دین و مذهب

مساوات در سيره معصومين (ع)

**نوشته شده توسط سلمان علی زکی/دانش پژوه دکترای جامعه شناسی/فصلنامه سخن صبا/شماره هفتم/1391**. **ارسال شده در** دین و مذهب

 چکیده

دین مقدس اسلام ضمن پذیرش تفاوت های طبیعی انسان ها و نفی برتری های خونی و نژادی معیار برتری انسان را بر دیگری در تقوا و میزان ترس انسان از خداوند می داند.

بر اساس معارف دین مقدس اسلام انسان ها در چندمورد باهم مساوی اند، در خلقت از پدر و مادر واحد، در حق برخورداری از مواهب طبیعی، در داشتن رهبر و امام، در مردن و استحقاق فنا. مفاهم فوق در آیات متعددی از قرآن کریم و در احادیث به وفور موجود ست و در سیره پشوایان دین مکرر انجام شده است.

کلید واژه ها: مساوات، مساوات در قرآن، حدیث و سیره معصومان(ع)

روزنه

دین مقدس اسلام انسان­ها را فرزندان یک پدر و مادر می­داند لذا تمام تبعیض‌های طبقاتی و برتری خواهی­های نژادی را سخت نکوهش می­کند. تعالیم دینی اسلام نسبت به برخی فضیلت خواهی­های عرب­های جاهلی و برخی گروه­های قومی در جامعه مسلمان به شدت سر کوب گرانه است اگرچه مجموعه­های در سایه دین هیچ گاه دوست نداشته­اند به این بخش از تعالیم دینی پرداخته شود. تعالیم دینی مسلمانان در این بعد چنان ارزشمند است که جواهر لعل نهرو می­گوید:

«مسأله برادری و مساواتی که مسلمانان بدان ایمان دارند و بر آن اساس زندگی می­کنند روی افکار هندوها تأثیر عمیقی گذاشته است، به ویژه طبقات محرومی که مناسبات اجتماعی هند آنان را از مساوات و برخورداری از حقوق انسانی محروم ساخته است». (دلشاد تهرانی، ص202)

مساواتی که دین مقدس اسلام برای بشر به ارمغان آورده است با اعطای آزادی به انسان­ها، رعایت حقوق افراد، شکوفائی استعدادها، نفی برتری­های نژادی، قومی و انواع تبعیض­های طبقاتی، جامعه برابری نبوی را شکل می­دهد دغدغه­ی که در زندگی معصومان(ع) به وفور مشاهده می‌گردد.

دین مقدس اسلام تمام تفاوت­های طبیعی افراد را قبول دارد به این معنی که تفاوت در شکل و رنگ و امیال و استعدادهای طبیعی یکی از نعمت­های الهی برای بشر است. «شما را چه می­شود که برای خدا احترامی قایل نمی شوید حال آنکه شما را گوناگون آفریده است؛ «مالکم لا ترجعون لله وقارا و قد خلقکم اطوراً»(نوح، 14)

با توجه به آنچه گفته شد ممکن است این سوال مطرح شود که تفاوت‌های طبیعی خود منشاء تفاوت­های دیگر است، سیاهی و سفیدی پوست افراد جزء تفاوت­های طبیعی هستند. همین مسأله خود منشأ به وجود آمدن آپارتاید و دیگر تبعیض­ها می­شود. استعدادهای متفاوت افراد باعث می­شود روابط استثماری بین افراد بشر شکل بگیرد و...

در جواب می‌توان گفت که بلی تفاوت طبیعی می­تواند زیر بنای اختلاف استعدادهای جسمی، سلیقه­ها و توانایی­ها  شود، منتهی آنچه که در رفتار آدمی تاثیر گذار است اراده و اختیار افراد است؛ سایر عوامل فقط می توانند زمینه­ها را فراهم سازند امّا انسان را ملزم به کاری نمی­کند.

