حقوق بشر مورد توجه قرار گرفته است حق برخورداري اشخاص از مصونيت و حرمت حريم خصوصي است. نياز به حريم خصوصي، امري بسيار ريشه‌دار و فطري است که با کرامت انساني ارتباط وثيق دارد و هدف از آن تكريم تماميت مادي معنوي انسان و تعالي شخصيت او مي باشد و رعايت اين حق فضاي لازم براي رشد و تكامل شخصي افراد را فر اهم ساخته و از تنزل انسان‌ها در حد يك ابزار جلوگيري مي‌كند. نوشتار پيش‌رو با درک ضرورت تحليل اين موضوع، مي‌کوشد به اين سؤال پاسخ داده شود كه قلمرو و مصاديق اين حق تا كجاست و چه بخش‌هاي را شامل مي‌شود؟ تا افراد با شناخت حريم شخصي ديگران از هر دخالتي که موجب نقض آن حريم مي‌شود اجتناب کنند. برآيند اين تحقيق نشان مي‌دهد كه: از منظر قرآن‌كريم و روايات و نگاه‌هاي حقوقي، مرزها و محتواي آنچه به‌عنوان حريم خصوصي تلقي مي‌گردد عبارتند از: آزادي انديشه، کنترل بر جسم خود، داشتن خلوت و تنهايي در منزل خصوصي، کنترل بر اطلاعات شخصي و ارتباطات خصوصي، رهايي از نظارت‌هاي سمعي و بصري، حمايت از حيثيت و اعتبار شخص و حمايت در برابر تفتيش‌ها، تجسس‌ها و رهگيري‌ها و در نهايت حق تعيين سرنوشت براي خود.

واژه‌هاي كليدي: حريم، حريم خصوصي، قرآن، روايات، حقوق و آزادي‌هاي فردي.

روزنه

انسان­ها بنا بر فطرت خود، قلمروهايي را محدوده خصوصي خويش مي دانند و در آن پناه مي‌گيرند و انتظار دارند ديگران بدون رضايت شان به آن قلمرو وارد نشوندوبه اطلاعات آن دسترسي نداشته باشند؛ زيرا در اين پناه‌گاه امنِ خصوصي است که زندگي و حيات براي آنان ميسور مي‌شود. بنابراين حمايت و معيار از حريم شخصي افراد بايد داراي مباني متعدد و محكمي باشد تا بتوان با استناد به آن مباني افراد را از ورود به حريم شخصي ديگران بازداشت.

پژوهش نشان مي‌دهد که حمايت از حريم خصوصي در حقوق اسلامي از اهميت فوق‌العاده بر خوردار است. زيرا دين مقدس اسلام به عنوان دين جامع ، کامل وخاتم اديان الهي است، حريم خصوصي انسان‌ها را کاملاً مورد توجه قرار داده است. در کتاب و سنت گزاره‌هاي مختلفي وجود دارد  که دلالت بر اهميت حريم خصوصي انسان‌ها و مصونيت آن دارد. با وجود اين که اهميت ارزش و معيار حمايت از حق حريم خصوصي در اسلام با مباني متعدد ومحکمي مورد حمايت قرار گرفته است، متأسفانه اهميت اين حق و آثار ناشي از آن در روابط افراد با يکديگر و با حکومت نه درقوانين و مقررات مدون و نه در عمل، آن چنان که بايد درک شودوموردحمايت واقع شود،نشده و حمايت‌هاي لازم نيز از آن صورت نگرفته است. به نظر مي‌رسد يکي از دلايل اين وضع تأسف‌انگيز نبود آگاهي کافي از دستورات اسلام در باره حريم خصوصي است. از اين رو، در مقاله حاضر تلاش بر اين است که تصويري از دستورات و توصيه‌هاي اسلام را در باره حق حريم خصوصي ارايه دهد. تا افراد با شناخت حريم شخصي ديگران از هر دخالتي که موجب "نقض حريم خصوصي" مي‌شود اجتناب کنند.

1. مفهوم شناسِي

أ.حريم در لغت

واژه­هاي همچون حرمت، تحريم، حرام و إحرام و مشتقات آن، از ماده‌ي «حرم» (حاء وراء وميم) مشتق شده‌اند وهمه به يک معناي کلي که همان منع و تشديد است بر مي گردد.«احمد بن فارس بن زكريا،1404ق، ذيل ماده حرم».

از مجموع کلمات اهل لغت چنين بدست مي‌آيد كه حريم، در سه معنا و مفهوم نزديک به­هم به‌کار مي رود: 1.«حريم به معناي آنچه نبايد هتک شود»؛ 2.«حريم به معناي آنچه مورد حمايت است»؛ 3.«حريم به معناي ممنوعيت تماس».

ب.حريم در اصطلاح فقهي

حريم در فقه نيز به­معناي منع است يعني چيزي که نزديک شدن به آن براي غير صاحبش ممنوع است.(مجلسي، 1406ق، ج6، ص241.)

ج.حريم خصوصي در اصطلاح حقوقي

حريم خصوصي آن بخش از زندگي هر انسان است كه در آن از آزادي در برابر بازخواست و كيفر حقوقي، بر خوردار مي‌باشد  و هر گونه تصميم‌گيري نسبت به آن، اطلاع، ورود و نظارت بر آن منحصراً در اختيار اوست و مداخله ديگران در آن، يا دسترسي به آن، بدون اذن او مجاز نيست.(اسكندري،  1390، ص43؛ محسني،1389، ص17).

