دین و مذهب

ستاره‌يي بدرخشيد و ماه مجلس شد

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** دین و مذهب

 ستاره‌يي بدرخشيد و ماه مجلس شد

توجه:
متن ذیل، سخنرانی استاد علی‌زاده مالستانی است، که در مراسم جشنی به مناسبت میلاد با برکت حضرت ختمی مرتبت(ص) و امام صادق(ع) در حسینیه‌ی مدرسه‌ی علمیه‌ی محمدیه برگزار شده بود ایراد گرديده است. تلخيصي ازين سخنراني را مي‌خوانيد.

شرق و غرب عالم، مقارن ظهور حضرت محمد(ص) غرق در جهالت و تعصب و اسیر خرافات بودند. مثلا در هند سی ملیون خدا پرستیده می‌شد، در ایران، دو خدای جنجالی پرستیده می‌شد. و بدینسان هر امت و مردمی به گونه‌ی در میان خرافات دست و پا می‌زدند و راه نجات نداشتند.


عرب، زنا و سرقت
عرب که طشت رسوایی شان از بام‌ها افتاده بود، جهل و تعصب و خرافات به اوج خود رسیده بود، زن‌های آلوده دامن برفراز خانه و خیمه‌های خود پرچم‌های رنگارنگ بر افراشته بودند. ناامنی چنان بود که هر کسی با دستی شمشیر و با دست دیگری دست زن خود را می‌گرفت و به جایی می‌رفت. قتل و غارت، شبیخون و ناامنی، روزگار شان را سیاه و جهنمی ساخته بود. علی(ع) می‌فرماید: «نَومُهُم سُهُودٌ وَ کُحلُهُم دُمُوعٌ، شِعَارُهاَ اَلخَوفُ وَ دِثاَرُهاَ اَلسَّیفَ» خواب شان بیداری بود و سرمه‌ی چشم شان اشک‌های جاری، لباس زیرین شان ترس و وحشت بود و لباس زبرین شان شمشیر. سرقت‌های مخفی و راهزنی برای عرب یک کار عادی بود، حضرت محمد(ص) در فتح مکه از زنان قریش به سر کردگی هند جگر خوار که برای بیعت آمده بودند، پیمان کرفت که دیگر زنا ندهند و سرقت نکنند.
حضرت علی(ع) که وضعیت اعتقادی، فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی، عقب ماندگی و شیوه‌ی زندگی عرب را از نزدیک دیده بود، چنین می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ ـ سُبحَانَهُ ـ بَعَثَ مُحمَّداً نَذِیراً لِلعَالَمِینَ وَ اَمِیناً عَلیَ اَلتَنزِیلِ، وَ اَنتمُ مَعشَرَ العَرَبِ فِی شَرِّ دِینٍ وَ عَلیَ شَرِّ دَارٍ؛ مُنیِخُونَ بَینَ حِجَارَةٍ خُشنٍ وَحَیَّاتٍ صَمٍّ، تَشرِبُونَ الکَدِر وَ تَاکُلوُنَ الجَشَبَ، تَسفِکُونَ دِمَائَکمُ وَتَقطَعوُنَ اَرحَامَکمُ، الَاصَناَمُ فِیکمُ مَنصُوبَةٌ وَ اَلاثَامُ بِکمُ مَعصُوبَةٌ»
خداوند تعالی، محمد را برگزید که برای جهانیان هشدار دهنده بود و قرآن را امانت‌دار. و شما مردم عرب در بدترین کیش؛ یعنی کیش بت پرستی بودید، و در بدترین جایگاه به سر می‌بردید؛ در میان سنگ‌های خشن و کوه‌های خشک و بد قواره، و مارهای کر؛ مار‌های پر زهری که از آدمی نمی‌ترسیدند. آب‌های آلوده می‌خوردید؛ آب‌های که در گودی‌ها جمع می‌شد، با پشکل شتر و گوسفند و عذره‌ی انسان مخلوط می‌شد، مدت‌ها در برابر آفتاب می‌ماند و می‌گندید، می‌خوردید.

