فرزانگان

زندگی نامه شهید عبدالکریم جعفری

**نوشته شده توسط عبدالحکیم عادلی/ماسترحقوق/فصلنامه سخن صبا/شماره چهارم/1390**. **ارسال شده در** فرزانگان

مقدمه

ستیز و مبارزه حق و باطل در پهنه ی گیتی، تاریخی، بس کهن دارد. انسان های هواپرست و عاشق ثروت و ریاست، هیچ وقت به حق و اندازه خویش بسنده نکرده، به طور مستمر تحت عناوین فریبنده، به حقوق دیگران دست درازی و تجاوز کرده اند؛ اگر در برابر تجاوزها و سرکشی-های خصمانه و ویرانگر، مقاومت و دفاعی صورت نگیرد، تمام ارزش ها و مقدسات والای انسانی و الهی پایمال، صلح و امنیت ملی و بین المللی مورد تهدید جدی قرار می گیرد و به فرمایش قرآن : «اگر خداوند بعضی از مردم را به و سیله بعضی دیگر دفع نمی کرد، زمین را فساد فرا می گرفت.» (بقره/ 251) «و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیر ها، صومعه ها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد.» (حج/ 40) نگاه گذرا به سرگذشت و سرنوشت ملت ها و دولت های تحت ستم نمایانگر راستی و درستی این گفتار است.

در این میان مطالعه ی دقیق تاریخ غمبار سرزمین مظلوم و محروم افغانستان شاهد گویای تعدی و تجاوز از سوی تشنگان قدرت و مکنت و صاحبان زرو زور و تزویر بوده است. افغانستان، قلب تپنده آسیا در تاریخ پر فراز و فرود خودش همواره در برزخ بی مهری ها و جنگ-های خونین، قتل عام ها، کشتارهای دسته جمعی و تهاجمات ویرانگر از سوی قدرت طلبان و متجاوزان داخلی و خارجی گرفتار بوده و همچنان عزت، شرف، کرامت انسانی و ارزشهای والای انسانی مردمان این دیار نادیده گرفته شده است. و از سوی دیگر باید یادآورشد که زیبا ترین صحنه های مقاومت و دفاع مردم ظلم ستیز در برابر ستم های داخل و خارج، وشکست دشمنان در این خطه خونین رقم خورده است؛ شکست پیاپی نیروهای استعمار گر انگلیس، و ارتش تا به دندان مسلح ابرقدرت شرق، گواه راستین این مدعا است.

به باور آگاهان و تحلیل گران مسائل سیاسی از هم پاشیدگی نظام ستم پیشه کمونیستی، ریشه در مقاومت مردم افغانستان داشته و بیداری، استقلال و آزادی ملت های تحت ستم در قلمرو به وسعت شوروی سابق، از پس لرزه های این مقاومت بزرگ به حساب می آید همانگونه که "ویل دورانت" با صراحت و صداقت بیان می دارد: " افغانها حق بزرگ بر گردن مردم آلمان دارند و اگر جهاد و مقاومت آنان نمی بود دیوار برلین نمی-شکست و آلمان دوباره یک جا نمی شد و ملت های شرق اروپا ندای آزادی و استقلال را سر نمی دادند. (محمد حسین صفرزاده، 1380، ص 7) آنگونه که مرحوم دکتر کریم صدیق می نویسد: ایدئولوژی مارکسیسم متکی به یک ماشین پیچیده جنگی است وقتی که افغانها این ماشین جنگی را شکستند، ایدئولوژی مارکسیسم نیز فرو پاشید. (محمد حسین صفرزاده، همان)

اما این که این مقاومت ها تا چه اندازه در براندازی محرومیت ها، مظلومیت ها، تبعیض و استبداد داخلی مؤثر بوده است و ما چه بهره های از این مقاومت برده ایم مجال دیگری می طلبد که در این مقال نمی گنجد.
در تاریخ زرنگار مقاومت مردم ما، نمونه های والای از خود گذشتگی و ایثار و فداکاری وجود دارد. چه بسیار مردان و زنان بزرگی از تبار پاکان و مصلحان بوده اند که در برابر ستمگران و زورگویان ایستادگی، و تا پای جان از عقائد حقه خود دفاع نموده و با تقدیم جان و تمام هستی شان، آزادی، استقلال و زندگی شرافت مندانه را به دیگران به ارمغان آورده اند.