«فرد در برابر هیچ یک از عوامل وراثت، محیط و... حالت انفعالی محض ندارد، اراده است که تعیین کننده رفتار و شخصیت انسان است، هر چند خود اراده نیز در طول عمر یکسان نمی­ماند».(مصباح یزدی، ص199)

ثانیاً اگر تفاوت­های طبیعی از بین می­رفت و تمام انسان­ها دارای شکل و رنگ واحد و امیال و استعدادهای واحد می­بودند جامعه شکل نمی­گرفت.

از همین جاست که تفاوت بین مساوات و برابری اسلامی، با مساوات در اندیشه مارکسیستی آشکار می شود، مارکسیست­ها تفاوت­های افراد در توانایی‌ها و استعداد و تلاش و کوشش را ندیده می­گرفتند و بر تساوی انسان­ها در مصارف مالی بی­توجه به میزان زحمت و نقش افراد تاکید می­کردند، در دوران استالین تصمیم گرفتند به عنوان یک جامعه سوسیالیستی به همة افراد دستمزد مساوی پرداخت نماید امّا این حرکت با شکست مواجه شد به گونه­ی که استالین ضمن لغو کردن آن مجبور شد در سخنرانی خود تصریح کند:

«بسیاری تصوّر می کنند که لازمه سوسیالیسم آن است که دستمزد کارگران به تساوی پرداخت شود، حال آن که این مساواتی که به آن دعوت می­کنند بی نهایت واهی و بی اساس بوده و موجب زیان­های جبران ناپذیر می باشند.».(دلشاد تهرانی، 273)

مساوات در قرآن

تساوی در خلقت:

قرآن کریم در موارد متعددی انسان­ها را برادر هم و فرزندان یک پدر و مادر می­داند

1-  ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره­ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یک‌دیگر را بشناسید (این ملاک امتیاز نیست) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شماست، خداوند دانا و آگاه است؛ «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقکم ان الله علیم خبیر».(حجرات، 13)

تساوی در استفاده از طبیعت:

بر اساس معارف دینی انسان­ها نسبت به بهره برداری از مواهب الهی، در بدو بهره برداری مساوی هستند، او در زمین کوه­های استوار قرار داد و برکاتی در آن آفرید و موّاد غذائی آن را مقدّر فرمودـ این ها همه در چهار روز بود-بطور مساوی برای تقاضا کنندگان».(فصلت، 10)

طبق این آیه شریفه انسان‌ها در استفاده از طبیعت (کوه­ها بیابان‌ها، علف‌ها آب­ها و...) حق مساوی دارند، کسی نسبت به دیگری امتیاز ندارد.

تفاوت­ های طبیعی انسان­ها:

استعدادها و توانایی­های فردی انسان بی­تردید در تلاش آن­ها نسبت به نحوه­ی زندگی و کسب درآمد شان موثر است به همین جهت می­بنیم برخی تواناتر و برخی نا توانند. دین مقدس اسلام تفاوت­های فردی و طبیعی انسان­ها را به رسمیت می­شناسد. منتهی برای ایجاد یک جامعه سالم و غیر طبقاتی برای اقشار ضعیف حقوق قایل است که متاسفانه انسان به خاطر عدم رعایت آن کوتاهی کرده جامعه بشری را دچار مشکل می­سازند.

خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد (چرا که استعدادها و تلاش­هایتان متفاوت است) امّا آن­ها که برتری داده شده­اند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی در آن مساوی گردند آیا آنان نعمت خدا را انکار می نمایند (که شکر او را ادا نمی­کنند.(نحل، 71)

طبق این آیه شریفه تفاوت طبیعی انسان­ها به لحاظ استعدادها و تلاش­ها موجب افزایش روزی آن­ها نسبت به دیگران می­گردد، منتهی مقتضای شکر نعمت­های الهی در این است که فقرا را فراموش نکنیم، ورنه نعمت­ها بدل به نقمت خواهد شد و چون انسان­ها خود در انجام وظایف خویش کوتاهی می‌کنند وجود حکومت اسلامی ضرورت می­یابد تا در راستای اجرای قوانین الهی و اجرایی عدالت انجام تکلیف نماید.