 وسیله‌ی معیشت عرب

وسیله‌ی معیشت عرب‌های بدوی، خرما و آب گندیده بود که گاهی گوشت بعضي شکارهای صحرایی به آن افزوده می‌شد، با نانی که از جو و هسته‌ی خرما به عمل می‌آمد. ولی بیشتر عرب از سرگین حیوانات می‌خوردند، لاشه‌ی گرگ و حیوان دیگری را روی سنگ‌های تفتیده کباب می‌کردند و می‌خوردن. بنی‌تمیم سوسمار می‌خوردند، فرزدق در هجویه‌ی خود آن ها را گفته است:
اِذاَ مَا تَمِیِمیٌّ اَتاَکَ مُفاَخِراً ـ فَقلُ عَدِّ عَن ذَالِکَ فَکَیفَ اَکلُکَ الضَّبُ.
اگرروزی بنی‌تمیم به چیزی فخر کند، بگو ازین حرف‌ها بگذر چگونه سوسمار می‌خوردی.
بهترین غذای که برای مهمان خود تهیه می‌کردند، سوسمار بریان شده بود. شخصی گوید در خانه‌ی عربی مهمان بودم، ماری را کباب کرد با آب گندیده برایم آ ورد.
بنی‌اسد گوشت سگ‌های خود را می‌خوردند. شاعر عرب گفته‌است:
اِذاَ اَسَدٌ جَاعَ یَوماً بِبَلدَةٍ ـ اِذاَ کَانَ سَمیِناً کَلبُهُ فَهُوَ آکِلُهُ،
هرگاه فردی از بنی‌اسد گرسنه می‌شد. گوشت سگ چاق خود را می‌خورد. و نیز موی تراشیده را با شپش‌های آن با آرد مخلوط می‌کردند و می‌خوردند.
حضرت علی(ع) چه زیبا بیان می‌کند: «ثَمَرُهاَ اَلفِتنَةُ وَ طَعَامُهاَ اَلجِیفَةُ» بهره‌ی زندگی آنان فتنه و آشوب بود و خوردنی شان گوشت مردار.
«روبه» گوید: از عربی پرسیدم چه می‌خورید؟ گفت موش. گفتم نفرت‌تان نمی‌آید؟ گفت: کاش برای همه میسر می‌شد. اصمعی گوید: از یک خیمه‌ی عرب بدوی شیر خواستم، ظرف شیری به من دادند، آن را خوردم و پرسیدم این ظرف را تمییز کرده بودید؟ گفت: ما همیشه ظرف‌های خود را تمییز می‌کنیم؛ روز در آن غذا می‌خوریم، شب در آن شاش می‌کنیم و صبحگاه هان پیش سگ خود می‌گذاریم، آن را می‌لیسد تمییز می‌شود.
بعضی از اعراب بادیه نشین نان را نمی‌شناختند؛ در یکی از مراسم، مقداری گوشت پخته را بالای قرص نان گذاشته برای عرب بدوی دادند، آنان گوشت را خوردند، نان را پس ‌دادند و گفتند ظرف خود را پس بگیر!! یک کشتی چار مغز را در کنار ساحل ریختند، عرب‌ها جمع شدند و با شگفتی می‌گفتند: چه سنگ‌های یک نواختی است، وقتی مغز آن را خوردند، گفتند چه مزه‌ی خوبی دارد.


باورهای دینی و فرهنگ عمومی عرب
فرهنگ عرب فرهنگ جاهلی بود، فرهنگ شرک، خرافات، فرهنگ قتل و غارت، تفاخرات نژادی و بالیدن بر قبرهای کهنه و استخوان‌های پوسیده، فرهنگ پستی، نادانی، انحطاط و عقب ماندگی.
ملائکه به زعم آنکه دختران خدا هستند، پرستش می‌کردند. از ملائکه صورت‌های در ذهن خود ترسیم نموده و مطابق آن صورت‌ها، از سنگ و چوب و فلز، مجسمه‌ها ساخته و سال‌ها می‌پرستیدند. از خرما، قوروت، روغن، آرد، بت‌های می‌ساختند و پرستش می‌کردند، وقتی گرسنه می‌شدند، آن‌ها را می‌خوردند. شاعر عرب گوید:
اَکَلَت حَنیِفَةٌ رَبَّهَا ـ َمَنَ الَتَّقحُّمِ وَ اَلمَجَاعَةِ
لمَ یَحذِرُوا مِن رَبِّهمِ ـ سُوءَ العَوَاقِبِ وَالتَّباَعَةِ.
بنی‌حنیفه در سال‌های گرسنگی خدای خود را می‌خوردند، نه از خدای خود می‌ترسیدند و نه از بدی عاقبت آن پروا داشتند.


آیین عبادی عرب:
از عقاید عرب این بود که لباسی را که با آن طواف می‌کردند، باید صدقه بدهند.ازین رو سعی می‌کردند با لباس عاریتی طواف نمایند، تا بعد از طواف آن را به صاحبش برگردانند و این یک حیله‌ی شرعی بود. زن جوان و زیبای که نتوانست لباس عاریتی گیر بیاورد، با بدن کاملا لخت و برهنه، در حالی که بایک دست عورت پیشین خود را پوشانده بود و با دست دیگر عورت پسین خود را، طواف می‌کرد. مردان به سوی او می‌نگریستند. و او این شعر را می‌خواند:
اَلیوَمُ یَبدُو کُلُّهُ اَو بَعضُهَ ـ فَمَا بَدَا مِنهُ فَلاَ اُحِّلَهُ
امروز اگر همه‌ی عورتم دیده می‌شود یا بعض آن، برای شما روا نمی‌دانم نگاه کنید.