در راستایی حفظ و حراست و پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی و ارج نهادن به مقام شهید و شهادت، بایسته است الگوهای مقاومت و فداکاری و همچنین خطه های خونرنگ و حماسه ساز و جایگاه شهید و شهادت را که جزء از فرهنگ و تاریخ ما به حساب می آید، برای نسل امروز و فردا معرفی نموده و ستارگان درخشان عشق و جانبازی را در دل و جان تاریخ و فرهنگ کشور خویش بسپاریم که اگر چنین نکنیم دیر یا زود گرد و غبار بی مهریها، دامن افتخارات و ارزشهای مارا گرفته آنوقت است که در سراشیبی سقوط قرار گرفته و از دل تاریخ محو خواهیم شد. چه اینکه ملتی که هویت، فرهنگ، و امتیاز و افتخار نداشته باشد و در دفاع از دین و کیان جامعه  وهویت و استقلال و آزادی وطن نقشی نداشته و یا از افتخارات ملی و مذهبی شان توان حفظ و حراست نداشته باشد، یک ملت مرده و بی تحرکی است که از بودش، نبود آن بهتر می-نماید.

مفهوم شهید و جایگاه شهادت

اصولا واژه «شهید» به معنای حاضر، ناظر، گواه و امین است. شهادت به معنای گواهی دادن و در فرهنگ دینی ما معنای جان دادن در راه خدا و مرگ سرخ و مقدسی است که انسان آزاده با آگاهی و شناخت آن را در راه عقیده و ایده مقدس انتخاب می نماید. شهادت یعنی: ایثار همه ی هستی و بذل مال و جان در پیشگاه جانان، در پایگاه ایمان، بفرمان یزدان، درمکتب قرآن و در سایه ی پرچم پیامبر اسلام است.

در فرهنگ اسلام، شهادت برترین کامیابی، بزرگترین پیروزی، والاترین مقام، عظیم ترین امتیاز و رفیع ترین مرتبت و گرانمایه ترین درجه به شمار می رود. در این نگاه شهادت اوج تقرب به درگاه خدا، مایه ی هدایت انسانها و منشأ تحول و دگر گونی فرد و اجتماع، شرافتمندانه ترین و با شکوه ترین رؤیای معنوی در میدان عشق و جانبازی و رسیدن به اهداف و آرمان والای الهی و اسلامی قلمداد می شود. و زیبا ترین لحظه برای شهید وقتی است که شربت شهادت را سرکشیده و آن را به بهای جان خریداری نماید.

رسول گرامی اسلام فرمودند: از جانب خداوند برای شهید هفت خصلت قرار داده شده است:

1-     با اولین قطره خونی که از بدن شهید می ریزد، تمامی گناهانش بخشیده می شود؛
2-     سر او بر دامن دو زوجه اش از حورالعین قرارمی گیرد و آنان غبار از صورتش می زدایند و خوش آمدید می گویند؛
3-     برتن او لباس های بهشتی پوشانده می شود؛
4-     نگهبانان بهشتی با بوی بسیار خوش به استقبال او می آیند و هرکدام می خواهند او را با خود ببرند؛
5-     (پیش از آنکه روح از بدنش مفارقت کند) منزل( مقام و منزلت)خود را (در بهشت) می بیند؛
6-     به روح او گفته می شود به هرجای بهشت که می خواهی گردش کن؛
7-     شهید نظر می کند به وجه الله و این مایه راحتی هر پیامبر و شهید است.(حر عاملی، وسایل الشیعه، ج15، ص16)

امیرمؤمنان امام مجاهدان می فرمایند: به خدا سوگند که اگر این امید نبود که در یکی از دیدارهای سخت که با دشمن در پیش است، شهادت را بهره برم، اسپ خویش زین می کردم و از میان شما برای همیشه کوچ می کردم و دیگر تا آن زمان که نسیمی از شمال یا جنوب بوزد، شمارا طلب نمی نمودم.(نهج البلاغه، خطبه 119/4)

طلوع شهید عبد الکریم جعفری

زادگاهش شهر میرادینه، قریه مٌکلی مالستان و تاریخ طلوعش به سال 1315ه.ش رقم خورده است. وی، روزگار کودکی را با تحصیل در نزد ملا امام قریه بسر آورد و دوران نوجوانی را با تداوم تحصیلاتش در مالستان سپری نمود.

طرح یک نبرد بزرگ

ولسوالی مالستان در میان ولسوالی های ولایت غزنی این افتخار را دارد که پس از ولسوالی اجرستان (دایه) اولین ولسوالی است که با همت عالمان، موسفیدان، و جوانان غیور این مرزوبوم از تحت سلطه شوروی سابق آزاد گردیده و با تقدیم ده ها شهید، معلول، مفقود الأثر، و بی خانمانی و آتش سوزی چه در زمان شوروی و پس از آن، یکی از مناطق حماسه ساز و شورآفرین به حساب می آید