«پس به همین خاطر تو (نیز آنان را به سوی آیین واحد الهی) دعوت کن، آن چنان که مأمور شده­ای استقامت نما، از هوی و هوس­های آنان پیروی مکن و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آورده­ام و مأمورم در میان شما عدالت را برپا کنم».(شوری، 15)

دین مقدس اسلام به عنوان یک آیین فراگیر بشری در آیات متعددی تساوی انسان­ها را در خلقت از پدر و مادر واحد، استفاده و بهره برداری از مواهب طبیعی، در پرستش خدای واحد و پیروی از پیامبران و امامان معصوم و سرانجام در بازگشت به عالم آخرت و تشکیل دادگاه الهی در روز بازخواست متذکر شده است.

تساوی در معبود:

قرآن کریم بارها تساوی انسان­ها را در معبود واحد در ضمن آیه­های فراوانی از قرآن کریم یادآور شود:

1-     «قل هو الله احد، بگو خداوند، یکتا و یگانه است».(اخلاص، 1)

در آیه دیگری می فرماید:«قولوا لااِله الا الله تفلحوا، بگویید خدایی جز خداوند یکتا نیست تا رستگار شوید.

2-     معبود شما خداوند یگانه است؛ امّا کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند دلهایشان (حق را) انکار می‌کند و مستکبراند».(نحل، 22)

آیات متعددی به این موضوع اشاره دارد از جمله آیات 22و23و24 سوره حشر.

تساوی در رهبر:

به فرموده قرآن انسان­ها در پیروی از پیشوایان معصوم نیز با هم مساوی هستند، احدی بر دیگری برتری ندارند، رهبران الهی برای هدایت تمام اقشار جامعه از هرکیش و تبار آمده است. خداوند متعال هیچ مردمی را به خاطر ارسال رسول بر دیگری ترجیح نداده است بلکه برای هر امتی رسولی فرستاده است..

«او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آن­ها می­خواند و آن­ها را تزکیه می­کند و به آنان کتاب(قرآن) و حکمت می­آموزد و مسلّماً پیش از آن در گمراهی آشکار بودند» «هوی الذی بعث فی بعث الامین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزّکیهم وَ یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبلوا الفی ضلال مبین»(جمعه، 2)

 پیامبران تعلق به قوم خاصی ندارد و تعلق خونی انبیا به قوم خاصی مایه برتری آن قوم بر دیگر اقوام نیست. بلکه هرکس بهتر اطاعت اوامر الهی نماید بردیگری ترجیح دارد. بگو: «ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم همان خدایی كه حكومت آسمان­ها و زمین، از آن اوست معبودی جز او نیست زنده می‏كند و می‏میراند پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده‏اش، آن پیامبر درس نخوانده‏ای كه به خدا و كلماتش ایمان دارد و از او پیروی كنید تا هدایت یابید!» «قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْكُمْ جَمیعاً الَّذی لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیی‏ وَ یُمیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ».(بقره، 157)

آیات متعددی در این زمینه وجود دارد علاقه­مندان به مطالعه بیشتر می‌توانند به آیات 24 از سوره فاطر، 35 سوره اعراف، آیه 37 سوره نحل و آیه 5 سوره غافر مراجعه نمایند. امّا نگارنده جهت رعایت حجم مقاله به نمونه­های ذکر شده اکتفا می کند، امیدواریم که مورد قبول حق واقع شده باشد.