بنابر اين قلمرو «حريم خصوصي» بخش‌هاي مختلفي را در بر مي‌گيرد که ما در ذيل به تبيين آن مي‌پردازيم:

2.قلمرو حريم خصوصي در آيات و روايات

1-2.انديشه و عقيده و مصونيت آن از تفتيش

اساسي‌ترين عنصر در تشكيل شخصيت آدمي و رفتار او، عقيده است كه بر مبناي تفكر، شكل مي‌گيرد. به همين جهت، يكي از قلمرو «حريم خصوصي»حوزه «انديشه و عقيده» است. اين حوزه، جايي است كه خداوند با همه عنايتي كه نسبت به هدايت انسان دارد، اما هيچ‌گاه نخواسته است آزادي و اختيار او راسلب نمايدواو را تحت فشار قرار دهد. درحاليكه اگر او اراده فرمايد كه همه انسان‌ها به راه راست بروند، قطعاً چنين خواهد شد. }وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَميعاً{؛     (يونس/ 99.) «و اگرپروردگارت مي‏خواست، حتماً تمام كساني كه در روي زمين هستند، همگي آنان، ايمان مي‏آوردند.»

خداوندخواسته است كه انسان‌ها با اختيار و آزادي خويش، راه را انتخاب نمايند. }وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْيؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيكْفُر{؛ (کهف/29.) و بگو: حق از جانب پروردگار شماست، و هر كس خواهد پس ايمان آورد، و هر كس خواهد پس كفر ورزد.

            تفتيش عقيده بر اساس مباني ديني،حقوق بشر و قوانين اساسي كشورهاي مختلف ممنوع است. زيرا عقيده يكي از جلوه‌هاي روشن حريم خصوصي است. بدين جهت،مورد حمايت قراردادن افكاروعقايد انسان‌ها،حمايت ازحريم خصوصي است .

 البته بايد توجه داشت كه داشتن انديشه و عقيده، با بيان و نشر آن، فرق مي‌كند. آنچه جزء حريم خصوصي است، داشتن انديشه و عقيده است، نه بيان و نشر آن؛ يعني كسي حق ندارد ديگري را تحت فشار قرار دهد و او را به افشاي عقيده‌اش وادار نمايد، يا او را مجبور كند تا دست از عقيدة باطلش بردارد؛ چون اين جزء حوزه شخصي و حريم خصوصي اوست و شخص در اين حوزه آزاد است. اما بيان و نشر انديشه، جزء حوزه و حريم عمومي است. از اين رو در جامعه اسلامي، اجازة بيان و نشر افكار و عقايد باطل را به صاحبان آن نمي دهند؛ زيرا در واقع، نوعي تجاوز به حريم ديگران است و راه رشد آنان را سدّ مي‌كند.( اسكندري، پشين، صص208- 206؛ محسني، پشين، ص 292.)

2-2.  منزل و خلوت افراد

منزل ي‍‍کي از مصادي‍‍ق و حوزه‌هاي حري‍‍م خصوصي افراد است که باي‍‍د از دي‍‍د و نظارت دي‍‍گران مصون باشد.

«منظور از «منزل» هر مکاني است که شخص آن را به عنوان محل خلوت و استراحت  و انجام امور شخصي و خانوادگي خود انتخاب کرده است و اين انتخاب او با قوانين مغاير نيست. بر اي‍‍ن اساس، انواع خانه‌ها، چادرهاي مسکوني، اتاق هاي اختصاصي ‍‍ هتل‌ها، مهمانسراها، خوابگاها و اتاق‌هاي استراحت بي‍‍مارستان‌ها از مصاديق منزل به شمار مي‌‍‍‌روند.» (انصاري، 1386، ص157.)

در قرآن كريم به ضرورت رعايت حريم خانه غير، تصريح و حتي به شيوه ورود آن نيز اشاره شده است. خداوند متعال خطاب به اهل ايمان مي‌فرمايد: }يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيوتاً غَيرَ بُيوتِكُمْ حَتَّي تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلي أَهْلِها ذلِكُمْ خَيرٌ  لَكُمْ لَعَلَّكُم تَذَكَّرُونَ ٭ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّي يؤْذَنَ لَكُمْ وَ إِنْ قيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكي‏ لَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ ٭ لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيوتاً غَيرَ مَسْكُونَةٍ فيها مَتاعٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ يعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُون{(نور/27- 29.) «اي كساني كه ايمان آورديد! در خانه‏هايي غير از خانه‏هايتان، وارد نشويد تا اينكه به درستي رخصت طلبيد و بر اهل آن (خانه) سلام كنيد اين براي شما بهتر است باشد كه شما متذكّر شويد. و اگر هيچ كس را در آن (خانه) نيافتيد، پس در آن وارد نشويد تا اينكه به شما رخصت داده شود و اگر به شما گفته شود: باز گرديد! پس باز گرديد اين براي شما [پاك كننده‏تر و] رشد آورتر است و خدا به آنچه انجام مي‏دهيد داناست. هيچ گناهي بر شما نيست كه وارد خانه‏هاي غير مسكوني شويد كه در آن ها كالا (و بهره‏اي) براي شماست و خدا آنچه را آشكار مي‏نماييد، و آنچه را پنهان مي‏داريد، مي‌داند.»

در اين آيات بخشي ازآداب معاشرت و دستورهاي اجتماعي اسلام كه ارتباط نزديكي باحفظ عفت عمومي دارد بيان شده است، و آن طرز ورود به خانه‏هاي مردم و چگونگي اجازه ورود گرفتن و اهميت دادن به حريم شخصي ديگران است.

