هزاره‌ها

کتاب 'تاریخ باستانی هزاره ها' در کابل رونمایی شد

**نوشته شده توسط ali halimi**. **ارسال شده در** هزاره

کتاب تحقیقی "تاریخ باستانی هزاره ها" اثر عباس دلجو، روزگذشته (پنج شنبه) با حضور برخی از چهره های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور در کابل و در دانشگاه ابن سینا، رونمایی شد.


در محفل رونمایی این کتاب، آقای ناطقی شفایی نویسنده کتاب "نامه به تورانیان" و سیدعسکر موسوی، نویسنده کتاب تاریخ هزاره های افغانستان، نیز شرکت داشتند.
داکتر سید عسکر موسوی مشاور وزارت تحصیلات عالی در این محفل گفت: "جای خوشبختی و خوشحالی است که در شرایط  بحرانی کشور کتابی در مورد هزاره شناسی، منتشر شده است."

آقای موسوی تاکید کرد که هزاره شناسی در واقع بخشی از افغانستان شناسی است و برای شناسایی دقیق کشور، لازم است تا هزاره شناسی جدی گرفته شود.
نوشتن کتاب تاریخ باستانی هزاره ها به گفته نویسنده اش، پنج سال زمان برده است.
این کتاب در سه فصل نوشته شده و به گفته برخی مورخان، کتاب باستانی هزاره ها دارای نو آوری های زیادی است.
عباس دلجو در کتاب تاریخ باستانی هزاره ها، از 550 منبع استفاده کرده است.
او در این کتاب، ساکنان هزاره در افغانستان را پیش از آمدن اسلام به افغانستان، مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.
با این حال ناطقی شفایی، نویسنده کتاب نامه به تورانیان در مورد کتاب تاریخ باستانی هزاره ها، گفت: "من کتاب تاریخ باستانی هزاره ها را خواندم و با نوآوری ها و نکات جالبی روبرو شدم."
این مورخ کشور می گوید که مسئله دیرینگی قوم هزاره در سرزمین افغانستان، در این کتاب بطور واضح بحث شده است.
آقای شفایی، همچنان خطاب به نویسندگان و مورخان کشور گفت: "دست شما تنگ بود و حالا این طور نیست چون اثر جدیدی بدست شما آمد(کتاب تاریخ باستانی هزاره ها)، شما به این کتاب نیاز دارید و در بعضی موارد بدرد شما می خورد."


داکتر امین احمدی، رییس دانشگاه ابن سینا، در محفل رونمایی کتاب تاریخ باستانی هزاره ها، عباس دلجو نویسنده این کتاب را نیز مورد تقدیر و ستایش قرار داد.
عباس دلجو، در سال 1354 از لیسه امانی شهر کابل فارغ شد و از آن پس به فعالیت های سیاسی، روزنامه نگاری، تحقیق و نویسندگی آغاز کرده است.
او، در زمان جنگ های داخلی مسوول سیاسی حزب وحدت و رییس انجمن فرهنگی شهید بلخی، در شمال افغانستان بود.
دلجو، همچنان در زمان جهاد و مقاومت علیه شوروی نماینده حزب وحدت اسلامی افغانستان، در پیشاور پاکستان بوده است.

او از سال 2000 به این طرف همرای خانواده اش در خارج از کشور زندگی می کند و به گفته دلجو، در جریان مهاجرت کارهای تحقیقاتی اش را افزایش داده است.
عباس دلجو، به خبرگزاری بخدی گفت: "از پنج سال به این طرف فعالیت های تحقیقاتی ام را بیشتر کردم، فعلا روی سه کتاب دیگر کار می کنم که در آینده منتشر خواهد شد."
او همچنان می گوید که در حال حاضر روی کتاب های"سیر تحول و نهضت تکامل شیعه از بلخی تا 1361، کلتور و فرهنگ هزاره ها، دوبیتی و غزل هزاره" تحقیق و کار می کند.
آقای دلجو، تاکید کرد که باوجود حضور گسترده مردم هزاره در افغانستان، این قوم همیشه محروم بوده و به همین خاطر"کتاب تاریخ باستانی هزاره ها" را نوشته است.
این کتاب را داکتر محمدسرور مولایی ویراستاری و انتشارات امیری در دوهزار نسخه منتشر کرده است.
تاکنون 150 کتاب و مقاله های علمی از سوی نویسندگان به منظور شناسایی هزاره ها در افغانستان، نوشته شده است.
'مورخان بی طرف باشند'
پیشتر، اکادمی علوم افغانستان کتابی را زیر نام"اطلس اتنوگرافی اقوام غیر پشتون" منتشر کرد که در بخشی از آن کتاب به معرفی هزاره ها، نیز پرداخته شده بود.
نشر این کتاب از سوی اکادمی علوم افغانستان واکنش تندی برخی سیاسیون، نویسندگان، مورخان و قلم بدستان کشور را به دنبال داشت.
آنان از اکادمی علوم افغانستان به شدت انتقاد کرده و گفته بودند که چنین کتاب هایی افغانستان را دچار بحران های جدید خواهد کرد.
پس از جنجال های زیاد، رییس جمهوری کرزی چهار مسوول اکادمی علوم افغانستان، عبدالباری راشد، رییس اکادمی علوم، سیدمحمدامین مجاهد، منشی اکادمی علوم و نویسنده کتاب اطلس اتنوگرافی، دوتن از مسوولان دیگر این مرکز را از وظیفه سبکدوش کرد.
با این حال، برخی مورخان کشور می گویند که نویسندگان، محققان باید بدور از تعصبات قومی، مذهبی و دینی به فعالیت های علمی بپردازند.
به باور آنان، اگر نویسندگان بی طرفی را رعایت نکند کشور دچار بحران های جدی خواهد شد.
سیدعسکرموسوی، نویسنده کتاب تاریخ هزاره های افغانستان در این باره گفت: "نویسندگان باید در مقاله، دیدگاه و تحقیق به چگونگی نوشتن توجه کنند، چون چگونگی نوشتن زبان علم است، اگر به این مهم توجه شود، نوشته در واقع با اصول و مبانی علمی استوار است."
او همچنان می گوید که اگر نویسندگان و محققان در نوشته هایشان اصول مبانی علمی را در نظر بگیرند، آثار آنان با ارزش و جهانی خواهد شد.(خبرگزاری بخدی)

