نگاه و گناه
پرسش:
چرا در اسلام بر کنترل چشم تأکيد فراوان شده است؟
پاسخ:
پاسخ پرسش فوق را با اين مقدّمه آغاز ميکنم که چشم، يک از مهمترين موهبتهاي الهي به انسان به شمار ميآيد که انسان ميتواند از آن به عنوان وسيلهاي مهمّي جهت انتقال عواطف و احساسات خود استفاده کند و دريچهي دل و انديشهي او باشد. حال اگر ما اختيار اين وسيلهي مهم و موهبت الهي را که در اختيار داريم به دست «عقل سليم» و «قلب پاک» بسپاريم در اين صورت انتقال عواطف، ابراز احساسات، نگريستنها، نگاهها و نظرهاي ما، همه در محـدودهي شرع خواهـد بود؛ و چنين چشمي، چشمهي اميد و ايمان ميشود و همهي نگاهها و نظرهاي ما، عبادت و در نتيجه سبب رشـد، تعـالي و تکـامل ما خواهد شد؛ و اگر اين طور نشد بلکه «دل» را به قول شاعري در اختيار «ديده» قرار دهيم تا هـر آنچه را ديده بيند، دل کند ياد:
زدست ديده و دل، هـردو فـرياد هرآنچه ديده بيـند دل کند ياد
بسازم خنجـري نيشـش زفــولاد زنم بـر ديـده تا دل گـردد آزاد
در این صورت خواهشهاي آن زیاد و زيادتر شده و در نتيجه چنين نگاه به گناه کشيده خواهد شد چرا که در آمـوزههاي ديني ما، فاصلهي نگاه تا گناه خيلي کم معرّفي شده است: «أَلعُيُونُ مَصَائِدُ الشَيطَانِ؛ چشمها دامها [وکمينگاههاي] شيطانند» (عبدالواحد آمدي، غرر الحکم ، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات،1407r، ج2، ص950).
قرآن کريم به دليل همان کار کرد دو سويه و دوگانهي چشم، به انـسان در قبال نگاههايش شديداً هـشدار ميدهد: «إِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَالفُؤَادَ کَانَ عَنهُ مَسؤُلاً؛ [در پيشگاه حکم خدا] چشم، گوش و دلها همه مسؤولند» (اسراء/36).
شاعر پارسيگوي حکـيم ابوالقاسم فردوسي (متولّد طبران طوس در سال 329 ه- ق)، با توجّه به همين کارکرد دو گانهي چشم ميگويد:
سپاس تو چشم است و گوش و زبان کزين سه رسد، نيک و بد بيگمان
(به نقل از: علي اکبر دهخدا، لغتنامهي دهخدا، دانشگاه تهران، چ سروش، 1338ه- ق، ج 18، ص190).
اکنون با توجّه به اين مقدّمه که چشم به عنوان يکي از مهمترين موهبت الهي از پرکارترين عضو و عضلهي انسان و در عين حال داراي کار برد دو گانه استنوبت يا زمان پاسخ پرسش فوق فرا ميرسد و آن اينکه در مكتب انسان ساز و نجات بخش اسلام، عـفّت و پاكدامني از ارزشهاي بسوالاي انساني و اسلامي به شمار ميآيد و در مقابل، بيعفّـتي، ناپاکي و بـيبند و باري جنسي محـكوم شده است. اسلام نخست با راهنمايي و هدايت، مسائل جنسي و شهـواني را كنترل و تعديل ميكند، مسلمـانان را بـه عـفاف و پاكـدامنـي فـرا ميخواند، سپس با تدابير حكمت آميز و اصولي زميـنههاي انحـراف را از مـيان بـر ميدارد؛ براين اساس قرآن و سنّت، حجاب در نگاه را که پس از حجاب فيزيکي و بدني از شناخته شدهترين بُعد از ابعاد حجاب است مطرح کرده؛ و در نتيجه فرونهادن و ترک نگاه و حفظ پاکدامني و پوشاندن عورت بر مردان و زنان را واجب و تخلّف از آن را حرام کرده است. چنـانکه آيـهي سيام از سورهي مبادکهي «نور» مردان مؤمن را از چشم چراني و نگاههاي هوس آلود که به عنوان گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات جنسي است باز داشته و ميفرمايد: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ؛ [اي پيامبر(ص)] به مؤمنان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند و عفاف خود را حفظ كنند» (نور/30).