در اهميت حرمت منزل همين بس كه شخص متعرض اگر خونش ريخته شود يا چشمش كور شود خونش به هدر رفته و حق مطالبه ديه يا قصاص را ندارد.امام صادق(ع)مي‌فرمايد: «إِذَا اطَّلَعَ رَجُلٌ علي قَوْم يشْرِفُ عَلَيهِمْ أَوْ ينْظُرُ إِلَيهِمْ مِنْ خَلَلِ شَي‏ءٍ لَهُمْ فَرَمَوْهُ فَأَصَابُوهُ فَقَتَلُوهُ أَوْ فَقَئُواعَينَهُ فَلَيسَ عَلَيهِمْ غُرْمٌ وَ قَالَ إِنَّ رَجُلًا اطَّلَعَ مِنْ خَلَلِ حُجْرَةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَجَاءَ رَسُولُ اللَّه(ص) بِمِشْقَصٍ لِيفْقَأَعَينَهُ‏ فَوَجَدَهُ قَدِانْطَلَقَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)أَي‌خَبِيثُ أَمَا وَاللَّهِ لَوْ ثَبَتَّ لِي لَفَقَأْتُ عَينَيكَ.»(الكافي، 1407ق،ج7،ص291.) «هرگاه مردي از بالا بر گروهي اشراف پيدا کند، يا از سوراخ چيزي [مانند درب يا ديوار آنان]، به [درون خانه] آنان نگاه کند و آنان به طرف او تيري شليک کنند که به او اصابت کند و او را بکشد يا چشم او را کور کند، بر آنان غرامتي نيست و [نيز] فرمود: مردي از سوراخ [ديوار] درون حجره [و اتاق] پيامبر(ص)را نگاه مي‌کرد پيامبر(ص) با پيکاني به سوي او آمد تا چشمش را کور کند، اما ديد او فرار کرده است. پس فرمود: اي خبيث! به خدا قسم اگر مانده بودي، حتماً دو چشمت را کور مي‌کردم»

فقهاي شيعه نيز بر اساس همين روايات در چنين مواردي حق دفاع را براي صاحب خانه قايل شده‌اند و در صورتي که نقص عضو يا جراحتي بر نگاه کننده وارد شود، آن را هدر و بدون ديه يا قصاص اعلام کرده‌اند.(کنگرة جهاني حضرت رضا(ع) فقه الرضا، 1406ق، ص310 و شيخ مفيد، 1410ق، ص742؛ امام خميني، 1372، ج1،صص 492- 491؛ نجفي، 1392ق، ج41، ص 368.)

مصونيت مسكن،اشخاص در قانون اساسي افغانستان مورد توجه قرار گرفته است: «مسکن شخص ازتعرض مصون است. هيچ شخص، به شمول دولت نمي تواند بدون اجازه ساکن وي اقرار محکمه باصلاحيت و به غيرازحالات وطرزي که درقانون تصريح شده است، به مسکن شخص داخل شود يا آن را تفتيش نمايد.»(قانون اساسي،ماده38)

3-2.حريم خصوصي خانواده

خانواده مهم‌ترين نهاد اجتماعي است كه آرامش زن و مرد و روابط عاطفي پدر و مادر به فرزندان زمينه شكل‌گيري آن را فراهم آورده است. بنابر اين زوجيت و قرابت، عناصر اصلي سازنده خانواده به شمار مي‌آيد. عواطف عميق و همبستگي روحي حاكم بين اعضا، خانواده را به صورت نهاد ممتازي جلوه‌گر مي‌سازد.ولي با توجه به قواعد اخلاقي و حقوقي حاكم بر مناسبات خانوادگي در مي‌يابيم كه استحكام و بقاي مناسبات عاطفي و اجتماعي منوط به كار بست همين قواعدي است كه علاوه بر تأكيد عناصر مشترك در تحكيم خانواده به نحوي«حريم خصوصي» را مورد شناسايي قرار داده است.

 امروزه بسياري از مشكلات زندگي مشترک ناشي از احترام نگذاشتن به حريم خصوصي يكديگر و خدشه‌دار كردن آن است. زندگي مشترك به معني به شراكت گذاشتن همه چيز با همسراست، اما در اين بين نمي‌توان انكار كرد كه هر انساني مستقل از ديگران است، همان‌طور كه كودك از والدينش يا حتي خواهر يا برادر دو قلويش مستقل است. وقتي دو نفر با هم ازدواج مي‌كنند، روي همسرشان احساس مالكيت دارند و گاهي به خودشان حق مي‌دهند كه در مورد همه چيز همسرشان تصميم بگيرند. وقتي انساني كه ذاتا آزاد و مستقل است حق تصميم‌گيري براي خود نداشته باشد و به اصطلاح حريم خصوصي براي خود قايل نباشد، دو اتفاق ممكن است رخ دهد؛ يا از اين‌كه حريم خصوصي خود را از دست داده احساس بدي پيدا مي‌كند كه به پرخاشگري و عصبي بودن مي‌انجامد، يا به شخصيتي وابسته تبديل مي‌شود كه بدون همسرش نمي‌تواند هيچ كاري انجام دهد و از خود هيچ چيز ندارد.(كاتوزيان، 1368، ج4، ص4).

مصاديق حريم خصوصي در مناسبات خانوادگي

محدوده‌اي از عقايد، احساسات، رفتارها و وي‍ژگي‌هاي هر عضو خانواده كه براي ديگر اعضا آشكار نباشد يا علي‌رغم آشكار بودن، از افشاي آن راضي نباشد و در مقابل ورود و نظارت ديگر اعضا واكنش نشان دهد، حريم خصوصي تلقي مي‌گردد؛ بنابراين اعضاي خانواده در مناسبات خانوادگي در برخي امور براي خود حريم خصوصي قائل‌اند كه مهم‌ترين آن بدين شرح  است:

الف)حريم خلوت: هر يك از اعضاي خانواده براي تنظيم احساسات و آرامش فكري و روحي نياز به مكان و حريم خلوت دارد. اتاق خصوصي زن و شوهر حريم مكاني آن‌هاست. اتاق اختصاصي هر يك از فرزندان خانواده حريم خصوصي وي به شمار مي‌آيد. پيش‌بيني اتاق اختصاصي به معناي محدود ساختن دسترسي ديگر اعضاي خانواده به آن اتاق است كه از شناسايي حق خلوت در مناسبات خانوادگي حكايت دارد. حق خلوت تنها به اتاق اختصاصي محقق نمي‌شود؛ بلكه اختصاصي بخشي  از يك فضاي مشترك كه معمولا امور شخصي عضو در آن بخش به انجام مي‌رسد، مي‌تواند حريم خلوت تلقي گردد.