توضیحات بیشتر در مورد کتاب ارزشمند "تاریخ باستانی هزاره ها" توسط نگارنده کتاب، جناب آقای عباس دلجو در صفحه فیسبوک.

سخنی چند درباره کتاب «تاریخ باستانی هزاره ها» :
نگارنده درین کتاب فقط تحقیقات و پژوهش های درباره روشن شدن حقایق تاریخی قوم هزاره که یک بخش بزرگی از مردم افغانستان را تشکیل می دهد، انجام داده است . اما باید متذکر شوم که این بدین معنا نیست که سایر اقوام شریف کشور، حضور پررنگ در جای جای کشور عزیز مان افغانستان نداشته و خالق مدنیت هایی نبوده اند . نه، قطعا اینطوری نیست و تحقیقات تاریخی حاکی از حضور اجداد بومی اقوام مختلف کشور در دره کور بدخشان، هزار سم سمنگان، تپه فلول بغلان، غار قره کمر در ایبک، تپه دیموراسی، مندیگگ و... می باشند که بر تاریخ نگاران متعهد کشور است تا هرکدام درین زمینه که صلاحیت و بضاعت علمی دارند، اقدام کنند . تا با نگارش تاریخ حقیقی اقوام شریف کشور و جمع بندی آن در یک لایه کلان ملی، تاریخ مردم افغانستان به منصه ای ظهور برسد .
درست به همین دلیل، رسالت نخبگان ملی و متعهد این سرزمین می باشد تا با نوشتن تاریخ حقیقی کشور، نه تنها افتخارات تاریخی گذشته این مرز و بوم را زنده کنند، بلکه جلو تحریف و جعل آن را نیز بگیرند . بنا به قول رودولف چرنین : "اگر ملتی اجازه دهد که گذشته اش را بربایند، خاطراتش را مخدوش و ارزشش را پایمال کنند، ریشهء وجودی خودرا قطع می کنند." یا بنا به گفته آقای احمد کسروی : "آنان که تاریخ و فرهنگ خود را از دست داده اند، مردم بدبختی هستند، بدبخت تر از آنها کسانی هستند که در باز یافتن تاریخ و فرهنگ از دست رفته خود تلاش نمی کنند، اما بدبخت ترین مردم کسانی هستند که تاریخ و فرهنگ خود را به ریشخند می گیرند. "
ناگفته نباید گذاشت که کار نویسنده درین کتاب، نوشتن «تاریخ تحلیلی» نیست . بلکه، «تاریخ نگاری» (نگارش تاریخ، به مثابة ی رويداد «history-as-event») مبتنی بر روایات درست و مستند «وقایع نگاران» خوشنام و مطرح دنیا می باشد . درین کتاب تلاش شده است تا از داده (data)هاي تاريخي که حیثیت « fact » (گزارش حادثه ی قريب به امر واقع) را پیداکرده اند، برای اثبات حقیقت به مثابه اسناد و ماخذهای غیرقابل تردید، استفاده شود . طبعا به عنوان یک تاریخ نگار با توجه به اندیشه ای که در سرداشته ام با چینش داده ها و اسناد تاریخی قابل قبول «وقایع نگاران» که در اصل مصالح خام تاریخ نگاری است، یک نظم و تسلسل منطقي ميان رويدادها از حيث زماني، مكاني و موضوعي به وجودآورده و به نگارش تاریخ پرداخته ام .
اما نباید از نظردورداشت که یک تاریخ نگار در بررسی حوادث و اتفاقات گذشته، امکان آزمودن و مشاهده را ندارد، فقط آثار، اسناد، مدارک و منابع باقیمانده از زمان های گذشته را بررسی، بازسازی و بازگویی می کند و در یک تسلسل منطقی آنهمه مدارک و اسناد را به هم بافت داده و به تاریخ پژوهی می پردازد . به گفته والش : "با آنکه گذشته را نمی توان مستقیما مورد وارسی و مشاهده قرار داد، ولی با وجود این، همین گذشته به صورت اسناد، ابنیه، مسکوکات، نهادهای اجتماعی، شیوه ها و نظایر آن به حد کاملاً مکفی در زمان حال، آثار و علایم گذارده است و براساس همین آثار و علایم است که هر مورخ صاحب عزت نفس، باز سازی تاریخ را استوار می کند. هر نوع اظهاری که یک تاریخ نویس می کند، به گفته خویش باید براساس نوعی شواهد مستقیم یا غیرمستقیم باشد."