روشنایی پس از تاریکی:
حضرت محمد(ص) از میان چنین مردمی برخواست، و به اندک زمانی تحول بنیادین در اندیشه، باورهای دینی، فرهنگ و راه و رسم اجتماعی این مردم به و جود آورد؛ در میان این مردم متخاصم الفت و مودت به وجود آورد، دل‌های شان را از عداوت‌ها و کینه‌های یگدیگر شستسو کرد، همه را در زیر پرچم واحد جمع کرد، نظم نوین و جامه‌ی نوین براساس ارزش‌های نوین به وجود آورد، مردم بت پرست، بت شکن شدند، مردمی که دختران خود را زنده به گور می‌کردند، هم اکنون از دختران خود بهترین تجلیل را می‌کنند.
حضرت محمد با رسالت خود دگرگونی عمیقی به وجود آورد که برای هر نابغه، فیلسوف و حکیم، و سیاست مدار کار دیده، غیر ممکن بود. دولت مقتدری در سرزمینی تشکیل داد که تا آن روز دولتی با این نظم و دیسپلین و عدالت در جهان به وجود نیامده بود و تاهنوز هم به وجود نیامده است.دولتی و جامعه‌ی که افلاطون در آسمان جای پیاده شدن آن را جستجو می‌کرد، وی در زمین پیاده کرد؛ آن هم از مردمی که از هیج قانون و دولتی اطاعت نکرده بود.
عرب وحشیی صحراگرد را که به خوی و خلق انسانی مانوس نبودند، یک امت متمدن و با فرهنگ و با اخلاق ساخت؛ به گونه‌ی که مدنیت‌ها و فرهنگ‌های دیگر را در خود هضم کرد. حضرت علی(ع) دراین باره می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) وَ لَیسَ اَحَدٌ مِن اَلعَرَبِ یَقرَءُ کِتَاباً، وَ لاَ یَدَّعیِ نُبُوَّةً، فَسَاقَ النَّاسَ حَتَّی بَوَّآهمُ مَحَلَّتَهُم، وَ بَلَّغَهُم مَنجَاتَهُم، فَاستَقاَمتَ قَناَتُهمُ، وَ اَطمَآنَّت صَفَاتُهمُ.» خداوند محمد(ص) را وقتی مبعوث فرمود که یک نفر عرب سواد نداشت و ادعای پیامبری نمی‌کرد، محمد چنین مردمی را به جایگاهی که برای شان شایسته بود قرار داد، و به رستگاری رساند. آنگاه نزه های شان راست شد (نیرو و قدرت پیدا کردند) و سنگ زیر پای شان آرام گرفت (اقتدار و ثبات پیدا کردند)


از حضیض پستی به اوج عزت
از مردمی که خوراک شان موش بود و آب گندیده، امتی سرافراز و با عزت، با فرهنگ و تمدن به وجود آورد. از جندب بن جناده که راهزنی می‌کرد ابوذر بساخت، از بز چرانی چون ابن‌مسعود، مفسر قرآن تربیت کرد، از بلال سیاه پوست حقیر موذن بساخت و...
بعد از یک وقفه، مرد دیگری از نسلش، راه و روش او را احیاء کرد، بنای تمدن و فرهنگی که ناتکمیل مانده بود، تکمیل کرد. در مکتب و مدرسه‌اش، صدها فقیه چون امام ابوحنیفه، زراره، ابن تغلب، محمد بن مسلم و... تربیت شد. در تفسیر، تاریخ، سیره، ادب، فلسفه، کلام، هندسه، ریاضی، نجوم، کیمیا و علوم و دانش‌های گوناگون، فارابی‌ها، بوعلی‌ها، غزالی‌ها، ملاصدرا‌ها، مولوی‌ها، سنایی‌ها، البیرونی‌ها، خواجه نصیرها، سرآمد روزگار شدند، نام و آوازه‌ی شان در زمین و زمان پیچید.
این حقیر دوستانه به طلاب و دانشجویان عزیز این پیشنهاد را می‌کنم که برای اخذ مدرک درس نخوانید، برای این منظور درس بخونید که عالم و دانشمند شوید، ازین درس خواندنی که فعلا رواج پیدا کرده کسی دانشمند نخواهد شد. با تأسف حوزه‌های علمیه در اثر دخالت دیگران، روح علمی و تحقیقیی خود را از دست داده و با این شیوه درس خواندن که هم اینک رایج شده است، انتظار نمی‌رود کسی دانشمند شود. آیا با خواندن جزوه‌های ساده‌ی درسی کسی دانشمن و عالم خواهد شد؟

و السلام.

 

 

 

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**