تساوی در مرگ:

مورد دیگری به فرمایش قرآن انسان­ها در آن مساوی هستند انتقال انسان­ها از این جهان به جهان دیگر است، فقیر و غنی، سیاه و سفید، جوان و پیر، زن و مرد، سرانجام باید از این عالم سفر کنند: «ما از آن خدایم و به سوی او باز می گردیم؛ «اناللّه و انّا الیه راجعون»(بقره،156)

همه کسانی­که روی آن (دنیا) هستند فانی می­شوند و تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگارت باقی می­ماند، «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام» (الرحمن،26ـ27) هرجا باشید مرگ شما را فرا خواهد گرفت ولو در برج های امن «ایما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیدة»(نساء،78)

به مفاد آیات فوق انسان­ها از هر تیره و تباری با هر رنگ و نژادی در هر جای که باشد با فرا رسیدن اجل باید داعی حق را لبیک گوید.«و هر گاه اجل انسان­ها فرا برسد لحظه­ای مهلت داده نمی­شود. «لایستخرون ساعة و لایستقدمون»(اعراف،34)

مساوات در سنت:

سنت قولی معصومان(ع)

در احادیث متعدد از معصومان(ع) به تساوی انسان­ها، در خلقت، در برابر قانون، در استفاده مساوی از بیت المال و... اشاره شده است که در ذیل به نمونه­های از آن اشاره شده است

 تساوی در خلقت

 دندانه‌های شانه با هم برابرند، عرب بر عجم، سرخ بر سیاه برتری ندارند مگر به تقوی، «الا الناس من عهد آدم الی یومنا هذا مثل اسنان المشّطه لافضل للعربی علی العجمی و لا للاحمر علی الاسود الا بالتقوی».(مفید، 337، طبری، ج9، 138)

امام علی(ع) در دستورش به زیاد بن ابیه نوشت: «استعمل العدل و احذر العسف و الحیف؛ با عدل با مردم رفتار کن از حیف و میل بپرهیز».(نهج البلاغه، نامه25)

درباره حیف و میل بیت المال در دوران عثمان فرمود: قسم به خدا اگر بیابم کسی را که از بیت المال کابین زنش قرار داده آن را به بیت المال بر می‌گردانم، عدالت دشواری­هایی دارد. کسی­که تحمل عدالت بر او دشوار باشد تحمل ظلم بر ا و دشوارتر است.».(همان، خ15)

در نامه به مالک اشتر نوشت «الناس صنفان امّا اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق؛ مردم به دو دسته­اند یا برادر دینی توأند یا شبیه توأند در خلقت نسبت به آن­ها گرگ وار رفتار نکن».(همان، نامه53)

امام علی(ع): در جای دیگر می فرماید: «هر کس به ما روی آورد و ذبیحه ما را بخورد و به پیامبران ایمان داشته باشد و به شهادتین ما شهادت بدهد و در دین ما داخل شود بر او حکم قرآن و حدود اسلام را جاری می کنیم هیچ کسی را بر دیگری برتری نیست».(كلینی، ج8، ص361)

در جای دیگر می­فرماید: انسان ها همه آزاد آفریده شده­اند منتهی بعضی نسبت به دیگر برخوردارترند این دسته افراد اگر در مقام ابتلا صبر می­کنند در برابر خیر صبر نموده‌اند، «ان الناس کلهم احرار ولکن الله خول بعضکم بعضاً فمن کان له بلت، فصبر فی الخیر، فلد یمُّن علی الله عز و جل».(حكیمی، ج5، ص186)

تساوی در بهره برداری از طبیعت

طبق دین مقدس اسلام افراد در استفاده از طبیعت شریکند هر کس می­تواند تلاش کند و به اندازه  سعی خودش از مواهب طبیعی بهره مند گردد، در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: «الناس شرکا فی الماء و النار والکلا»؛ مردم در استفاده از آب، آتش و گیاه با هم شریکند.(حر العاملی، ج17، ص331ـ334)

طبق این اصل انسان­ها در استفاده از آب، آتش، چرا و سایر مواهب طبیعی شریکند هر کس حق دارد کار کند و به میزان کار خود از طبیعت بهره ببرد. بی‌آن که فردی نسبت به دیگری برتری داشته باشد.