قرآن کريم خطاب بـه زنان بـا ايمان هم اين گونه ميفرمايد: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»؛ و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوسآلود) فروگيرند و دامان خويش را حفظ كنند.» (نور/31).
از تحليل و بررسي اين آيات استفاده ميشود که قرآن کريم تنها به حفظ چشم از نگاه و نظر، اکتفا نکرده بلکه عملاً دستور به پوشاندن چشم داده تا از شناخت و ديد مردان به دور باشد.شهيد مطهّري ،مينويسد: «پوشش و کنترل چشم به مردان در مقايسه با زنان بيشتر توصيه شده است، زيرا تمايل مرد به نگاه و چشمچراني است نه به خودنمايي و تمايل زن بيشتر به خودنمايي است نه به چشمچراني» (مرتضي مطهّري، مسألهي حجاب، تهران، صدرا، چ سي و دوّم، 1369ه- ق، صص 145ـ 144). همانگونه که در آيهاي تصريح شده: «يَعلَمُ خَائِنَةَ الأَعيُنِ؛ او چشمهاي که به خيانت ميگردد ميداند» (غافر [مؤمن]/ 19). پرهيز از نگاه خيانتکارانه و نگاه هوسآلود به نامحرم، در مورد زنان نيز صدق ميکند.
قرآن کريم، در مورد نگاه از شيوهي معمول خطابهاي خود، صرفنظر کرده و براي هر يک از زن و مرد به طور مستقل دستور داده، شايد اين بدين جهت باشد که چون در اين مورد شبهه وجود دارد که حرمت نگاه ناپاک و فساد آن، اختصاص به مردان دارد و زنان از اين جهت معافاند براي زدودن اين فکر نادرست شيوهي مذکور برگزيده شده است (سيّد مهدي موسوي کاشمري، حضور اجتماعي زنان بايدها و نبايدها، مجلّهي پيام زن، ش155، ص192).
بنابر اين، هنگامي که آيه بر وجوب پوشش بدن توسّط زنان دلالت کند عرفاً از اين حکم آشکار ميشود که پوشاندن بدن توسّط زنان براي اين است که مردان به اندام آنها ننگرند؛ (دکتر سيّد جعفر حق شناس، حجاب در آيات قرآن با نگاهي به روايات، فصلنامهي کتاب زنان، ش36، صص 59ـ 58) و نتيجه اين است که مردان نبايد به اندام زنان نگاه کنند.
البتّه کنترل و محدودسازي نگاه و پوشاندن دامان، فرمان مخصوص براي مردان نيست، زنان نيز بايد نگاه خويش را از مردان نامحرم برگيرند. آيه دلالت ميکند که زنان نيز بايد چشمها را از تمام اندام مردان فروگيرند امّا به دليل سيرهي قطعي مسلمين سر، گردن و دو دست از مچ تا سر انگشتان از اين دستور استثنا شدهاند (عبدالحکيم رحمتي، آثار تربيتي حجاب اسلامي، مدرسهي عالي فقه و معارف اسلامي،پايان نامهي کارشناسي ارشد، رشتهي تربيت اسلامي،1389، ص 41؛ و سيّد ابوالقاسم موسوي خويي، موسوعة الامام الخويي، قم، مؤسسة احياء آثار امام الخويي،1418 ه- ق، ج 32، صص 36ـ 37). بنابراين زنان نيز مجاز به نگريستن به اندام مردان (به جز وجه و کفّين) نيستند. از اين رو، پيامبر اعظم (ص) ميفرمايند: «خشم خداوند، سخت است بر زن شوهرداري، که چشم خود را از غير شوهرش يا از کسي که محرم او نيست پر کند.» (محمّد محمّدي ريشهري،ميزان الحکمة، مکتب الأعلام الاسلامي، چ سوّم، 1370، ج13، ح20281).