ب)حريم جسماني: جسم هر انساني داراي حرمت است؛ يعني او تفتيش بدن خود را از ناحيه ديگران بر نمي‌تابد. اعضاي خانواده نيز براي برخي از اعضاي بدن (عورت) حرمت قائل‌اند و نگاه و واكاوي ديگر اعضاي خانواده از آن مواضع را نمي پذيرند لذا بايد آن را حريم خصوصي جسماني به شمار آورد.

ج)حريم اطلاعات: مناسبات عميق اجتماعي و عاطفي بين  اعضاي خانواده، امكان دسترسي به اطلاعات گوناگون اعضا از يكديگر را فراهم مي‌كند. با آن‌هم اعضاي خانواده چه بسا در برابر اطلاع‌يابي ديگر اعضا از برخي اطلاعات مالي يا اطلاعات مربوط به مناسبات با ديگران يا اطلاعات موجود در كامپيوتر شخصي، موبايل و مانند آن واكنش نشان مي‌دهند؛ يعني در حقيقت براي آن حريم خصوصي قائل‌اند..

د)حريم ارتباطات: انسان موجودي اجتماعي است؛ لذا ارتباط اجتماعي از حقوق مسلم او به شمار مي‌آيد. ارتباطات پستي، تلفني، اينترنتي از جمله مصاديق ارتباطات اجتماعي انسان بشمار مي‌آيند. برخي ارتباطات اعضاي خانواده از ويژگي اختصاصي بودن برخوردار است به نحوي که اطلاع عضو ديگر را بر نم‌ تابند؛ براي نمونه، استراق سمع مکالمات تلفني را از ناحيه ديگر اعضا، ناپسند و غيرقابل قبول مي‌دانند، يعني براي خود در ارتباطات، حريم خصوصي مي شناسند.

هـ)حريم شخصيت: اعضاي خانواده در مناسبات خانوادگي معمولاً از خصوصيات شخصيتي، روحيات، عقايد و اسرار همديگر آگاهي پيدا مي‌کنند، آن‌ها  افشاي اسرار و بازگو کردن ويژگي‌هاي شخصيتي براي ديگران را لطمه و خسارت به شخصيت خود تلقي مي‌کنند؛ لذا ورود ديگر اعضا را در قلمرو شخصيت خود بر نمي‌تابند و آن را مذموم  مي‌دانند.(سيد ابوالقاسم نقيبي، (حريم خصوصي در مناسبات و روابط  اعضاي خانواده) فصلنامه فقه و حقوق خانواده(ندايي صادق) سال پانزدهم، شماره 52، بهار و تابستان 1389، صص 5- 3.)

در آموزه‌هاي اخلاقي به تکريم اولاد سفارش شده است؛ چنان‌که رسول اکرم(ص) فرمود:«أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ‏ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُم‏»(شيخ‌حرّ عاملي، همان منبع، ص476.) «فرزندان خود را محترم بداريد و آنان را با آداب خوب و صفات پسنديده پرورش دهيد».

احترام و تکريم کودک به جهت شناسايي شخصيت او از ناحيه پدر و مادر است.  تحقير و بي احترامي به کودک و نوجوان و به رخ‌کشيدن عيوب وي در نزد ديگران در حالي که وي آن‌ها را مخفي نگه ميداشته و براي خود حريم خصوصي قائل بوده است، موجب جريحه دار شدن عواطف و ناکامي در رشد و ستيزه جويي و ناسازگاري در مناسبات او با ديگر اعضاي خانواده مي‌شود. لذا رعايت حريم خصوصي شخصيت کودک در راستاي تربيت او بايد مورد توجه قرار گيرد.

حمايت از حريم خصوصي خانواده در آيات و روايات

آنچه ما را در تعاليم الهي، به پايداري و التزام در برابر ارزش هاي اخلاقي رهنمون مي‌سازند فطرت، عقل، وجدان و بايدهاي اخلاقي است. لذا به كار بستن برخي الزام‌هاي اخلاقي در مناسبات خانوادگي و نهادينه شدن آن‌ها مي‌تواند به عنوان بستر شناسايي حريم خصوصي خانوادگي در حقوق مورد توجه قرار گيرد.

 در تعاليم اخلاقي و حقوقي اسلام آيات و رواياتي را مي‌يابيم که بر حريم خصوصي در مناسبات اعضاي خانواده دلالت دارند که به برخي از آن ها اشاره مي‌شود:

الف: آيات

اسلام براي تنظيم روابط اجتماعي به‌نحو صحيح و پيشگيري از نقض حريم‌ها و تبعات ناشي از آن به‌ويژه از لحاظ تربيتي در محيط خانه مقرراتي را وضع نموده است. و از اهل يك خانه نيز خواسته شده است كه براي ورود به اتاق پدر و مادر درساعت‌هاي خاصي اجازه بگيرند. خداوند متعال مي فرمايد:}ياأَيهَا الَّذينَ آمَنُوا لِيسْتَأْذِنْكُمُ الَّذينَ مَلَكَتْ أَيمانُكُمْ وَ الَّذينَ لَم يبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ لَيسَ عَلَيكُمْ وَ لا عَلَيهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيكُمْ بَعْضُكُمْ عَلي‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ ٭ وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ.{ (نور/58-59.) «اي كساني كه ايمان آورديد! بايد كساني(ازبردگان) كه مالك شده‏ايد و كساني(از كودكان) كه به بلوغ نرسيده‏اند، در سه مرتبه از شما رخصت بگيرند: پيش از نماز صبح و هنگام نيمروز كه لباس‏هاي (رسمي) خود را فرو مي‏نهيد، و بعد از نماز عشا، [اينها] سه (وقت مخصوص) امور جنسي شماست كه بعد از آن (زمان) ها هيچ گناهي بر شما و بر آنان نيست (كه بدون رخصت وارد شوند، چرا كه) برخي از شما بر (گرد) برخي (ديگر) از شما مي‌چرخيد اينگونه خدا آيات را براي شما روشن بيان مي‏كند، و خدا دانايي فرزانه است. و هنگامي كه كودكان شما به بلوغ مي‏رسند پس بايد (در همه اوقات براي ورود به اتاق خصوصي پدر و مادر) رخصت بگيرند، همان گونه كه كساني (از بزرگسالان) كه پيش از آنان بودند رخصت مي‏گرفتند اينگونه خدا آياتش را برا ي شما روشن بيان مي‏كند، و خدا دانايي فرزانه است.»