تساوی در حق

 یکی از مواردی که در روایت مشاهده می­شود تساوی حقوقی افراد است. در دین مقدس اسلام افراد نسبت به حق شان با هم برابر هستند که در روایات متعدد به آن اشاره شده است؛ امام علی(ع) در نامه­اش به اسود بن قطنه فرمانده سپاه صوان می نویسد:« امّا بعد... فلیکن امر الناس عندک فی الحق سواءً؛ پس کار مردم در آنچه حق است باید نزد تو یکسان باشد».(نهج البلاغه، نامه59)

امام در نامه­اش به محمد بن ابی بکر می­نویسد: با مردم فروتن، نرم خو، مهربان، گشاده رو و خندان باش در نگاه­هایت و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوان­ها از عدالت تو مأیوس نگردند».(همان، نامه27)

در جای دیگر می­فرماید:... آنگاه دوست را یاران و نزدیکانی است که به تبعیض و سوء استفاده و تجاوز و کمی انصاف در معاشرت آلوده­اند لذا باید این گونه عمال را بر اندازی بدان گونه که علل آن را از میان برداری و مبادا به اطرافیان و حامیانت، زمین واگذار کنی و نباید این­ها از تو انتظار داشته باشند گرهی از کارشان بگشایی که به همسایگان‌شان زیان می­رساند، مانند آب مشترک یا کاریز مشترک که در نتیجه مخارج آن بر دیگری تحمیل شود و آن­ها سودش را ببرند و رسوای آن در دنیا و آخرت از آن تو باشد، پایبند حق کسی باش که به حق پایبند است چه آشنا چه بیگانه در این کار صبر و محاسبه پیشه کن گرچه در خصوص نزدیکان و یارانت باشد و در آنچه بر تو گران می آید سرانجامش بنگر زیرا عاقبت خیر در این است. هرگاه رعّیت بپندارند بدانها ستم کرده­ای آنان را با عذر خود متوجه کن و با روشنگری لازم بدگمانی شان را برطرف کن که در این کار خود سازی تو و مدارا با رعیت نوعی عذر خواهی است که به وسیله آن به آرمان خویش که همان پایداری آنان در حق است می‌توانی رسید».(رهبر، 1380، ص118)

امام رضا(ع): در روایتی راجع به حق برادران مومن نسبت به هم می‌فرماید: «اعلم یرحمک الله حق الاخوان واجب فرض لازم و هم حصونکم التی تجاون الیها فی الشداید فی الدنیا و الاخره ولا تدعوا نصرتهم بالدعا لهم و مواساتهم فی کل، یا یجوز المساواة والواساة؛» .(حكیمی، ج6، ص685)

بدان رحمت خدا بر تو باد که رعایت حق برادران شما بر شما واجب است، آنها قلعه‌های هستند که در شداید دنیا و آخرت به آن پناه می­برید، یاری آنها را از دست ندهید با دعا در حق آنها و شرکت دادن شان در تمام چیزهای که شرعاً مساوات و مواسات در آن ها اجازه شده است.

امام جعفر صادق(ع) می­فرماید: در حدیث قدسی آمده است که: خداوند متعال فرمود: «من بر بندگانم ده چیز را واجب کرده ام که اگر آن­ها را بشناسند در ملکوت خودم به آن­ها جای می­دهم و بهشتم را مباح شان می‌گردانم، اول آن­ها معرفت من است... والعاشرة الا یکون هو و اخوه فی الدین و الدنیا شرعاً سواءً».(همان، ج5، ص178)

پیامبر مکرم اسلام6 در ذکر اوصاف امام علی(ع) بارها یکی از صفات برجسته او را عمل کرد او در کیفیت تقسیم بیت المال ذکر می کند: «او (علی(ع)) اوّلین شماست در ایمان، وفادارترین شماست به عهد خداوند، پایدارترین شماست به امر الهی عادل­ترین شماست نسبت به رعیت «واقسمکم بالسویه»(امینی، ج2، ص57) در جای دیگر خطاب به امیر المومنین(ع) فرمود: «بهترین اعمال سه خصلت است، رفتار منصفانه با مردم، مساوات با برادر در راه خدا و ذکر الهی در همه حال؛ و مساوات الاخ فی الله و ذکر الله علی کل حال».(حكیمی، ج5، ص178)