از مطالب پيش گفته، به خوبي استفاده ميشود که نگاههاي آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته و صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا ميكند. در روايت آمده است که از حضرت زکريا سؤال شد چه چيزي آغازگر و زمينهساز زنا در فرد ميشود فرمود: «چشم چراني و خيال پردازيهاي جنسي» (علي نقي فقيهي، تربيت جنسي مباني اصول و روشها از منظر قرآن و حديث، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، قم، چ سوّم، 1388، ص374؛ محمّد بن شاه مرتضي فيض کاشاني، محجة البيضا في تهذيب الأحياء، تحقيق علي اکبر غفّاري، مؤسسه نشر اسلامي، قم، ج5، ص18). از اين رو، حضرت امام صادق (ع) ميفرمايد: «اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرَعُ في الْقَلبِ أَلشَّهْوَةَ وَ كَفي بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَة؛ چشم چراني، تخم شهوت را در دل ميكارد و چنين كاري براي نگاه كننده كافي است كه منشأ فتنه گردد» (روضة المتقين/ ج 9، ص 434).
نگاه كردن به ناموس ديگران، خواست شيطان است. چشمي كه تيرهاي آلودهي نگاه را به نامحرمان پرتاب ميكند، محل كمين شيطان است. شيطان از كمان چشمهاي او، ناموس ديگـران را نـشانه مـيگـيـرد. از ايـن رو، رسـول خـدا (ص) مـيفرمايد: «أَلنَّظَرةُ سَهمٌ مَسمَومٌ مِن سِهَامِ إِبلِيس؛ نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطاني است» (محمّد بن حسن حر عاملي، وسايل الشيعة، تهران، کتابفروشي اسلامي، چ ششم،1367، ج14، ص 139، محمّد محمّدي ري شهري، ميزان الحکمة، قم، مکتب الاعلام الاسلامي، چ سوّم،1362.ج10، ص78).
پس بايد مراقب چشمان خويش باشيم تا شيطان، از آن براي تخريب ايمان ما و ناموس مردم استفاده نكند. چرا که نگاهها اگر ادامه پيدا کند و مراقبت نشود خطرناک و هلاک کننده است: «أَوَّلُ النَظرَةُ لَکَ وَ الثَّانِيَةُ عَلَيکَ وَ لَا لَکَ وَ الثَّالِثَةُ فِيهَا أَلهَلَاک»؛ نگاه اوّل (تصادفي) مال توست، نگاه دوّم بر ضرر توست؛ و نگاه سوّم باعث انحراف و هلاکت توست» (محمّد بن حسن حر عاملي، وسايل الشيعة، ج14، ص 139، محمّد محمّدي ري شهري، ميزان الحکمة، ج10،ص79، ح19992). از اميرالمومنين علي (ع)نقل شده است: «اِذَا بَصَرَتِ العَينُ الشَّهوَةَ، عَمَي القَلبُ عَنِ العَاقُبَةِ؛ هنگامي که چشم، منظرهي شهوت انگيز را ببيند، فکر از توجّه (و تفکّر) به عاقبت کور و ناتوان ميشود» (عبدالواحدآمدي،غررالحکم، ح4063، محمّد محمّدي ري شهري، ميزان الحکمة، ترجمهي رضا شيخي، ج13،ص333).پس اگر مورد و محلّي«ناروا» بود، بايد ديده فرو بست و گرنه، اين پلکها براي چيست؟ (امير ملک محمّدي ـ فاطمه ملکي، رايحهي عفاف، انتشارات منشور وحي، چ ياران، چ پنجم، 1389، ص39).