خداوند متعال در اين آيات دستور مي‌دهد که غلامان و کودکان نابالغ شما در شبانه روز ،دراوقات معيني بايد با اجازه قبلي به اتاق شما وارد شوند.

طبرسي در مجمع البيان در تفسير آيه فوق مي‌نويسد: اذن گرفتن در همه حال واجب است مگر براي غلامان و كودكان كه فقط در سه وقت واجب است. فرمان خدا اين است كه در اين سه وقت كه موقع خلوت و استراحت است، كودكان و غلامان اجازه بگيرند. پس از تفصيل اين سه وقت، اكنون در باره آن بطور اجمال مي‏فرمايد: ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ‏: اين سه وقت براي شما عورتند. علت اينكه وقت را عورت ناميده، اين است كه انسان در اين اوقات لباس را از تن بيرون مي‏كند و عورتش ظاهر مي‌شود.

 با توجه به آيه شريفه لزوم اذن در اوقات سه گانه اختصاص به اطفال دارد؛ لذا به مجرد آن‌که طفل از طفوليت خارج گردد و بالغ شود، بايد در تمامي اوقات مانند افراد بزرگسال اذن بگيرد و لزوم اذن در تمامي اوقات از اموري است که مردم از آن غفلت دارند.(طبرسي، 1372ش، ج7، ص243.)

ب:روايات

دراهميت اذن و رعايت حريم خلوت اعضا ديگر خانواده حديثي از پيامبر اكرم(ص)  نقل شده است كه حضرت مي‌‌فرمايد: «انّ رجلاً قال للنبي(ص) أسْتأذِنُ علي امّي؟ فقال: نَعَم. قال: انّها ليس لها خادمٌ غيري؛ أفأستأذن عليها کلما دخلتُ؟ قال: أتحبّ أن تراها عريانة؟ قال الرجل: لا. قال: فاستأذن عليها»(فيض كاشاني،1406ق، ج5، ص 492.) «مردي از رسول خدا پرسيد آيا ورود به مادرم نياز به اذن دارد؟ حضرت فرمود: بلي، عرض کرد: مادرم خادمي جز من ندارد، آيا براي هر ورود براو نياز به اذن است؟ فرمود: آيا ميل داري او را لخت و برهنه ببيني؟ اظهارداشت: خير؛ حضرت فرمود: پس براي ورود به حريم او اذن بخواه»

بنابراين، مي‌توان گفت: خانواده در واقع محلي براي رشد و بالندگي اعضاي آن است اما با مراعات نشدن بعضي امور از جمله "حريم شخصي"، خانواده از محلي امن براي رشد و شكوفايي به جايگاهي براي تعرض و مشكل آفريني اعضا براي يك ديگر تبديل گشته و پس از مدتي افرادي آسيب‌ديده و مشكل دار از نظر رفتاري و شخصيتي خواهند شد. پس بايد همه‌ي اعضاي خانواده در راستاي بالندگي و شكوفايي ديگراعضا با رعايت نمودن حريم شخصي قدم بردارند تا خود نيز از آسيب‌هاي شكننده حريم خصوصي در امان باشد و به رشد و شكوفايي دست پيدا كنند.

4-2. حريم اطلاعات  شخصي

بخشي ديگري از قلمرو و مصاديق حريم خصوصي، اطلاعات شخصي افراد است مقصود از اطلاعات شخصي، اطلاعاتي است كه وابسته به شخصيت افراد نظير زندگي خانوادگي، عادت‌هاي فردي، ناراحتي‌هاي‌جسمي، شماره كارت‌هاي اعتباري و شماره حساب را در بر مي‌گيرد. هم‌چنين اطلاعات مربوط به وضعيت زندگي جنسي، اعتقادات(اعم از فلسفي، مذهبي وسياسي)، عضويت در احزاب يا تشكل‌هاي صنفي و وضعيت نژادي، قومي و قبيله‌اي افراد است. البته منظور از اطلاعات، تنها اطلاعات سرّي و محرمانه نيست؛ بلكه هر گونه اطلاعات مربوط به شخص را شامل مي‌شود.

 به‌عبارت ديگر حريم خصوصي اطلاعاتي عبارت است از حق اوليه افراد در محرمانه ماندن و جلوگيري از تحصيل، پردازش و انتشار داده‌هاي شخصي مربوط به ايشان مگر در مواردي كه قانون بدان تصريح داشته باشد.

بيشترين بخشي از اطلاعات شخصي افراد را اطلاعات محرمانه آنان تشكيل مي‌دهد؛ اطلاعاتي كه صرفاً و در مواقع خاص و با اهداف خاصي در اختيار افراد مورد نظر قرار مي‌گيرد و يا ممكن است براي فردي به صورت غير قانوني، مكشوف گردد. از منظر حقوقي داده‌هاي شخصي قابل حمايت اشخاص را مي‌توان به چهار دسته تقسيم نمود.