تساوی در تقسیم بیت المال

یکی از موارد بسیار مهم که در موارد متعدد امامان معصوم( را به ظاهر با مشکل مواجه کرده است مسأله تقسیم بالسویه بیت المال بین مسلمین بوده است، طلحه وزبیر بیعت­شان را با امام علی(ع) منوط بر این کردند که در توزیع بیت المال سابقه آن­ها لحاظ شود امّا امام علی(ع) در جواب نوشت؛ هیچ امتیازی بین شما و غلام حبشی قرار نخواهم داد.«استثناء علیکما ولا علی عبد حبشی مجدّعٍ بدرهم»(ابن ابی الحدید، ج2، ص173)

سنت عملی معصومان(ع)

یکی از چیزهای که با کمال تأسف امروزه در بین ما مسلمان­ها مهجور مانده است رفتار معصومان(است، در حالی که می­تواند بخش عمدة از رفتار مؤمنان را پوشش بدهد در ذیل به نمونه­های از رفتار معصومان در امر مساوات اشاره شده است امیدواریم برای علاقه مندان قابل استفاده باشد. امام جعفر صادق(ع) می فرماید:«اتت الموالی امیر المؤمنین(ع) فقالوا نشکوا الیک هولاء العرب، ان رسول الله قد کان یعطینا العطا یا بالسویه» ما از دست این عیب­ها که نزد شما شکایت داریم، پیامبر6عطایاشان را بین ما و آن­ها بالسویه تقسیم می­کرد»(حكیمی، ج5، 179)

امام علی(ع) وقتی در تقسیم مساوی بیت المال بین مسلمین مورد اعتراض قرار گرفت فرمود: مگر نبود که حضرت پیامبر مکرم اسلام بیت المال را بین مسلمین بالسویه تقسیم می­کرد»(همان)

حضرت پیامبرمکرم اسلام6 در حال تقسیم مساوی غنایم بدر در بین مسلمانان بود، سعد بن ابی وقاص گفت یا رسول الله! شجاعان قوم آن­هایی که از مردم دفاع کرده­اند با ضعفا سهم مساوی می­دهید حضرت فرمود: مادرت به عذایت بنشیند مگر شما پیروزی را بدون ضعفای­تان بدست آوردید؟»(همان)

وقتی­ که عقیل درخواست کمک بیش­تر از برادر کرد امام آهن گداخته­ای را به طرف دست او برده فرمود: «ما انا وانت فیه الاّ بمنزلته رجل من المسلمین» من و تو نسبت به بیت المال نیستیم مگر به منزله یکفرد مسلمان»(ابن شهر آشوب، ج2، ص108ـ110)

امّ کلثم دختر امام علی(ع) گردنبندی را در قبال ضمانتی از بیت المال امانت گرفته بود وقتی امام اطلاع یافت چنان برآشفت که تاریخ می­گوید: کاد ان یقطع یدابنته و فرمود: آیا سایر زنان عرب در عید قربان از چنین آرایشی برخوردار بودند»(همان)

قنبر در منطقه رحبه (جای در کوفه جام­هایی از طلا و نقره را آورد خدمت امام علی(ع) عرض کرد هر چه بدست شما می­رسد بین مردم تقسیم می­کنید، لذا این را برای مصرف خود شما نگهداشته­ام امام فرمود: وای بر تو دوست داری آتش را وارد خانه من نمایید، سپس شمشیرش را خواست جام­ها را به سی و چند پاره تقسیم کرد و دستور داد بخش داران کوفه آمدند فرمود این­ها را بین مردم تقسیم کنید».(همان)