سزاي چشمان ناپاک
امام باقر(ع) فرمود: جواني از انصار، در هواي گرم مدينه با زني جوان و زيبا برخورد كرد که روسري خود را به خاطر گرما به پشت گردن انداخته و سفيدي دور گردن، بناگوش و صورت زيبايش پيدا بود، آن منظرهي جذّاب و زيبا سخت نظر جوان انصاري را جلب کرد و چنان غرق تماشاي آن زن زيبا شد که از خود و اطرافش غافل گشت و هر گز چشم از او بر نداشت تا عبور كرد. همان طور كه با نگاه به پشت سرش آن زن را تعقيب مي كرد، وارد كوچهي تنگ و باريکي شد در اين هنگام ناگهان صورتش به استخواني... كه از ديوار خانهاي بيرون زده بود برخورد و شكاف عميق برداشت. وقتي آن زن رفت و ناپديد شد، جوان به خود آمده ديد خون از صورتش جاري است. با خود گفت: به خـدا سوگند! نـزد رسول خدا (ص) ميروم و اين ماجرا را با او در ميان ميگذارم. جوان انصاري نزد پيامبر(ص) رفت. حضرت پرسيد اين چه وضعي است؟ او ماجرايش را به عرض رساند. در اين هنگام جبرئيل امين نازل شد و اين آيه را آورد (محمّدبن يعقوب کليني، اصول کافي، موسوعة الکتب الأربعه في احاديث النّبي و العترة، تحقيق محمّد جعفر شمس الدّين، دار التّعارف للمطبوعات، بيروت،1990م، ج 5، ص521) : «قُل لِلمُؤمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ يَحفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَي لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ؛ به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند، اين براي آنها پاكيزهتر است و خدا به آنچه ميكنند، آگاه است» (نور/30). و پس از آن فرمود: «وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ يَغْضُضنَ مِنْ اَبْصارِهنَّ وَ يَحفَظنَ فُروجَهُنًّ؛به زنان با ايمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند» (نور/31).
ارزش چشمان پاک
هر يك از اعضاي بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظيفهاي خاصّي بر عهده دارد كه اگر بدان وظيفه عمل كرد، ارزشمند است. رسول خدا(ص) چشمان با ارزش را ايـن گـونه توصيف ميكند: «كُلُّ عَينٍ باكِيةٌ يَومَ القِيامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعينٍ: عَينٌ بَكَتْ مِنْ خَشيةِ اللهِ وَ عَينٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَينٌ بَاتَت سَاهِرَةً فِي سَبِيلِ اللهِ؛ روز قيامت، همهي چشمها گريانند جز سه چشم، چشمي كه از ترس خدا بگريد، چشمي كه از نامحرم فرونهاده شود و چشمي كه در راه خدا (و پاسداري از كيان اسلام) شب زنده دار باشد» (محمّد باقرمجلسي، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403r، ج 101، ص 35، ح18).
چشمي كه کنترل شود و به نگاههاي حرام آلوده نگردد، آثار و فوايدي دارد که با توجّه به ظرفيت پژوهش به برخي از موارد مهم آنها اشاره ميگردد:
ديدن شگيفتيها و عجايب
رسول خدا(ص) ميفرمايد: «غُضُّوا اَبْصارَكُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ؛ چشمهاي تان را (از نامحرم) بپوشانيد تا عجايب و شگفتيها را ببينيد» (محمّد باقرمجلسي، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403، ج 101، ص41).
راحتي و آسودگي خاطر
باب علم النّبي(ص) حضرت امام علي (ع) ميفرمايد: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَرَاحَ قَلْبَهُ؛ آنكه چشم از نامحرم فرو نهد، قلبش را راحت كرده است» («طَرف» گاهي به معناي چشم و گاهي به معناي پلک چشم آمده است: طَرَفَ فُلَانٌ يعني فلاني نگاه کرد، طَرَفَ بَصَرَهُ أَو طَرَفَبِعَينِهِ يعني پلکهايش را روي هم نهاد. (لوئيس معلوف المنجد عربي ـ فارسي ترجمهي محمّد بندر ريگي، انتشارات ايران، تهران، پيام، چ ششم،1386، ج1، ص1020).