الف: اطلاعاتي مربوط به نقاط ضعف افراد

اطلاعاتي كه فرد براي رفع مشكلش آن را در اختيار ديگري قرار مي‌دهد. براي مثال فردي يك بيماري دارد كه كسي از آن اطلاع ندارد، ولي به جهت معالجه، پزشك را از آن مطلع مي‌كند و يا فرد، مشكل اخلاقي خود را براي مشاور تربيتي يا اخلاقي باز گو مي‌كند تا راه حل آن را از اين طريق جويا شود و يا پزشك و مشاور، خود در حين مشاوره و يا مصاحبه با فرد مورد نظر به مسايلي در مورد او پي مي‌برند يا متخصص آزمايشگاهي در حين آزمايش برخي اطلاعات مربوط به بيمار برايش كشف مي‌شود. در بسياري موارد كساني كه بيماري خود را از نزديك‌ترين دوستان و بستگان خودپنهان مي‌كنند در مراجعه به پزشك يا مشاور، مسايل خصوصي و اسرار خود را به صرف "پزشك" يا "مشاور" بودن، با وي در ميان مي‌گذارند. وظيفه اين افراد نيز در مقابل رازداري است.

بنابراين، افشاي اين نوع اطلاعات به هيچ عنوان جايز نيست و مصداق خيانت در امانت است.طبق فرمايش امام صادق(ع)ُ «الْمَجَالِسُ‏ بِالْأَمَانَةِ.»(كليني، همان، ج2، ص 660.) مجالس ‍[و آن‌چه در آن ها مي‌گذرد] امانت است. علاوه بر اين‌كه بازگو كردن عيوب مردم، غيبت آنان محسوب مي‌شود و لذا مشمول ادلة حرمت غيبت نيز مي گردد. هم‌چنين ممكن است در مواردي افشاي آن عيوب، مصداق اشاعه فحشا باشد. در عين حال اگر اطلاع يافتن از آن ها نقشي در تشخيص بيماري يا مشكل فرد مراجعه كننده نداشته باشد، س‍‍ؤال كردن در مورد آن ها ويا اطلاع يافتن بر آن ها مجوز شرعي ندارد و افشاي آن ها نيز به هيچ وجه، جايز نمي‌باشد.

ب:اطلاعات‌ شخصي تجاري و اقتصادي

عرصه تجارت و اقتصاد در عصر حاضر بيش از ساير حوزه‌ها توانسته است كه با بكارگيري فناوري‌هاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي بر عنصر زمان و مكان(كه دو مانع عمده در توسعه معاملات تجاري محسوب مي‌شدند) غلبه نمايد. لكن اين فناوري‌ها به همان اندازه كه موجب تسهيل و تسريع در اين حوزه شده‌اند، براي امنيت آن تهديدهايي نيز به دنبال داشته‌اند. امكان دسترسي سريع به داده‌هاي مربوط به فعّاليت‌هاي تجاري(مثل منابع تهيه مواد اوّليه، فرمول و روش‌هاي توليد، مشخصات مشتريان، اطلاعات مربوط به ميزان سرمايه) و امكان پردازش و تغيير دادن و نهايتاً انتشار آنها در سطحي وسيع از جمله زمينه‌هايي هستند كه بعنوان تهديد عليه امنيت تجارت محسوب مي‌شوند.

اطلاعات مالي افراد كه در اختيار بانك‌ها يا مأموران اداره دارايي و امثال آن قرار مي‌گيرد. در اين‌گونه اطلاعات تجسس به‌هيچ عنوان جايز نيست؛ اميرمؤمنان(ع)  در اين زمينه اكيداً به كار گزاران مالياتي خود دستور مي‌داد كه به خود مردم اعتماد كنند و در برخورد با حساب اموال آنان سخت‌گيري نداشته باشند. براي نمونه امام كاظم(ع) از روش امام علي(ع)اين‌گونه ياد مي‌كند: «كَانَ عَلِي(ع) إِذَا بَعَثَ‏ مُصَدِّقَهُ‏ قَالَ لَهُ إِذَا أَتَيتَ علي رَبِّ الْمَالِ فَقُلْ لَهُ تَصَدَّقْ رَحِمَكَ اللَّهُ مِمَّا أَعْطَاكَ اللَّهُ فَإِنْ وَلَّي عَنْكَ فَلَا تُرَاجِعْهُ.»(حرّ عاملي، همان، ج9، ص 132.) امام علي(ع) چنين بود كه هر گاه كار گزار صدقه و ماليات را [براي جمع‌آوري ماليات] مي‌فرستاد، به او مي‌فرمود: چون پيش صاحب مال رفتي، به او بگو خداوند تو را بيامرزد، از آن‌چه خدا به تو داده است صدقه بده. اگر او پشت كرد و رفت، [ديگر] به او مراجعه نكن.

ج: اطلاعات‌ شخصي اعتقادي

برخورداري از هر گونه مرام و عقيده‌اي حقّ شهروندان است و تبعيض ميان ايشان به صرف داشتن عقيده‌اي خاص ممنوع است لذا هرگونه تحصيل، پردازش و انتشار داده‌هاي مذبور بدون اخذ رضايت شخص ممنوع است.زيرا اين کار،در واقع تعدّي به حوزه و قلمرو شخصي و تماميت شخصيتي اوست.

  فناوري اطلاعات و ارتباطات موجب گرديده كه امروز كاربران براحتي بتوانند با دستيابي به فايل‌هاي حاوي اطلاعات‌ مربوط به اعتقادات شخصي(اعم از سياسي، فلسفي، مذهبي و ...) ديگران، كه در مراكز مختلف نگهداري مي‌شوند براحتي تفتيش عقيده به راه انداخته و حتي با سوي استفاده از اين اطلاعات ضمن تحت فشار قرار دادن اشخاصي فضاي اخلاقي اجتماع را نيز تحت‌الشعاع منفعت طلبي‌هاي خود نمايند.