چون بیشتر کتاب های تاریخی که در گذشته توسط مورخین و نویسندگان نوشته شده است، از نوع تاریخ نویسی روایی بوده است و حتی امروزه نیز گروهی از مورخان، به روایی بودن جریان تاریخ تأکید دارند."تاریخ اساسا یک جریان روایی به مفهوم نقل حوادث، وقایع و اعمال مردمان گذشته، به خصوص در عرصه سیاسی است که علی العموم براساس ترتیب تاریخی و زمانی وقوع حوادث و رخدادها، یعنی به صورت کرونولوژیک یا گاهشمارانه تدوین می شود." بناء نگارنده درین کتاب، هم از روش روایی تاریخ نگاری کارگرفته و صد ها متن و شاهد تاریخی و روایات همسو درباره ی یک حادثه و واقعه تاریخی را از منابع گوناگون بدون دخل و تصرفی با درج اسناد در این کتاب آورده است .
هم چنان جهت "ارتقاء تاريخ از مرتبه علوم نقلي به مرتبه علوم عقلي" تلاش کرده است که به روش علمی تاریخ نگاری متوسل شده و با این روش، ده ها مدرک با اعتبار باستان شناسی، انتروپولوژی، زبان شناسی، اتنولوژی، جمجمه شناسی و اسنادِ تحقیقات جدیدژنیتیکی را نیز بر آن بیفزاید . تا با تطبیق اسناد و شواهد تاریخی با این داده های علمی، پرده های تیرگی‌ ناشی‌ از مسخ و انکار هویت تاریخی جامعه هزاره کنار زده شود و زوایای تاریک تاریخ هزاره ها در پرتوی اسناد علمی روشن گردد . مسلم است که مدارک تاریخی اگر مبتنی بر یافته های باستان شناسی و علمی نیز باشند، طبعا دارای استناد علمی بوده و از ارزش و اعتبار غیرقابل انکاری، برخواردار خواهند بود .
از سوی دیگر، غرض از جمع آوری و ارایه ی اسناد تاریخی و علمی در این کتاب، درواقع چينش و پردازش رويدادها و وقایع تاریخی، برای جلوگیری از تحریف حقایق تاریخی قوم هزاره است . زیرا تثبیت حقایق تاریخی این قوم، منجر به روشن شدن شناسنامه ای تاریخی، فرهنگی و تباری آنان در کنار سایر اقوام شریف کشور گردیده و ازین طریق جلو تحریف حقایق تاریخی گرفته خواهد شد . چون "احتمال تحریف تاریخ یک قوم هرجند ضعیف باشد، از آنجا که محتمل آن قوی است، نمی تواند غیر مهم تلقی شود . زیرا در صورت واقعیت داشتن، رابطه ای آیندگان یک قوم را با مآثرتاریخی، پیشینه و هویت تاریخی آنها قطع می کنند."
این یک واقعیت غیرقابل انکار است که فقدان‌ آگاهی‌ هزاره ها‌ از حقایق‌ تاریخی‌، هویت‌ نژادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ شان نه تنها موجب سردرگمی هویتی و آشفتگی‌ روحی آنان گردیده بلکه باعث بی‌توجهی‌ عمومی‌ به‌ پایمال‌ شدن‌ حقوق‌ اجتماعی‌ و انسانی‌ آنان نیز شده است و حتی در مواردی‌ به‌ هویت‌ فرهنگی‌، تاریخی‌، قومی‌ و مذهبی‌ آنان از طرف عده ای از مردم‌ كشور اهانت‌ و تحقیرهایی‌ نیز صورت‌ گرفته است . بنابرآن در این کتاب برای شناخت پیشینه ی تاریخی و خاستگاه تباری و قومی هزاره ها که دارای نژاد، زبان، فرهنگ و منطقه ی زیست مشترک هستند، در سه فصل، به ذکر دلایل تاریخی و علمی بیشتر از پنجصد مدرک و ماخذ مستند، مبنی بر «قِدمت تاریخی، وجه تسمیه و منشاء نژادی اَزرَه ها» پرداخته است .

**اشکال یابی جوملا**

**جلسه**

**اطلاعات مشخصات**

**حافظه استفاده شده**

**پرس و جو پایگاه داده**

**ایرادات بارگذاری در فایل زبان**

**فایل زبان آپلود شده**

**رشته ترجمه نشده**