دو زن سایل یکی عرب دیگری غیر عرب نزد امام علی(ع) آمدند و تقاضای کمک کردند امام علی(ع) به هر دو به طور مساوی چند درهم داد، یکی از آن­ها اعتراض کرد و گفت: من زنی از عرب هستم و او عجم است، حضرت فرمود: قسم به خدا من بین فرزند اسماعیل و اسحاق تفاوتی در این بیت المال نیافتم»(حر العاملی، ج11، ص181)

وقتی به امام علی(ع) نسبت به تقسیم مساوی بیت المال اعتراض شد امام علی(ع) در جواب فرمود:«اگر مال از آن من می­بودی بالسویه بین آن­ها تقسیم می­کردم چگونه بالسویه تقسیم نکنم و حال آنکه مال الهی است»(نهج البلاغه، خ126)

در جای دیگر امام خطاب به مردم فرمود: مردم آگاه باشید که مقداری مال در نزد من جمع شده است،ما و شما هر نفر به طور مساوی سه دینار در آن سهم داریم... سپس امام به هر نفر سه دینار داد، به مردی از انصار هم سه دینار داد. بعد از او غلام سیاهی آمد به او نیز سه دینار داد، مرد انصاری عرض کرد یا امیرالمؤمنین(ع) این غلام است من دیروز آزادش کرده­ام من و او را مساوی قرار دادی، امام فرمود: من در کتاب الهی نگریستم بین فرزندان اسماعیل و اسحاق تفاوتی ندیدم».(كلینی، ج8، ص69)

ابن ابی الحدید می نویسد: امام علی(ع) شریف را بر غیر شریف، عرب را بر عجم ترجیح نمی­داد. با روسای قبایل سازش نمی­کرد، بر خلاف معاویه لذا مردم او را رها کردند و به معاویه پیوستند امام از این عمل اصحاب به مالک اشتر شکایت کرد و مالک عرض کرد شما با آن­ها به عدالت رفتار می­کنید، داد زیر دستان را از آن­ها می­ستانید به اعیان و اشراف بهای بیشتر نمی­دهید لذا آن­ها از اجرای عدالت ناراضی هستند و نزد معاویه رفتند امام علی(ع) فرمود: «خدا می­داند که آن­ها برای فرار از ستم ما را ترک نکردند و پس از ما به عدل و دادی هم نرسیدند».(ابن ابی الحدید، ج2، ص197ـ198)

امام صادق(ع) فرمود: اهل اسلام فرزندان اسلام­اند و من در بخشش آنان برابر با یکدیگر در نظر می­گیرم فضایل آنان امری است میان ایشان و خدایشان من به ایشان همچون فرزند یک مرد نگاه می­کنم که در میراث فضل و صلاح هیچ یک به حساب نمی­آید.»(حر العاملی، ج11، ص81)

ابوحمزه ثمالی می­گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم حق امام بر مردم چیست؟ فرمود حق امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند، گفتم: حق مردم بر او چیست؟ فرمود: «یتقسم بینهم بالسویه و یعدلُ فی الرعیة»(كلینی، ج1، ص405)

معلّا بن خنیس می­گوید: امام صادق(ع) در یک شب بارانی به قصد «ظلّه بنی ساعده» از منزلش خارج شد من بدنبالش راه افتادم ناگاه چیزی از دستش به زمین افتاد فرمود: بسم الله، خدایا آن را به ما بازگردان من نزدیک رفته سلام کردم فرمود: معلّا هستی؟ گفتم آری فدایت شوم، فرمود با دستهایت بگرد هرچه پیدا کردی بردار و به من بده تا گشتم متّوجه شدم که نان فراوانی ریخته است به جمع آوری پرداختم تا این­که به انبانی برخوردم که قادر به حمل آن نبودم، گفتم فدایت شوم آن را روی سر گذاشته می­آورم فرمود: نه وظیفه من است که آن را ببرم لکن تو همراه من بیا آمدم تا به در ظلّه بنی ساعده رسیدم گروهی در آن جا خوابیده بودند امام یک نان دو نان زیر پوشش آنان قرار داد، آن گاه بازگشتم، گفتم فدایت شوم این­ها حق را می­شناسند یعنی شیعه اند؟ فرمود: اگر شیعه می­بودند نمک طعامم را با آن­ها قسمت می­کردم.«لو عرفوه لوایسناهم بالدقته».(حر العاملی، ج6، 278ـ279)