بهرهمندي از پاداش الهي
امام صادق (ع) ميفرمايد: «مَنْ نَظَرَ إِلَي إِمْرَأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَي السَّمَاءِ أَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ يرْتَدَّ إِلَيهِ بَصَرُهُ حَتَّي يُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العِينِِ؛ هر كس زني را ببيند و بلافاصله ديدهاش را به آسمان بدوزد يا چشم فرو بندد و چشم باز نگرداند مگر خداوند حوريان بهيشتي را به عقد او در آورد» (محمّد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعة، تهران، کتابفروشي اسلامي، چ ششم،1376q، ج20، ص193. شيخ عباس قمي، سفية البحار، ترجمهي محمّد باقر ساعدي، مشهد، کتابفروشي جعفري، ج2،ص595 و بحارالانوار، ج 101، ص 37).
بهرهمندي از لذّت ايمان
رسول خدا (ص) ميفرمايد: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْليسَ فَمَنْ تَرَكَها خَوْفاً مِنَ اللهِ أَعطَاهُ اللهُ إِيمَاناً يجِدُ حَلاوَتَهُ فِي قَلْبِهِ؛ نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطان است و هر كس آن را از ترس خدا ترك كند، خداوند چنان ايماني به او عطا كند كه شيرينياش را در دل خويش احساس كند» (محمّد بن حسن حرعاملي، وسائل الشيعة، تهران، کتـابفروشي اسلامي، چ ششم،1376q، ج14، ص139، محمّـد محمّـدي ريشهري، ميزان الحکمة ،قم، مکتب الاعلام الاسلامي، چ سوّم،1362q، ج10، ص78).
بهرهمندي از لذّت عبادت
رسول خدا (ص) ميفرمايد: «مَا مِن مُسلِمٍ يَنظُرُ إِلَي إِمرَأَةٍ أَوَّلُهُ رَمقَةٌ (رَمَقَ يَرمُقُ رَمقاً رَمقَةً؛ به او انـدکي نگريست يا لحـظهي به او نگـاه کرد». (لوئيس معـلـوف المـنجد عربي ـ فارسي ترجمهي محمّد بندر ريگي، انتشارات ايران، تهران، پيام، چ ششم، 1386، ج1، ص623). ثُمَّ غَضَّ بَصَرَهُ إِلَّا أَحدَثَ اللهُ تَعَالَي لَهُ عِبَادَةً يَجِدُ حَلَاوَتَهَا فِي قَلبِهِ؛ هر مسلماني بعد از نگاه اوّل به زني، چشم خود را از او باز دارد، خداي تعالي براي او عبادتي ايجاد ميکند که لذّت آن را در دل احساس مينمايد» (نهج الفصاحة، ترجمهي غلام حسين مجيدي خوانساري، انصاريان، نگين، قم، چ اوّل، 1385، ص 662).
بايد توجّه داشت عشق بر خواسته از هوس، اگربا يک نگاه هوسآلود آمد با يک نگاه هوسآلود هم مـيرود و آنچه باقي ميماند تنها ويرانيها و خرابيهايي است که از چنين عشقي به جا مانده است که اينک بـه برخي از آنها اشاره ميگردد:
بدنامي طرفين
بسياري از دوستيها و ارتباطهاي نامشروع از نگاه هوس آلود آغاز ميشود و سبب بدبختي و بدنامي طرفين ميگردد و حتّي افشا شدن برخي از اين روابط بعد از ازدواج، کانون گرم خانواده را متلاشي نموده، سبب بروز مشکلات خانوادگي و اجتماعي خواهد شد (براي مطالعهي بيشتر، رجوع کنيد به: احمد طهماسبي، روابط دختر و پسر، انتشارات ياقوت، چ ياسين، چ چهارم،1390، ص71).