5-2. حريم خصوصي ارتباطات

يكي ديگر از حوزه‌هاي مهم حريم خصوصي، ارتباطات افراد با يكديگر است.لازمه يك ارتباط أمن و موفق وجود مرزهاي عمومي و خصوصي است. يعني تمايز ميان آنچه كه مي‌خواهند با ديگران به اشتراك بگذارند و آنچه  در خلوت خود نگه مي‌دارند، بدون اين‌كه روابط آن ها توسط افراد يا سازمان‌هاي ديگر كنترل شود. بنابر اين در تعريف حريم خصوصي ارتباطاتي مي‌توان گفت: حريم خصوصي ارتباطاتي به عنوان يكي از اشكال سنتي حق خلوت، به معناي مصون بودن و حفظ حرمت تمامي انواع ارتباطات شهروندان اعم از مكاتبات، مرسولات پستي، پست الكترونيكي، و مكالمات تلفني از هر گونه دستيابي غير مجاز مانند رهگيري، تفتيش، تخريب و شنود مي‌باشد.(اصلاني، 1384، ص 289).

با توجه به اين‌كه وجود واسطه‌ها اعم از انساني يا فني به شكل ابزار و وسايل شرط تحقق ارتباطات خصوصي مي‌باشند، ممكن است خود اين واسطه‌ها به طرق مختلف از محتواي پيام‌ها آگاهي يابند. همانند بازرسي و تفتيش مرسولات توسط مأموران پست يا استراق سمع مكالمات تلفني توسط كارمندان آن شركت و يا رهگيري ارتباطات خصوصي تلفني توسط رسانه‌ها(ارايه دهندگان خدمات اينترنتي).(انصاري، همان، ص 285.)

ممنوع بودن تفتيش ،رازداري و امانت داري پيك‌ها و پيغام رسانان که از اصول مسلم و مورد قبول تمامي جوامع و مكاتب اخلاقي و مذهبي در اعصار مختلف بوده است، شالوده حريم خصوصي ارتباطاتي امروزين مي‌باشد.

براين اساس ماده 12 اعلاميه جهاني حقوق بشر مقرر مي‌دارد:«احدي در زندگي خصوصي، امور خانوادگي، اقامتگاه يا مكاتبات خود نبايد مورد مداخله‌هاي خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نبايد مورد حمله قرار گيرد. هر كس حق دارد كه در مقابل اين گونه مداخلات و حملات، مورد حمايت قانون قرار گيرد.»

  در قانون اساسي افغانستان ذيل ماده(37) و قانون اساسي ايران ذيل اصل(25) هر گونه تجسس،تفتيش و... ممنوع دانسته شده است.»

در آموزه‌هاي اسلامي،نيز ازتجسس و خيانت در امانت نهي شده‌اند.خداوند فرموده است: }ياأَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا{ (حجرات/12.) «اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! از بسياري از گمان‏ها بپرهيزيد، [زيرا] برخي از گمان‏ها گناه است و (در كارهاي شخصي ديگران) تَجسُّس نكنيد». واضح است كه تفتيش مكاتبات و مراسلات مردم و يا شنود مكالمات تلفني آنان، مصداق تجسس و حرام است.

6-2. آبرو و مصونيت آن ازتهديد و تعرض

آبرو كه از آن به «جاه، اعتبار، شرف و عِرض نيز تعبير شده است،»( بستاني و مهيار، فرهنگ ابجدي، 1375ش، ذيل واژه العرض ودهخدا، ذيل واژه عرض). بخشي ديگر از «حريم خصوصي» انسان‌‌ها را تشكيل مي‌دهدومانند ناموس از پديده‌هاي مقدس در فرهنگ آدميان است كه حفظ آن را در سـرلوحه بـرنامه‌هاي خـود قرار مي‌دهند.

آبرو و اهميت آن از ديدگاه اسلام

اسلام به‌دنبال تشكيل جامعه‌اي سالم و امن است.ازاين رو، اهميت ويژه‌اي براي آبروي آدميان، قايل است و نسبت بدان فوق‌العاده حساس است. در آموزه‌هاي اسلامي، حرمت آبرو معادل برخي مقدسات، مهم قلمداد شده است. پيامبر اكرم(ص) در حجه‌الوداع خطاب به مسلمانان فرمودند:«أَيهَا النَّاسُ إِنَ‏ دِمَاءَكُمْ‏ وَ أَعْرَاضَكُمْ عَلَيكُمْ حَرَامٌ إِلَي أَنْ تَلْقَوْا رَبَّكُمُ كَحُرْمَةِ يوْمِكُمْ هَذَا فِي بَلَدِكُمْ هَذَا»(حرّاني، همان، ص31؛ مجلسي، همان، ج73، ص 349). «مردم! خون و آبروي شما بر شما حرام است- تا زماني كه [در قيامت] پروردگارتان را ملاقات كنيد- همانند احترام امروز شما در اين ماه شما و در اين شهر شما.»

 حتي حرمت انسان مؤمن، بالاتر از حرمت برخي مقدسات، قلمداد شده است. امام صادق(ع) مي‌فرمايد:«الْمُؤْمِنُ‏ أَعْظَمُ‏ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ»؛(ابن بابويه، الخصال، ج1، ص27؛مجلسي، همان، ج65، ص 16). مؤمن از حيث حرمت، عظيم‌تر از كعبه است.