امام جفعر صادق(ع) می­فرماید: سوگند به خدا تا شاخه­ی نخلی در مدینه داشته باشم یکدرهم از اموال شما را کم نمی­کنم پس با خود رو راست باشید آیا فکر می­کنید که من خود را تصرّف بی­جا در بیت المال باز می­دارم، به شما بی­حساب (از اموال عمومی) می­دهم؟ عقیل برخواست و گفت به خدا که مرا با سیاهی از اهل مدینه برابر قرار خواهی داد؟ امام فرمود: بنشین! در این جا کسی جز تو نیست برای سخن گفتن؟ تو بر آن سیاه برتری نداری مگر به سابقه در اسلام یا به تقوی».(كلینی، ج8، ص182)

امام علی(ع) در برابر طلحه و زبیر که حق بیشتر از بیت المال می‌خواست فرمود: آیا سابقه شما بیشتر است یا سابقه من؟ گفتند سابقه شما. آیا خویشاوندی شما به پیامبر نزدیک­تر است یا خویشاوندی من، گفتند خویشاوندی شما آیا رنج کشیدن شما برای اسلام سنگین­تر بوده است یا من؟ گفتند رنج کشیدن تو فرمود:«فولله ما انا و اجیری اِلاّ بمنزلته واحده و اومی بیده الی الدجیر».(ابن شهر آشوب، ج2ف ص108)

عبدالله بن حلت به نقل از مردی از اهالی بلخ روایت می­کند: در سفر امام رضا(ع) به خراسان همراه او بودیم یک روز مردمان را به مهمانی دعوت کرد و خدمت گذاران خود از سیاهان و جز ایشان همه را بر سر یک سفره نشانیده عرض کردم فدایت شوم بهتر نبود سفرة اینان را جدا می­کردید؟ فرمود: ساکت باش خدای مان واحد، پدر و مادرمان واحد هستند پاداش اخروی هم مربوط به عمل افراد است؛ «مَه اِنّ الّرب واحد والدم واحدة والاب واحد و الجزا بالاعمال»(كلینی، ج8، ص230) امام جعفر صادق(ع) در سال قحطی در مدینه فرمود: راجع به گندم خوبی که از فصل قبل برایش تدارک دیده بود:«اشترلنا شعیراً فاخلطه بهذا الطعام اوبُعه، فاتانکره ان ناکل جیداً و باطل الناس رویاً».(حر العاملی، ج13، ص231)

موارد متعددی راجع به مساوات عملی معصومان( و روایات و کتب تاریخی ذکر شده است که نشانه اهمیت اصل مساوات در دین مقدس اسلام است، روزی امام علی به قنبر دستور داد فرد خاطی را حدّ بزند قنبر اشتباهاً سه تازیانه بیشتر زد دستور داد آن سه تازیانه را قنبر تقاص کند. نجاشی شاعر حماسه سرای عصر در ماه رمضان شراب نوشید دستور داد او را حّد بزنند. اقوام نجاشی واسطه شدند امام نپذیرفت.

این­ها همه نشانه­ ی این است که انسان­ها در برابر قانون با هم مساوی هستند، قوانین الهی استثنا برادر یا مصلحت پذیر نیستند، امام می­دانست نجاشی اجرای عدالت را بر نمی­تابد، اقوام نجاشی حمایت خویش را از امام بر می­دارد امّا نتوانست قانون الهی را با مصالح ظاهری معاوضه نمایند، چه این­که هدف از حکومت اسلامی اقامه عدالت و اجرایی قوانین الهی است.     

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**