مقايسههاي ويرانگر
خود آرايي زن براي ديگران [تماشاي ديگران] از نظر تعاليم ديني حرام و از لحاظ مصالح خانواده و اجتماع بسيار زيانبار است، يکي از زيانهاي اين کار اين است که اگر بنا باشد زنان با خود آرايي در جامعه ظاهر شوند و به جلب نظر و توجّه مردان ديگر بپردازند هر مردي که از خانه خارج ميشود با زنان آراسته و جذّابي رو برو ميشود که خواهي نخواهي دل و ديدهي اورا به سوي خود جذب ميکند اين مجذوب شدن به طور طبيعي از توجّه و علاقهي مرد به همسرش ميکاهد، گويي هر بار که او زني آراسته را ميبيند ناخود آگاه همسرش خويش را در ذهن با او مقايسه ميکند (محمّد علي سعادت، راهنمايي همسران جوان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، چ پانزدهم، 1389، صص161ـ 162) و اين مقايسههاي ويرانگر و هوس آلود، هوس را دامن مي زند و خانواده را در معرض نابودي و ويراني قرار ميدهد چرا که زني نيست که بتواند با همهي زنان به رقابت بر خيزد و همچنان موقعيت خويش را نزد همسرش حفظ کند. شاهد اين مدّعا، غم نامههايي است که دخترها و پسرها از دوستي ها و ازدواجهاي ناکام خود در مجلّات مربوطه در بخـش راز و پـزشک مشاور و... مينويسند (رجوع کنيد به: احمد طهماسبي، روابط دختر و پسر، انتشارات ياقوت، چ ياسين، چ چهارم،1390، ص63 به بعد). از اين رو، يکي از علّتهاي اصلي در تحريم خود آرايي و دلربائي زنان براي نگاههاي بيگانه، حفاظت از خانواده و روابط همسري است و از اين حکم اسلامي، زنان بيشتر از مردان سود ميبرند(همان).
نتيجه
اسلام، به عنوان آخرين و کاملترين دين الهي به عـفّت، پاکي و پاكدامني مؤمنين که از ارزشهاي بس والاي انساني و اسلامي است، عميقاً ارج مينهد؛ و با تدابير حكمت آميز و اصولي زميـنههاي خطرساز و مشکل آفرين را نسبت به اين مهم [عفّت و پاکدامني] از مـيان بـر ميدارد؛ از اين رو، در آموزههاي ديني از مسلمانان خواسته شده است، اگر مورد و محلّي «ناروا و شهوت انگيز» را ديدند، بايد سريعاً ديده فرو ببندند و بدينوسيله چشم خود را کنترل نمايند و گرنه، به فلسفهي وجـودي چشم و نيز پلکها که بسان چشمها، از نعمتهاي مهم و مفيد خدادي به انسان است، ناجوان مردانه خيانت ورزيدهاند. قرآن کريم، براي حفظ عفّت و پاکدامني و احترام به آن، مسلمانان را از چشم چراني و نگاههاي هوس آلود که به عنوان گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات جنسي است، باز داشته و از آنان خواسته است تاچــــشمهاي خود را از نگاه به نامحرمان فروگيرند و عفاف خود را حفظ كنند. تا بتوانند در گرو حفظ عفّت با امنيت کامل به ترقّي و تعالي خويش ادامه دهند و به کمال کامل انساني خود که قرب به خدا است برسند.
حديث پاياني
امام علي(ع) ميفرمايد: «لَيسَ فِي الْبَدَنِ شَئٌ اَقَلَّ شٌكراً مِنَ الْعَينِ فَلا تُعطُوها سٌؤلَهُا فَتَشْغَلُكُم عَنْ ذِكْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل؛ چيزي در بدن كم سپاستر از چشم نيست؛ پس بـه خواستهاش توجّه نکنيد كه شما را از ياد خدا باز ميدارد» (محمّد باقرمجلسي، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403ه- ق، ج 101، صص 35ـ 36، ح20).