 از منظر اسلام، آبرو بعد از جان، مقام دوم را احراز كرده است. لذا توصيه شده كه در صورت لزوم، مال براي حفظ آبرو، هزينه شود. اميرمؤمنان(ع)مي‌فرمايد: «حَصِّنُوا الْأَعْرَاضَ‏ بِالْأَمْوَال‏»؛ (آمدي،1366ش،ص378 و بروجردي،1386ش، ج22، ص232). آبروها را به وسيله مال‌ها حفظ كنيد. يكي از بهترين كاري كه توسط مال مي‌شود انجام داد حفظ آبرو توسط مال است. اين عمل، نه تنها عملي پسنديده است؛ بلكه در درگاه الهي اجر و پاداش نيز دارد. در تفسير منسوب به امام عسكري(ع) آمده است: «وَ مَا وَقَيتُمْ‏ بِهِ‏ أَعْرَاضَكُمْ‏ وَ صُنْتُمُوهَا عَنْ أَلْسِنَةِ كِلَابِ النَّاسِ، كَالشُّعَرَاءِ الْوَقَّاعِينَ فِي الْأَعْرَاضِ، تَكُفُّونَهُمْ فَهُوَ مَحْسُوبٌ لَكُمْ فِي الصَّدَقَاتِ»؛(التفسيرالعسكري(ع)، 1409ق، ص80.) «و آن [پول و] چيزي را كه به وسيله آن آبروي خويش را نگه مي‌داريد و آن را از زبان سگ‌هاي مردم؛ مانند شعراي[دريده] و كساني كه متعرض آبروي انسان‌ها مي‌شوند، حفظ مي‌كنيد و [به وسيله آن] آنان را از تعرض نسبت به آبروي خود باز مي‌داريد، براي شما جزو صدقات محسوب مي‌شود.»

بر اين اساس، آبروي آدمي در پيش‌گاه خداوند متعال، به قدري اهميت دارد كه پولي را كه انسان به عنوان حق‌السكوت به افرادي مي‌پردازد كه خود آبرويي ندارند، ولي متعرض آبروي ديگران مي‌شوند، به عنوان صدقه قبول مي‌كند و به آن اجر و پاداش مي‌دهد.

 قرآن كريم براي حفظ شرافت آدمي و کرامت انساني، اعاده حيثيت را جايز مي شمارد و در بيان داستان يوسف ذيل آيات (50-51) اين سوره از تلاش وي در زندان براي اعاده حيثيت ياد مي کند و اينکه آن حضرت چنان براي آبروي خويش ارزش قايل بوده است که حاضر نمي شود عفو و بخشش شاه را بپذيرد و پيش از اعاده حيثيت از زندان بيرون  آيد، از اين رو شاه، مجلسي ترتيب مي دهد و پس از اعاده حيثيت و بازگشت آبروي از دست رفته، آن حضرت حاضر مي‌شود تا از زندان بيرون آيد.(مكارم شيرازي، همان، ج9، صص 432- 430). ازاين، داستان مي‌توان استفاده کردکه ايجاد امنيت و اطمينان خاطر و مصونيت اشخاص از هر گونه تعرض به حريم خصوصي از جمله مهم‌ترين حقوق اساسي و شهروندي است. دولت بايدبه عنوان قدرت عمومي ازآن حمايت کند. مسلماً تحقق چنين امنيتي مستلزم فراهم نمودن بسترهاي لازم است. از جمله موارد ضروري در حفظ حريم خصوصي، ارتقا سطح فرهنگي جامعه از طريق آموزش براي صيانت از حريم خصوصي توسط خود به‌ ويژه در قبال فناوري‌هاي نوين، ياري جستن از مباني اعتقادي در كاهش تعرض به حقوق ديگران، استفاده از روش‌هاي پيشگيري و قوانين جامع و گسترده و نهايتاً حمايت‌هاي كيفري براي اعمال اهداف مجازات در جامعه است.

 

 

 نتيجه‌

دين مقدس اسلام به کرامت و حرمت آدميان اهميت فراوان داده و حريم خصوصي افراد را با وسواس و باريک بيني فراوان پاس داشته است. در منابع اسلامي نظير قرآن وسنت، احکام متعددي در خصوص قلمرو «حريم خصوصي» وجود دارد که آدميان را از ورود به حريم خصوصي افراد اکيداً باز داشته است. آزادي انديشه و عقيده، جسم و جان، اموال و دارايي‌ها، خانواده و ناموس، آبرو، زندگي، شغل، اطلاعات شخصي و ارتباطات خصوصي؛ جزو قلمرو«حريم خصوصي» اشخاص محسوب مي‌شود كه همه‌ي اين حوزه‌ها بايد در برابر مداخلة ديگران، مصونيت داشته باشد.

ازآيات و روايات، به دست مي‌آيد که مصونيت حريم خصوصي و حفظ حرمت آن نه تنها وظيفه خود شخص بلکه جامعه و نيز دولت است. بنابراين هيچ شخص حقيقي و يا حقوقي نمي تواند متعرض حريم خصوصي افراد شود و به جان و مال و آبروي اشخاص آسيب برسانند.

بنابر اين، ايجاد امنيت و اطمينان خاطر و مصونيت اشخاص از هر گونه تعرض به حريم خصوصي ايشان توسط دولت، به عنوان نهاد قدرت عمومي از جمله مهم‌ترين حقوق اساسي و شهروندي است. مسلماً تحقق چنين امنيتي مستلزم فراهم نمودن بسترهاي لازم است. از جمله موارد ضروري در حفظ حريم خصوصي، ارتقاء سطح فرهنگي جامعه از طريق آموزش براي صيانت از حريم خصوصي توسط خود به‌ ويژه در قبال فناوري‌هاي نوين، ياري جستن از مباني اعتقادي در كاهش تعرض به حقوق ديگران، استفاده از روش‌هاي پيشگيري و قوانين جامع و گسترده و نهايتاً حمايت‌هاي كيفري براي اعمال اهداف مجازات در جامعه است.

 



*دانش‌پژوه دکتری قرآن و حقوق

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**