ماه ثور 1358 سرآغاز قیام و خیزش خودجوش مردمی علیه حکومت کمونیستی به حساب می آید. در چنین زمانی مردم بیدار و آگاه مالستان طرح براندازی حکومت دست نشانده شوروی در مرکزیت میرادینه را در انداخته و شهید عبدالکریم جعفری جهت انسجام و هماهنگی قیام مردم برای آزاد سازی ولسوالی مالستان، با علما، متنفذین و ریش سفیدان حصه اول مالستان نقش بسیار مهمی را ایفاء کرد و با تلاش های شبانه روزی توانستند قیام علیه حکومت را در ولسوالی مالستان ساماندهی نموده و جنگ را در برابر نیرو های کمونیستی شروع کنند، که پس از حدود یک هفته نبرد خستگی نا پذیر مردم، نیرو های مستقر در مرکز ولسوالی مالستان (میرادینه) تن به شکست دادند و شبانه مجبور به ترک سنگر های شان شدند و از مسیر قریه مکلی (زادگاه شهید عبدالکریم) به سمت ولسوالی جاغوری فرار کردند. شهید عبدالکریم با تعدادی از همرزمانش به تعقیب نیروهای کمونیستی پرداخته و در کوه قُشقَره با دشمنان دین و وطن درگیر شده و پس یک نبرد شدید، سرانجام در صبحگاه 28 ثور 1358ه.ش. شربت شهادت را سرکشید و برای همیشه در تاریخ جاودانه شد:

ما شهیدان را وضویی داده اند از آب تیغ      سجـده آموز سرما نیست جز محراب تیـــغ
هر سری کز فکر ابروی کجت گردیدخم     از گریبـان غوطه زد در حلقه ی گرداب تیــغ
بی تکلف مگذر از فیض شهادتـگاه عشق     صبح دیگر می زند جوش از دم سیراب تیـغ

پیکر خون آلود و گلگون کفن شهید عبدالکریم جعفری در میان اشک و آه خانواده داغدیده و هجران کشیده اش و با صدای ضجه و فریاد زنان و مردان سوگوار و غمدیده خطه خون رنگ مالستان با پرسوز ترین آهنگ فراق و پرغوغاترین صحنه ی وداع تا شهید آباد آن دیار بدرقه و در سینه خاک سپرده شد و با خون غلطیدن خویش یک شبه فاصله فرش تا عرش را جولانگاه خود قرار داده و از دام طبیعت رهایئ یافت:

زدام طبیعت پریدن خوش است                  گل از باغ لاهوت چیدن خوش است
بـکاخ تجـرد نـشستن نکوست                   در آنجا رخ یار دیـدن خوش است
می عشق نوشیـدن از دست یار                  از آن باده جان پروریدن خوش است
نسیــمی وزد تا زباغ وصـال                     چو گل جامه تن، دریدن خوش است
توئی خوش نوا مرغ باغ الست                    در آن آشیـان آرمیـدن خــوش است
 همه شب به امید صبح وصال                   چو نی، ناله از دل کشیدن خوش است
از این تنگنای قفس چون علی                  بخون اندر و وارهیدن خوش است
زمحــراب ایثـار همچون علی                   به دیدار جانان رسیدن خوش است
حسین وار در مسلخ وصل یار                    به خون تن خود تنیدن خوش است

بدین ترتیب روز 16 ثور 1358 ه.ش. ولسوالی مالستان با همت دلاور مردان كاملا آزاد گردید و به جای پرچم های سرخ، پرچم های سبز بر فراز بامها و مراكز اداری به اهتزاز آمد، و باد صبا نسیم پیروزی را شادی كنان و پایكوبان به كوی و برزن مردم آزاده مالستان برد و این حماسه بیاد ماندنی را بر ملائك و كروبیان شادباش گفت.

در قیام مالستان حدود 200 نفر از نیروهای ملاخیل و اهالی دایه در آخرین روزهای نبرد به كمك مجاهدین مالستان شتافتند و قبل از اینكه مواضعی اتخاذ كنند نیروهای دولتی فرار كرده بودند

در اخیر باید اضافه نمود كه در طول حدود یك هفته نبرد ده ها نفر از نیروهای دولتی به هلاكت رسیده و تعداد زیادی از آنان به اسارت درآمدند كه همه، بجز افراد یاد شده با احترام آزاد گردیدند و غنائم قابل توجهی از سلاحهای خودكار و مهمات بدست مردم مالستان افتاد.

بعد از شهادت شهید عبدالکریم، مرحوم حاجی محمد جعفرخان خود، راه فرزند شهیدش را ادامه داد و برای ادامه انقلاب زحمات زیادی کشید و با وجود سن بالایی که داشت در جبهه های قیاق و غزنی علیه کمونیست ها به مبارزه ادامه داد.

در اخیر از همکاری ارجمند عزیزم امین افضلی صمیمانه تشکر می نمایم که با ارسال مختصر زندگی نامه، ما را در نشر این اثر یاری نمودند.

مستندات


1-    قرآن کریم: سوره بقره/251) و سوره حج/ 40
2-    نهج البلاغه: خطبه 119/4
3-    حرعاملی(وسائل الشیعه، ج 15 ص 16 ش 19920)
4-    عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب: فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه، نشر ذره، 1372، ج 5-6
5-    محمد علی کریمی ، وبلاک جانباز.
6-    امین افضلی، دست نوشته کوتاه.
7-    برخی از افراد اهل خبره

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**